خانواده مرد تعمیرکاری که شش سال قبل به طرز مرموزی به قتل رسیده بود به خاطر شناسایی نشدن قاتل تقاضای دیه از بیتالمال کردند.
به گزارش روزنامه جوان، ۲۸مردادماه سال ۱۳۹۰ بود که بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از مرگ مشکوک مرد میانسالی با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شدند. مأموران در بیمارستان با جسد مرد ۴۱سالهای به نام فیروز روبهرو شدند که بر اثر ضربه به سر جان باخته بود. بررسیها نشان داد پیکر نیمهجان مقتول لحظاتی قبل در پارکینگ خانهاش پیدا شده و همسایهها او را به بیمارستان منتقل کردهاند. در حالی که احتمال میرفت مرد فوت شده بر اثر تصادف به کام مرگ رفته باشد، بررسی مأموران نشان داد در آن ساعت هیچ تصادفی رخ نداده است.
مأموران در نخستین گام از همسر مقتول تحقیق کردند. وی گفت: ما زندگی خوبی داشتیم تا اینکه شوهرم معتاد به مواد مخدر شد و اختلافات ما هم شروع شد. شوهرم مکانیک بود و هر روز به محل کارش میرفت. روز حادثه من برای انجام کاری به بیرون رفتم و به شوهرم گفتم اگر زودتر به خانه آمد شام را آماده کند.
ساعت۲۰ شب بود که از بیرون آمدم و دیدم شوهرم شام آماده نکرده و در حال تماشای تلویزیون است. خیلی ناراحت شدم و با حالت قهر از خانه بیرون آمدم که شوهرم با لباس خانگی به دنبال من آمد تا مرا به خانه برگرداند که به او گفتم به خانه برود و بعد از اینکه لباسهایش را پوشید به خانه مادرم بیاید. من به خانه مادرم رفتم و از شوهرم خبری نشد تا اینکه فهمیدم همسایهها جسد او را داخل پارکینگ خانهمان پیدا کرده و به بیمارستان منتقل کردهاند.
وی ادامه داد: من خیلی زود موضوع حادثه را به خانواده شوهرم اطلاع دادم و خودم به بیمارستان رفتم که فهمیدم شوهرم فوت کرده است. همسایهها به من گفتند که صدای دو مرد را شنیدهاند که شوهرم را به زور از پلهها به سمت پارکینگ میبردهاند و من احتمال میدهم او را به قتل رساندهاند.
پس از این مأموران از همسایهها تحقیق کردند. یکی از همسایهها گفت: شب حادثه من صدای درگیری شنیدم، اما توجهی به آن نکردم. آن شب صداهایی که از خانه مقتول به گوشم میرسید حکایت از این داشت او در خانه تنها نیست و چند نفری با او هستند. یکی دیگر از همسایهها گفت: روز ختم مقتول، مرد موتور سواری کنار خانه مقتول توقف کرده بود و تلفنی با فرد دیگری حرف میزد. او گفت که مردی را که چند روز قبل کتک زدهاند فوت کردهاست.
این مرد هراسان به نظر میرسید و بعد هم از محل رفت، اما من شماره پلاک او را یادداشت کردم. با بدست آمدن این اطلاعات مأموران تحقیقات گستردهای را انجام دادند و همچنین صاحب موتور سیکلت را برای بازجویی بازداشت کردند.
وی در بازجوییها قتل مرد میانسال را انکار کرد و گفت: شب حادثه موتورسیکلتم خراب بود که برای تعمیر به تعمیرگاهی بردم و صاحب تعمیرگاه هم شاهد است. مأموران در ادامه تحقیقات هیچ مدرکی برای مشخص شدن اتهام مرد موتور سوار نیافتند و از طرفی هم صاحب تعمیرگاه تأیید کرد که وی شب حادثه در تعمیرگاه بوده است. بنابراین وی را آزاد کردند.
در چنین شرایطی مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند، اما موفق به شناسایی عامل یا عاملان قتل مرد میانسال نشدند. در حالی که بیش از ششسال از حادثه مرگبار گذشته و قاتل مرد تعمیرکار مشخص نشدهاست، صبح دیروز خانواده وی به دادسرای امور جنایی آمدند و درخواست دیه از بیتالمال کردند. بدین ترتیب بازپرس، پرونده را برای بررسی دیه از بیت المال به دادگاه کیفری فرستاد.