در صورت تحریم فراگیر سازمان صداوسیما از سوی دولت آمریکا، سازمان صداوسیما از چهار ناحیه بیشترین آسیب را میبیند؛ آسیبهایی که هرچند از راه های مختلف قابل تقلیل است، در مجموع نشان میدهد دولت ترامپ یک جنگ فراگیر را علیه رسانه رسمی ایران در دستور کار قرار داده که طبیعتاً باید با پاسخهای متناسبی از سوی مسئولان صداوسیما همراه شود.
به گزارش «تابناک»؛ سازمان صداوسیما، یکی از اهداف تازه احتمالی است که مقامات دولت آمریکا از تحریم آن سخن به میان آوردهاند. تلویزیون ایران به عنوان بخش اصلی صداوسیما، گستردگی سازمانی و گستردگی پخش قابل توجهی دارد و به همین دلیل، در صورت قرار گرفتن در لیست تحریمهای آمریکا و همراهی برخی کشورهای اروپایی و عربی در راستای عملیاتی شدنِ این تحریمها، رسانه ملی از پنج ناحیه در معرض آسیب است و مستمراً با پنج چالش عمده روبه رو خواهد شد.
نخستین و بدیهیترین آسیب، حذف سیگنالهای شبکه تلویزیونی ایران از روی ماهوارههاست. در گذشته تلاشهایی از سوی بدخواهان ایران برای چنین اقداماتی در دستور کار قرار گرفته و در مواردی نیز منتهی به حذف سیگنال شبکههای صداوسیما شده بود؛ اما هیچگاه اقدام فراگیری برای حذف همه سیگنالهای صداوسیما ـ متأثر از تحریمی که مشخصاً صداوسیما را هدف قرار دهد ـ رخ نداده بود.
در صورت اعمال این تحریم، امکان دیدن برنامههای شبکههای تلویزیون برای هیچ یک از مخاطبان فارسی زبان از طریق ماهواره وجود ندارد و این در حالی است که گروه قابل توجهی از مخاطبان تلویزیون، برنامههای محبوبشان نظیر نود، دورهمی، خندوانه و... را از طریق امکان دریافت ماهوارهای سیگنالهای تلویزیون تماشا میکنند و آنتن تلویزیون ندارند.
البته در این زمینه از گذشته پیش بینیهایی شده و فرستندههای زمینی در نظر گرفته شده که پوشش شبکههای تلویزیونی و رادیویی را بر عهده دارند و بنابراین، مشکلات با گیرنده دیجیتال قابل رفع است، اما نه همه مشکل. شماری از شبکههای تلویزیونی ایران، از جمله پرس تی وی، العالم و هسپان تی وی اساساً برای مخاطب غیرفارسی زبان طراحی و عملیاتی شدهاند و در صورت حذف کامل سیگنال آنها از روی ماهوارهها، کارکرد نخواهند داشت.
در گذشته، تلاشهایی برای در اختیار گرفتن مالکیت یکی از ماهوارهها انجام شده بود که به نتیجهای نرسید و اکنون با توجه به وقایع اخیر به نظر میرسد در کوتاه مدت نتوان اقدام جدی انجام داد؛ اما به نظر میرسد راهکار بلندمدت برای رفع این چالش، راه اندازی ماهوارههای بومی ایرانی است.
چالش دوم، پیچیده تر شدن فروش تجهیزات به صداوسیما است و همانگونه که شرکتهای ماهوارهای ریسک مقابله با دولت آمریکا را نمیپذیرند، شرکتهای فروش تجهیزات خاص صداوسیما نظیر تجهیزات فرستنده و گیرندههای دیجیتال که بر روی دکلهای صداوسیما نصب میشود، ترجیح خواهند داد تحت تحریم آمریکا قرار نگیرند و زیر بار جریمههای سنگین دولت آمریکا نروند. بنابراین خرید این تجهیزات اگرچه غیرممکن نمیشود اما با توجه به ساختار پیچیده برای دور زدن تحریمها، بسیار گرانقیمتتر از آنچه است، تمام میشود.
چالش سوم بیارتباط با چالش دوم نیست و خدمات دیگری در اختیار صداوسیما قرار نمیگیرد که از قضا این خدمات کاملاً برای مخاطب صداوسیماست. در صورت تحریم صداوسیما، امکان خرید رایت بسیاری از برنامهها یا بسیار دشوار میشود و یا غیرممکن خواهد شد. از مهمترین این برنامهها، میتوان به جام جهانی فوتبال، مسابقات جهانی والیبال، المپیک و دیگر رویدادهای مهم ورزشی اشاره کرد. البته ممکن است برخی برنامهها را بتوان بدون رایت نیز پخش کرد، ولی هیچ تضمینی بر پخش مستمر و باکیفیت بازی ها به این شیوه غیرمرسوم وجود ندارد و در عین حال، ممکن است تبعات قانونی نیز داشته باشد.
چالش چهارم افزایش مشکل نقل و انتقال داراییهای صداوسیما در کشورهای مختلف است. پس از اعمال تحریمهای ظالمانه علیه دولت و ملت ایران و باب شدنِ انتقال چمدانی پول برای پرداخت حقوق کارمندان ایران در کشورهای مختلف، ظاهراً حقوق کارمندان صداوسیما ـ ایرانی و غیرایرانی ـ از این طریق پرداخت میشده است. از این پس این نقل و انتقالات بسیار پیچیده خواهد شد و اگر قرار باشد، صداوسیما استودیویی در دیگر کشورها داشته باشد، وضعیت به مراتب پیچیدهتر از قبل خواهد بود.
چالش پنجم نیز متصل به چالش چهارم است. آمریکا معمولاً اشخاصی که با بخشهای تحت تحریم ایران همکاری میکنند در لیست تحریم قرار میدهد و در موارد متعددی، این اشخاص توسط اف بی آی تحت تعقیب قضایی قرار داده شدهاند. در صورتی که آمریکا قرار باشد چنین رویهای در پیش بگیرد، همکاری خبرنگارانِ محلی با صداوسیما که سهمی از تولیدات صداوسیما را بر عهده دارند نیز با اختلالهایی همراه میشود.