مردي كه در جريان دعوا بر سر يك فقره چك، چشمش را از دست داده در جلسه رسيدگي به پرونده كه روز گذشته در دادگاه كيفرييكاستان تهران برگزار شد براي متهم درخواست قصاص چشم كرد.
به گزارش جوان، 25 ارديبهشتماه سال94 به مأموران پليس تهران خبر رسيد كه دعواي خونيني بين دو مرد جوان در يكي از خيابانهاي شرق تهران رقم خورده و مجروح حادثه به بيمارستان منتقل شده است.
بررسيهاي بعدي پليس نشان داد كه مجروح حادثه كه مردي 32ساله به نام محمد بود از ناحيه چشم راست دچار جراحت شده است. هر چند محمد تحت عمل جراحي قرار گرفت، اما او سرانجام بينايي چشم راست خودش را از دست داد.
او سپس از عامل حادثه كه دوست 37 سالهاش احسان بود اعلام شكايت كرد و گفت: دعوا ما بر سر يك فقره چك بود.
احسان قمه كشيد و حمله كرد و ضربهاي زد كه به چشم راستم برخورد كرد و كور شدم. حالا هم از او شكايت دارم. با كامل شدن تحقيقات در اين باره پرونده براي رسيدگي به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در اولين جلسه رسيدگي محمد گفت كه خواستهاي جز قصاص چشم احسان ندارد. هيئت قضايي براي بررسي شرايط اجرا از پزشكي قانوني استعلام گرفتند. كارشناسان پزشكي قانوني اما گفتند كه شرايط اجراي حكم وجود ندارد بنابراين هيئت قضايي بعد از ختم جلسه احسان را به حبس و پرداخت ديه محكوم كردند.
با اعتراض شاكي به رأي دادگاه پرونده به ديوان عالي كشور فرستاده شد. قضات ديوان بعد از بررسي اوراق پرونده اعتراض شاكي را وارد دانسته و با نقض رأي دادگاه، خواهان بررسي دوباره پرونده شدند.
قضات ديوان عالي كشور همچنين درخواست كردند تا نابينايي شاكي بار ديگر بررسي شود. در شاخه ديگري از بررسيها پزشكي قانوني در آخرين گزارش خود اعلام كرد كه امكان قصاص چشم و رعايت تساوي وجود ندارد.
بنابراين پرونده بار ديگر روز گذشته در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران بررسي شد. بعد از اينكه قاضي محسن زالي رسميت جلسه را اعلام كرد شاكي در جايگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: روز حادثه وقتي از خانه دختر مورد علاقهام خارج شدم ناگهان احسان و دوستش كه سوار يك ماشين بودند راهم را سد كردند. احسان و دوستش به من حمله كردند. احسان در جريان درگيري قمه به دست داشت و با آن ضربهاي به چشم من وارد كرد كه باعث كوريام شد بنابراين درخواست قصاص دارم.
سپس متهم به درخواست قاضي در جايگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: مدتي قبل از حادثه بود كه دختر مورد علاقه محمد يك فقره چك من را برداشت و به محمد داد. هر چه تلاش كردم كه چك را پس بگيرم طفره رفت و فايده نداشت. روز حادثه هم براي پس گرفتن چك بود كه با او درگير شدم و نميدانم كه محمد چطور دچار كوري شده است.
هيئت قضايي بعد از شنيدن دفاعيات متهم وارد شور شد.