تابناک؛لیلاتیموری ؛صد سال دیگر هم بگذرد، بعید میدانم افکار عمومی غیرمترقیترین آدمهای آن زمان بپذیرند، سه روز بعد از برف یک روزه تهران، فرودگاه بینالمللی کشوری که در سند چشماندازش است، هشت سال بعد قدرت برتر خاورمیانه باشد، از هم پاشیده، فروریخته و مضمحل باشد؛ اما این اتفاق درست در بهمن ۹۶ تهران رخ داد!
اگر ساعتی در این روزها گذرتان به فرودگاه امام افتاده باشد، مجموعهای ناب از شاهکارهای مدیریتی را میبینید. اگر بپذیریم که این سرنوشت محتوم ما در ایران این زمان است که با هر نیمچه بحرانی، دستان مسئولان را بالا رفته و غافلگیر ببینیم، ولی واقعا این حقمان نیست، در کشوری که ادعای امالقرای جهان اسلام را دارد و رهبر کبیرش ۳۹ سال پیش در چنین روزی در بهشت زهرا گفت: «دلخوش به این مقام نکنید، ما شما را به مقام انسانیت میرسانیم»، در دستگاهی از این حکومت شهروندانی احساس شهروند بودن نکنند و گمان کنند، گروگان هستند.
اصلا قصد ندارم حرف سیاسی بزنم که فکرتان سراغ خطوط قرمز برود. مثال ساده شهروندیاش این است که من به عنوان یک شهروند جمهوری اسلامی حق دارم، بلیت هواپیما بخرم و شرکت هواپیمایی وظیفه دارد در برابر هزینهای که شکر خدا به دلیل فضای غیررقابتی بازار ایران چند برابر قیمت واقعیاش است به من شهروند خدمات بدهد.
صبح امروز هواپیمایی از خط ترکیش ایرلاین به مسافرانش اعلام کرد، پرواز ۵ صبحش با دو ساعت تأخیر انجام میشود و با یک ساعت تأخیر پرواز کرد. در مقابل پرواز وطنی ماهان برای ساعت ۶:۵۵ دقیقه صبح در حالی که روی برد و سایت تا همین الان با گزینه on timeبه مشتریان این وعده را میدهد که پروازهای ما خیلی سر وقت و منظم است، هنوز و در ساعت 11پرواز نکرده است. اینکه چطور پرواز on time ۶:۵۵ هنوز در ساعت ۱۱ پرواز نکرده، از همان دست نمادهای مدیریت ناب ایرانی است که گفتم. ظاهری زیبا و دلفریب، ولو با دروغ و درونی زشت و کریه.
اما چرا میگویم ما شهروند نیستیم و گروگانیم؟ مدیریت ماهان با اینکه میداند پرواز تأخیر دارد به مسافران اطلاع نمیدهد، در فرودگاه کارت پرواز مسافران را صادر و آنها را از گیت رد میکند که خیالش راحت باشد مسافر آن سوی گیت است و بعد در آن سوی گیت، نمایندهای از ماهان نیست که جواب تأخیر سه ساعته را بدهد. کسی نیست از مردم عذرخواهی و و بلیت را کنسل کند و خسارت مردم را بدهد.
هواپیمای قشم ایر به مقصد استانبول پرواز می کند، پس از یک ساعت پرواز، به دلیل نقص فنی، به تهران برمی گردد. پس از ساعات معطلی مسافران در داخل هواپیما و روی باند فرودگاه، دوباره هواپیما پرواز می کند و دوباره به دلیل نقص فنی برمی گردد و این فرایند سیزده ساعت طول می کشد و مسافران گروگان گرفته شده، چاره ای برای رهایی نمی بینند!
درست چند ساعت پیشتر، رئیس جمهور در حرم امام، استوار و راست قامت پشت تریبون قرار گرفته و گفته است: «رژیم گذشته صدای اعتراض مردم را هم نشنید و فقط یک صدا شنید و آن انقلاب مردم بود. برای حکومتی که فقط میخواهد صدای انقلاب را بشنود، بسیار دیر است. حکومتها باید صدای نصیحت، خواست، انتقاد و اعتراض مردم را به خوبی بشنوند».
مردم همه متحیر مانده اند که مخاطب سخنان رئیس جمهور، خود و وزرایش هم هستند یا خیر! مانده اند که دکتر حسن روحانی رئیس جمهور این کشور است یا فقیهی است؛ روشنفکری که رئیس جمهور و کابینه ای را که احتمالا ما نمی شناسیم، نصیحت می کند. کاش آقای دکتر حسن روحانی، که ما فکر می کنیم، غیر از شأن روشنفکری، رئیس جمهور هم هست، صدای نابود شدن اعصاب و روان مردم را در نتیجه عملکرد وزرایش بشنود؛ انتظار انجام کاری را از او نداریم. مدت هاست که نداریم؛ اما شنیدن که دیگر زحمتی ندارد!