چندین سال است، مقامات اسرائیلی و عرب درباره ظهور یک امپراتوری شیعی به رهبری ایران ـ که بر بخش زیادی از خاورمیانه تسلط داشته باشد ـ هشدار میدهند. اکنون یک گذرگاه زمینی از ایران تا ساحل دریای مدیترانه که از عراق، سوریه و لبنان میگذرد در اختیار ایران است، ولی شلومو بن آمی، وزیر خارجه سابق رژیم اسرائیل مدعی است، درباره خطر ایران بزرگنمایی شده است.
به گزارش «تابناک»؛ بن آمی که در دولت ایهود باراک یک سال مسئولیت وزارت خارجه رژیم اسرائیل را بر عهده داشته، در تحلیلی در وبسایت مؤسسه سیاستگذاری استراتژیک استرالیا نوشته است: نمیتوان تردید داشت که خاورمیانه پر از درگیریهای منطقهای است، ولی یک درگیری تمام عیار بین کشورهای اصلی منطقه به نفع هیچ کس نیست. این موضوع به ویژه در مورد ایران صادق است که در قدرتافکنی با استفاده از قدرت متعارف نظامی در خارج از مرزهای خود ناتوان است.
هدف برنامه هستهای ایران این بود که ضعف قوای نظامی متعارف ایران در محیط خاصی که ایران در آن قرار دارد و تعداد دشمنانش بیشتر از دوستانش است، را جبران نماید. طرف مقابل با اعمال تحریمهایی فلجکننده با این خواسته ایران مقابله کرد. در عین حال، دشمنان ایران و به ویژه اسرائیل و عربستان سعودی با اختصاص بودجههای عظیم نظامی، پیشرفتهترین فناوریهای نظامی غربی را به خدمت گرفتهاند.
با در نظر گرفتن این ضعف ایران، اکنون گذرگاه زمینی که در اختیار ایران قرار دارد و باعث ترس رقبای این کشور شده است، با استفاده از نیروهای نیابتی محافظت میشود که چندان قابل اتکا نیستند و بنابراین ناپایدار است. مهمتر از این، باید توجه داشت که این گذرگاه در برابر حملات هوایی بسیار آسیبپذیر است.
عراقريال بخشی از این گذرگاه زمینی است که عدهای تصور میکنند کاملا در اختیار ایران است، ولی پایان بخشیدن به برتری حشدالشعبی، یعنی اصلیترین گروهی که ایران بر آن متکی است، یکی از برنامههای حیدرالعبادی نخست وزیر عراق است که در این راه از حمایت مرجعیت شیعه نیز برخوردار است.
وضعیت در سوریه به مراتب پیچیدهتر است و نمیشود تضمین کرد که برای ایران بهتر از عراق باشد. ایران بعد از چندین سال حمایت سرسختانه از دولت بشار اسد با این واقعیت مواجه شده که روسیه بازیگر اصلی واقعی در تحولات سوریه است. روسیه نیز تصور میکند که متقاعد کردن مخالفان سنی بشار اسد برای این که اسلحه خود را به زمین بگذارند و در فرایند سیاسی مورد نظر روسیه مشارکت کنند، نیازمند این است که نقش ایران در این کشور محدود شود. احتمالا نظر شخصی بشار اسد نیز همین باشد.
با این حال، مشکل اصلی ایران در سوریه، نقشآفرینی آمریکا و اسرائیل است. با وجود شکست نسبی داعش، ایالات متحده حضور خود را در سوریه حفظ کرده و هدف اصلی از این حضور مقابله با ایران است. اسرائیل نیز تهدید کرده که با نیروی هوایی قدرتمند خود اجازه ایجاد پایگاههای ایران در سوریه را نخواهد داد.
اعمال نفوذ ایران در صحنه سوریه نیز با موانع جدی مواجه است. حزبالله که در سال های اخیر برای کمک به دولت اسد وارد صحنه جنگ داخلی در سوریه شده است، در ماههای اخیر به طور جدی از باقی ماندن سعد الحریری در قدرت حمایت کرد تا هم در صحنه سیاسی لبنان، بازیگر مشروعتری به نظر برسد و هم این که نشان دهد، فعلا برای حفظ نظم موجود در لبنان اهمیت جدی قائل است.
مطمئنا ایرانیها مدت هاست که گسترش حضور خود در خارج از مرزها را راهی برای حفاظت از دستاوردهای انقلاب میدانند، ولی تجربههای مشابه نشان داده که غلبه بر چالشهای داخلی مسأله مهمتری است. در حالی که آینده گذرگاه ایجاد شده توسط ایران به عملکرد نیروهای نیابتی ایران وابسته است، آینده نظام سیاسی در ایران به عملکرد آن در خصوص مسائل داخلی پیوند خورده است.
در حالی که برنامههای خارجی ایران میلیاردها دلار برای این کشور هزینه داشته است، تنگناهای اقتصادی باعث شده است، دولت در داخل کشور مجبور شود که به میزان بیشتری از یارانههای پرداختی به مردم بکاهد. اخبار منتشره درباره برنامه دولت برای کاهش بیشتر یارانههای پرداختی در اعتراضات اخیر در ایران مؤثر بود.
گذشت سه نسل زمان زیادی برای نشان دادن موفقیت نظام به شهروندان ایرانی است. این موضوع به ویژه در دوره فعلی که تحولات فناوری دیجیتال شکاف بین نسلها را افزایش داده، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در شرایطی که نیمی از جمعیت ایران زیر سی سال دارند و بیکاری در میان جوانان به 25 درصد رسیده است، مرتبط کردن مشکلات داخلی با رویکردهای سیاست خارجی از سوی معترضین، دور از انتظار نیست.
تمایل ایران به پرهیز از ورود به یک جنگ تمام عیار باید خبر خوبی برای دشمنان این کشور باشد که آنها نیز در موقعیتی نیستند که بتوانند چنین جنگی را تحمل کنند. به طور ویژه، عربستان سعودی که با پیچیدگیهای اصلاحات داخلی و متنوعسازی اقتصاد خود درگیر است، همزمان با چالشهای ناشی از مداخله در سوریه و یمن نیز دست به گریبان است.
واقعیت مهم فعلا این است که هرچند ایران میتواند بازی دیگران در منطقه را به هم بریزد، نمیتواند بازیگر مسلط و هژمون منطقه باشد.