![زمینی که ترامپ چیده زمین رفع تحریم نیست ،زمین تسلیم است/پزشکیان خط رهبری را ادامه دهد زمینی که ترامپ چیده زمین رفع تحریم نیست ،زمین تسلیم است/پزشکیان خط رهبری را ادامه دهد](data:image/png;base64,iVBORw0KGgoAAAANSUhEUgAAAAMAAAACCAIAAAASFvFNAAAAFklEQVQI12P8//8/AwMDAwMDEwMMAAA2BgMBlwrRZAAAAABJRU5ErkJggg==)
سعید آجورلو در گفتگو با تابناک با تحلیل فضای پیش آمده بین ایران و آمریکا گفت: من فکر میکنم آنچه ترامپ درباره ی ایران گفت، همه ی واقعیتی که در ذهن سیاستگذار و سیاستمدار آمریکایی هست، نبود. یا به تعبیری آنچه از صحبت او منتقل شد، همه ی واقعیت نگاه آمریکا به جمهوری اسلامی و ایران نیست. یک نکته ی خیلی مهم این است که واقعیت همچنان در ایالات متحده مبتنی بر رژیم چنج یا تغییر رژیم است. یعنی در واقع هسته ی اصلی قدرت و جریان اصلی قدرت در آمریکا فکر میکنند که چگونه میتوانند نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهند و از این هدف هم کوتاه نیامده اند. خوب با این واقعیت هم مواجه است که نمیتواند این کار را انجام دهد و لزوماً به آنچه میخواهد، نمیرسد. پس همچنان ما با یک آمریکایی مواجهیم که به دنبال تغییر نظام در ایران است و این تغییر نظام در دورههای دموکراتها بیشتر به شیوه هایی با محوریت اعتراض های اجتماعی و سیاست خیابانی و این ها دنبال می شده است.
آجورلو در ادامه افزود: اما در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ این کار با فشار حداکثری تست شد که به تغییر نظام منجر نشد و او به هدفش نرسید. الان من فکر میکنم که شکل جدیدی از فشار حداکثری مورد نظرش است، که در این شکل جدید طبیعتا معادلات منطقهای و اقتصادی نیز در کنار موضوعات اجتماعی قرار میگیرد. به بیان واضحتر، این ترامپ جدید و ترامپ دوره دوم، یک ترامپ پیچیدهتر و سختتر است. به این معنا که همانطور که ابتدا گفتم اولا واقعیت سیاست آمریکا را بیان نمیکند. کمااینکه در عمل شما میبینید که تحریمها را ادامه میدهد، از جمله تحریمهای کشتیرانی که مربوط به فروش نفت ایران به چین میشود. اما در ظاهر، بیانی دیگر از مذاکره و دستیابی به توافق را میگوید. بنابراین من فکر میکنم که حرفهایی که از ترامپ به ما منتقل شده، مساوی با سیاست دولت آمریکا در مقابل ایران نیست و یا تمام سیاست شان نیست. همچنان سیاست شان به نظر من تغییر رژیم یا همان رژیم چنج است.
مدیرمسئول روزنامه صبح نو در ادامه بیان کرد: ترامپ بسیار پیچیده با ایران عمل میکند و متکی به امر روانی و شاید بشود گفت با امر تبلیغاتی و اجتماعی جلو می رود؛ برخلاف دورانی که پمپئو و بولتون موضوع را جلو میبردند و سیاست براندازانه ی آن ها کاملا عیان بود. من فکر می کنم ترامپ در این دوره یک مقدار از آن گرایشها فاصله گرفته است، البته نه به این معنا که نگاهش به ایران عوض شده است، بلکه شیوهها و تاکتیکهایش تغییر کردهاند. و این گفت و گویی که انجام داده به نظر من همه ی واقعیت نگاه آمریکا به ایران نیست. یک قرینه ی خیلی واضح نوع نگاهشان به غزه است. یعنی شما نگاه کنید که بالاخره موضوع مقاومت از موضوع ایران که جدا شدنی نیست ، همانقدر که درباره ی غزه غیرواقعی صحبت کرده، به نظر من درباره ایران هم غیر واقعی صحبت کرده. ممکن است شما بپرسید که این کی واقعی میشود؟ به نظر من وقتی که اقدام روی زمین و اقدام عملی انجام دهد. تا زمانی که این اقدام عملی را انجام ندهد ما نمیتوانیم تأیید کنیم که با یک ترامپ متفاوت در مقابل ایران مواجهیم. اقدام عملی او تمدید فشار حداکثری و ادامه تحریم است. نکته مهم در تایید فرضی که می گویم این است که او از طرفی می گوید فقط مساله سلاح هسته ای با ایران دارد اما همزمان از خالی شدن غزه از فلسطینیان هم می گوید. هم ساده انگارانه هست و هم نیت واقعی ترامپ را نشان می دهد. وگرنه مگر ایران می تواند در مقابل چنین نقشه خبیثانه ای برای غزه ساکت باشد. پس موضوع خیلی پیچیده تر از اینها است و فقط موضوع هسته ای در میان نیست. در واقع او سیاست خود در مقابل ایران را با توجه به تغییرات زمانی، با توجه به تغییرات منطقهای و با توجه به فرصتهای جدید خود و با توجه به تهدیدها و امکانات موجودش تعریف می کند. بنابراین به صورت کلی، من فکر میکنم که حرفهای ترامپ خیلی تبلیغاتی، روانی و رسانهای بود و واقعی و به یک مفهوم ، خیلی سیاستی نبود.
این استاد دانشگاه در ادامه می گوید: من فکر می کنم در مقابل ترامپ، ابداً نباید واکنش خوشبینانه نشان داد. چون واکنش خوشبینانه با کسی که همانطور که گفتم هم غیر واقعی صحبت میکند و هم متکی به تاکتیکهای روانی، رسانهای و اجتماعی است، باید کاملاً مبتنی بر رفع تحریم باشد و باید از طرف مقابل به جای حرف، اقدام خواست. موضع باید این باشد که ما اساساً به زمینی که از آن رفع تحریم بیرون نمی آید و ترامپ فقط می خواهد به نتایج دلخواه خود برسد وارد نمی شویم. ما وارد زمینی می شویم که از آن رفع تحریم بیرون بیاید.
در شرایطی که ترامپ ایجاد کرده طبیعتاً مذاکره به جایی نمیرسد. من فکر میکنم که لحظه مهمی برای دولت اتفاق افتاده و در لحظه مهمی قرار دارند. پیشنهاد من این است که راه دوم را انتخاب کنند و به مسیر دولت روحانی یا استعفا فکر نکنند و وارد این مسیر نشوند
این زمینی که الان ترامپ چیده زمین رفع تحریم نیست ، زمین تسلیم است. چون درعمل شما میبینید که تحریمها را ادامه داده و در زمینه ی حداقل تعلیق تحریمها، رفتار معناداری نشان نداده است. بنابراین دولت ایران وارد بازی بی حاصل نشود.
وی متذکر شد: فرمایش رهبری بر همین مبنا دارای منطق محکم و مستدل بود. چرا ما باید در مقابل تمدید فشار حداکثری نرمش به خرج دهیم؟ چرا وقتی ترامپ تحریم کشتیرانی می کند نباید واکنش نشان دهیم؟ مذاکره ای که ابتدای اش با تحریم شروع شود، آخرش چه خواهد شد؟ بنابراین به نظر من، منطق سخن رهبری این بود که شرایط، شرایط رفع تحریم نیست بلکه رفتن درون زمینی است که عاقبت اش ضرر و خسران است.
او همچنین به واکنش دولت به این ماجرا هم اشاره کرد و گفت: نکته مهم دیگری که میخواهم بگویم این است که بعد از صحبتهای روز جمعه رهبری که مذاکره با آمریکا را به دلایل تجربه ی تاریخی عاقلانه و شرافتمندانه نمیدانند، دو مسیر مقابل دولت آقای پزشکیان قرار گرفته است. یک مسیر، مسیر استعفا دادن و یا تقابل کردن با حاکمیت است که عملاً می بینیم برخی از افراد این کار را می کنند، که شبیه تجربه ی دولت دوم روحانی است . من فکر میکنم این گزینه را روی میز آقای پزشکیان قرار دادهاند و میخواهند دولت را به این سمت ببرند. هم برخی اصلاح طلبان رادیکال و هم برخی از رقبای انتخاباتی پزشکیان که اجازه نمی دهند انتخابات ۱۵ تیر تمام شود. نفع هر دو گروه در استعفای پزشکیان است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: راه دوم که من توصیه میکنم این است که پزشکیان در ادامه ی صحبتهای رهبری سخن بگویند و مغایر با این صحبت ها و این سیاستها حرکت نکنند. و در جای مقابل صحبتهای رهبری یا مثلا با زوایایی قرار نگیرند و با این موضع و ایده که اساسا رهبری بر اساس تجربیات تاریخی در باره ی آمریکا و مذاکره با آمریکا صحبت می کنند ، مواضع و صحبت های رهبری را ادامه بدهند .
در شرایطی که ترامپ ایجاد کرده و بدون اقدام عملی و عمدتاً مبتنی بر گزارههای روانی و شعاری جلو می رود، طبیعتاً مذاکره به جایی نمیرسد. من فکر میکنم که لحظه مهمی برای دولت اتفاق افتاده و در لحظه مهمی قرار دارند. پیشنهاد من این است که راه دوم را انتخاب کنند و به مسیر دولت روحانی یا استعفا فکر نکنند و وارد این مسیر نشوند.
آجورلو همچنین گفت: طبیعی است که آمریکا به دنبال دو دسته شدن درون کشور است و میخواهد یک فضای قطبی ایجاد کند . به نظرم دولت با توجه به آن شعار وفاق و تفاهمی که داده ، اتفاقا اینجا در آزمون مهمی قرار دارد و نباید اجازه دهد که این دوقطبی شکل بگیرد. باید بر اساس تفاهم کار کند و با منطق محکمی وارد این عرصه بشود و این منطق را هم به دولت امریکا منتقل کند. چون منطق ما این است که در این شرایط مذاکره با شما به رفع تحریم نمیانجامد. این منطق محکمی است و به معنای این نیست که ما رفع تحریم را دنبال نمیکنیم، بلکه شرایط موجود را شرایط مساعدی برای رفع تحریم نمیدانیم. به نظر من، در مقابل ترامپ، اگر این ادبیات از درون جمهوری اسلامی بیرون بیاید، حتماً بیشتر به دولت و کشور کمک میکند. این ادبیات بسیار مفیدتر از ادبیات آقای عبدالعلی زاده است.
وی در پایان تاکید کرد: به نظر من این سادهسازی موضوعات توسط ترامپ واقعیت جهان و واقعیت دولت آمریکا هم نیست. یک مثال سادهسازی هم همانطور که قبلا اشاره کردم طرح او برای غزه است که واقعاً چیز عجیب و غریبی است. درباره ایران نیز، حرفی زده که ساده انگارانه و ساده ساز است در حالی که در واقعیت، موضوع خیلی متفاوت تر و خیلی پیچیدهتر است. از این زاویه هم میتوان ترامپ را تحلیل کرد. همچنین این نکته را هم نباید فراموش کنیم که ترامپ فشار حداکثری را ادامه داده و از فشار حداکثری کوتاه نیامده است. در چارچوب آن تناقض در عمل و حرف، من عرض کردم که وقتی ترامپ فشار حداکثری را ادامه داده، کمترین توقع از حکومت و جمهوری اسلامی و حاکمیت در ایران این است که واکنشی در سطح ترامپ به او نشان دهد. از این زاویه، من فکر میکنم که رهبری پاسخ درخوری به این فشار حداکثری ترامپ دادهاند. امیدوارم که دولت همین را ادامه دهد.