خبرهای تلخ، یکی از پس دیگری فرا می رسند و هر بار ملت ایران را در دریایی از غم و اندوه فرو می برند؛ حوادثی مثل سقوط هواپیمای مسافربری تهران ـ یاسوج که پس از وقوع حادثه تازه با سریالی از اشکالات مدیریتی مواجه می شوند تا کاستی ها را در نحوه مدیریت به نمایش بگذارند. مثل اتفاقی که به تازگی در اتاق فرمان یکی از شبکه های صدا و سیما رخ داد و بخش کوچکی از نابلدی مدیران را در برخورد با بحران به نمایش گذاشت.
به گزارش «تابناک»؛ در پی سانحه دلخراش سقوط هواپیمای مسافربری متعلق به شرکت مسافربری آسمان که از تهران به سمت یاسوج در حرکت بود و در آسمان شهرستان سمیرم ناپدید شد، بلافاصله تیم های متعدد بحران و مدیریت بحران در استان های مختلف شکل گرفت تا علاوه بر اینکه هر یک به صورت جزیره ای امور را پیش ببرند، بلکه هر تیم خود به منبع مجزایی از خبر تبدیل شود و اضطراب و تشویش مضاعفی را به جامعه تزریق کنند.
از زمان انتشار خبر مربوط به سقوط هواپیما تا اکنون که هنوز اثری از لاشه آن یافت نشده است، بارها اخبار ضد و نقیضی در مورد پیدا شدن لاشه، مشاهده دود و... از مراجع معتبر مخابره شد که هر یک به نوعی توسط مقام ذی صلاح دیگری تکذیب شد؛ اتفاقی عجیب که در ایران مسبوق به سابقه نیز هست و گویا قرار نیست زمانی برای پایان آن بتوان متصور شد.
شکل گیری هسته های متعدد مدیریت بحران در تهران، اصفهان، کهگیلویه و بویراحمد و شهرستان سمیرم، در کنار دخالت بی دلیل برخی نمایندگان مجلس در امر اطلاع رسانی و برخی موارد مشابه دیگر در مجموع شرایطی را ایجاد کرد که خروجی آن چیزی جز افزایش خبرهای ناصحیح و افزایش نگرانی و اضطراب خانواده های افراد مفقود شده نباشد.
در این میان، شاید اوج ضعف و ناکارآمدی مدیران در ساماندهی کارها، زمانی رخ داد که مجری شبکه خبر سیما تلاش کرد، هماهنگ با سه فرد یک خبرنگار، استاندار استان کهگیلویه و بویراحمد و رئیس سازمان هواپیمایی کشوری ارتباط بگیرد؛ تلاشی که چند دقیقه استمرار یافت ولی به نتیجه مشخصی نرسید.
در این گفت و گوی تصویری، به رغم آنکه صدا و تصویر گوینده خبر سیما در سالنی که رئیس سازمان هواپیمایی کشور پخش می شد و قابل استماع بود، این مقام مسئول مدعی بود که صدای گوینده خبر را نمی شنود و امکان اطلاع از پرسش برایش وجود ندارد؛ اتفاقی که البته برای خبرنگار حاضر در فیلم و نیز استاندار کهگیلویه و بویراحمد تکرار شد و آنها نیز صدای گوینده خبر را نداشتند.
در چنین شرایطی مجری برنامه تلاش دوباره ای برای ارائه راهکارهایی مثل شنیدن صدا از طریق گیرنده مطرح کرد، اما ظاهراً مدیران و مسئولان این بحران که بناست محوریت حل بحران و رسیدگی به آن را داشته باشند، تازه کار هستند و هنوز با الفبای اطلاع رسانی و ارتباط خبری نیز آشنایی ندارند.
جدا از این مدیران، تیم های فنی و پشتیبانی این ارتباط نیز به قدری ضعیف عمل می کنند که به رغم گذشت چند دقیقه همچنان این ارتباط با کیفیت و شرایط مطلوب فراهم نمی شود؛ اتفاقی که البته محدود به این گفت و گو نبود و از صبح امروز تا کنون چندین بار دیگر نیز رخ داده است.
جدا از اشکالاتی که به بحث اطلاع رسانی ـ چه از نظر فنی و چه از نظر صحت و سقم اخبار منتشره توسط مراجع ذی صلاح وارد است ـ اشکال بزرگ تر این موضوع را باید متوجه ستاد مدیریت بحران کشور دانست که در وزارت کشور مستقر و رئیس آن معاون وزیر کشور است.
اسماعیل نجار، نام معاون وزیر کشور و رئیس ستاد مدیریت بحران کشور است که امروز حتی در حد اعضای شورای اسلامی روستای بیده شهرستان سمیرم نیز در امر مدیریت و اطلاع رسانی این بحران بزرگ و ملی حضور نداشت و فعال نبود؛ مدیری که رغم بحران های فراوان کشور گویا مجموعه تحت امرش هیچ سازمان و قوام مشخصی ندارد و هنوز تجربه کافی را در مدیریت بحران ها به دست نیاورده است.
در شرایطی که مدیریت چنین بحران ملی و بزرگی نیاز به مدیریت واحد و یکپارچه، سخنگو و منبع خبر واحد و نیز رویه اجرایی واحد دارد، ضعف در ساختار ستاد مدیریت بحران کشور دوباره در ماجرای سقوط هواپیما خود را نشان داد و اثبات کرد که در ایران در هر بحران، باید هر واحد مجزا و جزیره ای وارد عمل شود؛ فضایی که نه به نتیجه مشخص منجر می شود و نه در هم افزایی توان و هزینه مؤثر خواهد بود.
با توجه به عدم حصول نتیجه مشخص و پیدا نشدن لاشه هواپیما، انتظار می رود از هم اکنون تیم های مدیریتی حول یک محور و مجموعه مشخص متمرکز شوند و با مدیریت واحد، سخنگوی واحد و برنامه دقیق و مشخص و ضمن جلوگیری از اتلاف انرژی، هزینه و زمان با بیشترین کارایی عملیات جست و جو و امداد و نجات را دنبال کنند.
خبرهای تلخ، یکی از پس دیگری فرا می رسند و هر بار ملت ایران را در دریایی از غم و اندوه فرو می برند؛ حوادثی مثل سقوط هواپیمای مسافربری تهران ـ یاسوج که پس از وقوع حادثه تازه با سریالی از اشکالات مدیریتی مواجه می شوند تا کاستی ها را در نحوه مدیریت به نمایش بگذارند. مثل اتفاقی که به تازگی در اتاق فرمان یکی از شبکه های صدا و سیما رخ داد و بخش کوچکی از نابلدی مدیران را در برخورد با بحران به نمایش گذاشت.
بابا مگه نمیگید ما پهباد داریم که 48 ساعت پرواز میکنه اهداف را در عمق دسمن شناسایی میکنه.پس چدا 14 ساعت به لاشه هواپبما را نمیتونید پیدا کنید .اونم تو خاک خودمون. 
توی اون شرایط جوی پهپاد چطوری پرواز کنه کمی فکر هم بکنید بد نیست ها. 
