ميوهفروش محكوم به قصاص كه چهارسال قبل با همدستي يك زن، شوهر وي را به قتل رساندهبود بار ديگر محاكمه شد و جرمش را انكار كرد.
به گزارش جوان، سيويكم شهريور سال92، مأموران پليس ملارد از مرگ مشكوك مرد 45 سالهاي به نام فرود در خانهاش باخبر و راهي محل شدند.
همسر آن مرد كه در محل حضور داشت به مأموران گفت: «امروز صبح وقتي از خواب بيدار شدم در اتاق با جنازه حلقآويز شوهرم روبهرو شدم. از ترس طناب را بريدم و جسدش را پايين آوردم. خواستم با اورژانس تماس بگيرم، اما بيفايده بود. آنجا بود كه با برادرشوهرم و بعد با پليس تماس گرفتم.»
با انتقال جسد به پزشكي قانوني وقتي علت مرگ، مسموميت با سم و خفگي اعلام شد فرضيه خودكشي كنار رفت و پرونده با موضوع قتل عمد در دستور كارآگاهان پليس قرار گرفت.
.مأموران در اولين گام از تحقيقات خود، همسر30ساله مقتول به نام كلثوم را به عنوان اولين مظنون پرونده بازداشت كردند.
او ابتدا جرمش را انكار كرد، اما در مراحل بعدي بازجويي به قتل شوهرش با همدستي مرد 50سالهاي به نام مروت اعتراف كرد و گفت: «مروت با شوهرم دوست بود و به خانه ما رفت و آمد داشت. آنها بساط ميكردند و ترياك ميكشيدند. در اين رفت و آمدها بود كه مروت به من ابراز علاقه كرد و ارتباطمان شروع شد. دو سال قبل وقتي شوهرم به رابطه ما پي برد، مرا مجبور كرد مروت را به خانهمان دعوت كنم. آن روز شوهرم با تهديد چاقو دست و پاي او را بست و با سيخ داغ مروت را شكنجه داد. اين گذشت تا اينكه فهميدم شوهرم ميخواهد مرا طلاق دهد و هر روز بهانهگيري ميكرد. وقتي موضوع را به مروت گفتم او پيشنهاد داد شوهرم را به قتل برسانيم. من كه از دست رفتارهاي شوهرم عاصي شده بودم، قبول كردم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «او براي كشتن شوهرم گرد سفيدي خريد تا در غذاي شوهرم بريزم. شب حادثه آن گرد را در غذا ريختم و شوهرم بعد از خوردن آن بيهوش شد. بعد از آن مروت وارد خانه شد و شوهرم را خفه كرد.»
بعد از اين توضيحات، مرد ميانسال بازداشت شد، اما جرمش را انكار كرد و گفت: «در قتل نقشي نداشتم و آن زن دروغ ميگويد.
مقتول با همسرش اختلاف داشت و قرار بود به دادگاه بروند تا از هم جدا شوند. احتمال دارد اين زن خودش قاتل شوهرش باشد، اما براي فرار از حقيقت پاي مرا به اين پرونده باز كرده است.»
با انكار متهم اما با توجه به شواهد و قرائن موجود، زن و مرد روانه زندان شدند و پرونده بعد از كامل شدن تحقيقات به شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در اولين جلسه محاكمه ابتدا اوليايدم درخواست قصاص كردند سپس زن جوان خلاف اظهاراتش جرمش را انكار كرد و گفت: «اظهاراتم تحت فشارهاي بازجويي بوده و نميدانم چه كسي شوهرم را كشته است.»
در ادامه مرد ميانسال با انكار جرمش از خودش دفاع كرد. سپس پسر بزرگتر كلثوم كه زمان حادثه 9ساله بود، به عنوان شاهد به جايگاه دعوت شد و گفت: «آن شب من و پدرم سر سفره نشستيم، اما مادرم اجازه نداد از آن غذا بخورم. نيمههاي شب بود كه از خواب بيدار شدم و ميخواستم پيش پدرم بخوابم، اما مادرم اجازه نداد. من در اتاق ماندم اما صداهايي از اتاق پدرم ميآمد و مادرم نيز مدام در پذيرايي راه ميرفت و دستانش را به هم ميماليد.»
آن پسر در آخر گفت: «قبل از اين حادثه مروت را ديده بودم كه يك بار در نبود پدرم به خانه ما آمده بود.»
هيئت قضايي در پايان آن جلسه مروت را به قصاص و كلثوم را به 15سال حبس محكوم كرد. اين حكم به ديوان عالي كشور فرستاده شد و با تأييد حكم كلثوم، اما حكم مروت از سوي قضات يكي از شعبات ديوان نقض و به شعبه همعرض فرستاده شد.
به اين ترتيب صبح ديروز مرد ميانسال بار ديگر در شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي عبداللهي پاي ميز محاكمه قرار گرفت.
ابتداي جلسه اوليايدم بار ديگر گفتند خواستهاي جز قصاص ندارند. سپس مروت در جايگاه قرار گرفت و گفت: «باور كنيد در قتل نقشي نداشتم و نميدانم چه كسي فرود را كشته است. هيچ ارتباطي با كلثوم نداشتم و او بود كه به خاطر اختلاف با شوهرش مزاحم من ميشد و از من كمك ميخواست.»
او در خصوص آثار كبودي روي بدنش بنا به اظهارات زن جوان گفت: «من و مقتول با هم اختلاف مالي داشتيم و مقتول 30ميليون تومان به من بدهكار بود. او روزي مرا به خانهاش برد و ميخواست از من اخاذي كند به همين دليل بدنم را سوزاند.»
او در پاسخ به سؤال قاضي درباره اينكه آيا بعد از شكنجه كينه به دل نگرفتي و به فكر انتقام نبودي، گفت: «اصلاً به انتقام فكر نكردم و كينهاي نداشتم.»
سپس كلثوم كه بهعنوان مطلع از زندان به دادگاه اعزام شده بود خلاف اظهاراتش گفت: «آن روز وقتي بيدار شدم با جنازه حلقآويز همسرم روبهرو شدم و نميدانم چه كسي او را كشته است.»
او در خصوص شكنجه مروت نيز گفت: «شوهرم بعد از آنكه متوجه رابطه من و مروت شد او را به خانهمان كشاند و با سيخ داغ بدن او را سوزاند. من در آن شرايط چارهاي نداشتم و ميبايستي به حرف شوهرم گوش ميكردم، اما در شكنجه مروت نقشي نداشتم و فقط به دستور شوهرم از لحظههاي شكنجه فيلمبرداري كردم.»
در پايان هيئت قضايي وارد شور شد.