به گزارش «تابناک»؛ در شرایطی که تقریبا همه ایرانیان میدانند کشتیهای آتشخوار و اطفای حریق چینی در حادثه سانچی شبها دست از کار میکشیدند و در این خصوص انتقادات و حتی اتهاماتی متوجه ایشان میکنند، بار دیگر امدادرسانی در حادثه در کشورمان به دلیل رسیدن به شب متوقف و به روز بعد موکول شد.
ساعاتی پیش و در حالی که همه ایرانیان چشم انتظار شنیدن خبر کشف هواپیمای سقوط کرده در دامنههای دنا بودند، مسئولان از توقف جستوجو و موکول کردن همه چیز به روز بعد خبر دادند. تصمیمی که وضعیت نامساعد جوی، بارش برف، کاهش دید افقی و فقدان بالگردهای دید در شب از جمله دلایل آن عنوان میشد.
رویدادی که تقریبا در تمامی شرایط بحرانی تکرار میشود. توقف عملیات جستوجو و امداد رسانی با فرارسیدن شب و تاریک شدن هوا. اتفاقی که اگر امدادرسانی زمینی هم مختل شده باشد، به قطع کامل هرگونه عملیات امدادی برای زمانی طولانی منجر میشود. درست مثل شرایطی که ساعات اخیر شاهدش بودیم. رها کردن وضعیت هواپیمای سقوط کرده از شب گذشته تا بامداد امروز.
اتفاقی که با پیش فرض جان باختن تمامی سرنشینان، ممکن است موجه به نظر برسد، اما کیست که بداند تمامی سرنشینان پرواز روز گذشته تهران-یاسوج، ولو در برخورد هولناک هواپیما با کوه، جان باختهاند؟ گزارهای که اگر خوب به آن دقت کنیم، میبایست احتمالی (ولو اندک) برای جان به در برده از این حادثه قائل شویم و بر اساس آن، تمامی توانمان را، مخصوصا در ساعات طلایی پس از حادثه، برای یافتن هر چه سریع تر هواپیما به کار ببندیم.
اما چگونه؟ احتمالا باید پاسخ به این پرسش بهره بردن از امکاناتی مانند تجهیزات ماهوارهای، پهبادهای کارآمد و حتی بالگردهای مجهز امدادی باشد. پرندههایی که بتوانند در شرایط بد جوی هم پرواز کرده و حتی شب نیز مانع از کارشان نشود. بالگردهایی که دست کم دو نهاد در کشورمان بر اهمیتشان تأکید دارند و خواستار به خدمت گرفتنشان هستند؛ هوانیروز و اورژانس کشوری!
یگان بالگردی ارتش کشورمان که مجهزترین هوانیروز غرب آسیا به حساب میآید، اما فرمانده آن ساعات پیش تأکید داشت که بالگردهایش امکان پرواز در شرایط جوی حاکم بر محل حادثه سقوط هواپیما را ندارند. بالگردهایی نظامی که توقع عموم مردم از آنها، بسیار فراتر از چیزی است که فرمانده هوانیروز میگوید. به ویژه اگر بدانیم چندی پیش همین فرمانده «سامانه دید در شب» را برای مجموعهاش از نان شب واجبتر خوانده بود و از پیشرفتهای چشمگیر در این عرصه خبر داد.
سامانهای که امیر قربانی بر طراحی بومی آن تأکید داشته و از نصب آن روی برخی بالگردهای هوانیروز خبر داده، اما ظاهرا برای یافتن هواپیمای سقوط کرده در خاک کشورمان هم نمیتوان از وجودش بهره برد، چه برسد به شرایط سخت جنگی. دورنمایی نه چندان جالب که وقتی سخنان چندی پیش سرپرست اورژانس کشوری پس از زلزله کرمانشاه را مرور کنیم، ممکن است ناامیدکننده هم به نظر برسد.
پس از آن زلزله هر بار از کولیوند، رئیس اورژانس کشوری پرسیدند که چرا امدادرسانی به مصدومان و مجروحان زلزله کند بود و در شب این کندی چند برابر میشد، از فقدان بالگردهای مجهز به سامانه دید در شب گله میکرد و میگفت: «در زلزله غرب کشور کار ما معطل اورژانس هوایی نبود، اما واقعیت این است که به بالگرد دید در شب نیاز داریم. با دولت و مجلس هم صحبت شده تا این شرایط را برای اورژانس کشور، فراهم کند تا نه تنها در حوادث طبیعی، بلکه در حوادث جادهای و ترافیکی نیز به صورت هوایی خدمترسانی کنیم. تجهیز بالگرد وظیفه من است، شرایط خرید فراهم شود، مسئولیت خود را با سرعت انجام میدهم.»
سخنانی که با تأکید بر ضرورت خرید بالگردهای مجهز به این سامانه و برنامه ریزی برای این امر ادامه پیدا میکند. اظهار نظری که در آن نه به تولید بومی سامانه دید در شب در کشور اشاره شده و نه امکان تجهیز بالگردهای امدادی به این سامانه، بلکه از خرید بالگردهای مجهز به این سامانه سخن به میان آورده است. ضرورتی که معلوم نیست به خرید این دست بالگردها منجر خواهد شد یا قرار است همچنان همه بحرانهای کشورمان در شب با مشکل امدادرسانی مواجه شوند؟!