ابهام در قتل يا خودكشي زن ميانسال

کد خبر: ۷۸۰۴۵۴
|
۱۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۷ 07 March 2018
|
2785 بازدید

پرونده زن ميانسال كه به طرز مرموزي از طبقه يازدهم برج مسكوني سقوط كرد و جان باخت در حال بررسي است. تحقيقات از شوهر وي كه به اتهام قتل در بازداشت به سر مي‌برد در جريان است.

به گزارش جوان، شامگاه دوشنبه 14‌اسفندماه امسال مأموران كلانتري‌137 نصر از مرگ مشكوك زن ميانسالي در حوالي خيابان ستارخان با خبر و براي بررسي راهي محل شدند.

مأموران در محل حادثه كه حياط برج مسكوني بود با جسد زن ميانسالي به نام بيتا روبه‌رو شدند كه حكايت از اين داشت لحظاتي قبل به طرز مرموزي از طبقه يازدهم برج مسكوني به پايين سقوط كرده و جان باخته است.

با اعلام خبر مرگ مشكوك زن ميانسال، بازپرس ويژه قتل دادسراي امور جنايي تهران همراه تيمي از كارآگاهان پليس‌آگاهي در محل به تحقيق پرداختند.

نخستين بررسي‌ها نشان داد زن فوت شده همراه شوهر و دو فرزندش در طبقه يازدهم برج مسكوني زندگي مي‌كرده‌است.

در تحقيقات بعدي پسر‌20‌ساله زن فوت شده مدعي شد كه دقايقي قبل از سقوط مرگبار، پدر و مادرش با هم درگير شده‌اند كه در جريان آن پدرش سيلي به صورت مادرش زده است.

از سوي ديگر مشخص شد زن و شوهر ميانسال مدتي است با هم اختلاف دارند به طوري كه يك‌هفته قبل بيتا پس از درگيري با شوهرش به خانه پدرش رفته است.

همزمان با ادامه تحقيقات مأموران به دستور بازپرس جنايي شوهر 51 ساله بيتا را به عنوان مظنون به قتل بازداشت كردند.

صبح ديروز متهم براي ادامه تحقيقات به دادسراي امور جنايي منتقل شد. پدر بيتا هم در دادسرا حاضر شد و از دامادش به اتهام قتل عمد بيتا شكايت كرد.

متهم در بازجويي‌ها، درگيري در زمان حادثه را انكار كرد و مدعي شد همسرش خودش به زندگي‌اش پايان داده است.

وي در شرح ماجرا گفت: من مهندس هستم و در طبقه ششم محل زندگي‌ام دفتر كاري‌ام است و در كار مشاوره توليدات صنعتي فعاليت دارم. 21‌سال قبل با بيتا ازدواج كردم. همان سال اول ازدواجمان پسرم به نام بهنام كه بيماري ذهني دارد به‌دنيا آمد و الان 20 ساله است. ما همانند زن و شوهر‌هاي ديگر با هم اختلاف داشتيم، اما نه آنقدر كه باعث جدايي يا اتفاق خاصي شود. سه‌سال قبل پسر دومم به دنيا آمد. احساس مي‌كردم زندگي ما شيرين‌تر مي‌شود، اما همسرم زن عصبي بود كه هميشه بهانه مي‌گرفت. او هميشه گلايه داشت كه چرا بيشتر وقتم را براي كارم صرف مي‌كنم و كمتر به او و بچه‌ها توجه دارم.

روز حادثه يكي از بهترين روزهاي زندگي من بود، اما شامگاه آن روز همه چيز خراب و زندگي‌ام سياه و تاريك شد. ظهر روز دوشنبه همسرم براي من ناهار آورد. همراه بچه‌هايم و دو نفر از مهمان‌هايم ناهار خورديم تا اينكه ساعت‌15 بعد‌از‌ظهر همسرم از دفتر كارم به خانه‌مان رفت و گفت امشب زودتر به خانه بروم. پس از رفتن او براي من، مهمان آمد و تا ساعت‌20‌شب در دفتر كارم بودم. وقتي به خانه رفتم آنها شام خورده‌بودند. همسرم خيلي ناراحت بود از اينكه دير به خانه رفته بودم. داخل پذيرايي در حال خوردن شام بودم و دو فرزندم كنارم نشسته بودند و او مدام نق مي‌زد و مي‌گفت كه مرگ بهتر از اين زندگي است.

لحظاتي بعد به اتاق خواب رفت كه صداي فرياد دلخراشش به گوشم رسيد. در اتاق خواب را باز كردم و ديدم پنجره باز است و او خودش را به پايين پرتاب كرده است.

متهم در پاسخ به سؤال قاضي كه فرزند بزرگ شما مدعي است همسرت را كتك زده‌اي گفت: من او را كتك نزدم و فرزند بزرگم مشكل ذهني دارد هر چند كه خيلي چيز‌ها را متوجه مي‌شود، اما نمي‌دانم چرا اين حرف و زده است.

پدر بيتا گفت: «دخترم با شوهرش مشكل داشت. بهنام درآمد خوبي نداشت و همين موضوع باعث اختلاف آنها شده بود. من چند بار به او كمك زيادي كردم، اما او قدر شناس نبود و همه‌اش با دخترم درگير مي‌شد.

يك‌هفته قبل او دخترم را به خانه ما در شهرستان آورد كه متوجه شدم با هم درگير شده‌اند. يك‌روز بعد دوباره برگشت و دخترم را با خودش برد و روبه‌روي من و همسرم او را تهديد به مرگ كرد. دخترم اصلاً جرئت اين كار را نداشت و من يقين دارم بهنام او را به پايين پرتاب كرده است و الان به جرم قتل عمد از او شكايت دارم.»

در پايان متهم براي ادامه تحقيقات و روشن شدن زواياي پنهان اين حادثه به دستور قاضي مدير روستا در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت.

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # الجولانی # فیلترینگ
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات