به رغم آنکه میزان آلودگی هوا در خوزستان از مرز خطر عبور کرده، همه چیز در این خطه به روال روزمره است؛ حتی مناسبتهای تقویمی و نوع مواجهه مسئولان با آنها!
به گزارش «تابناک»؛ هوای خوزستان و اهواز برای چندمین بار در سال جاری مرزهای خطر را درنوردیده و به محدود رکوردشکنی رسید. این بار با رسیدن شاخص آلودگی هوا به عدد ۵۰۰ در اهواز در روز جاری که چند ده برابر حد مجاز است.
درباره شاخصی سخن میگوییم که اگر از عدد ۱۵۰ عبور کند، «ناسالم» برای عموم شهروندان است، از ۲۰۰ به بالا «بسیار ناسالم» محسوب میشود، از ۳۰۰ به بالا «خطرناک» است و وقتی به ۵۰۰ برسد، تعاریف علمی برای توصیفش ناقص به نظر میرسد، به ویژه اگر بدانیم اگر شاخص عددی کمتر از ۵۰ را نشان دهد، هوا «پاک» توصیف میشود!
اتفاقی که هرچند برای اهالی این خطه تکراری است، عادی نیست و نخواهد شد، چون نفس مردم را به شماره انداخته و حیاتشان را تهدید میکند. وضعیتی وخیم که بر اساس تعاریف، فوق بحرانی به نظر میرسد و میبایست به اقدامات ریز و درشت اضطراری گره بخورد، اما این گونه نشده و نمیشود. این را میشود از شرایط عادی امروز خوزستان دریافت که حتی ادارات آن نیز دایر بود!
این در حالی است که در روز گذشته و زمانی که آلودگی هوا در حال اوج گیری بود، مسئولان نشست اضطراری برگزار کرده و تنها به تعطیلی مدارس رأی دادند؛ تصمیمی که حتی به دانشگاهها و ادارات هم سرایت داده نشد؛ گویی مسئولان وظیفه دارند همه فعالیتهای جامعه را حتی در زمانی که شاخص آلودگی هوا فوق بحرانی هم شده، دایر نگه دارند و تنها چیزی که در خصوص آن مسئولیت ندارند، سلامتی مردم است.
این را میشود از سکوت مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست و مسئولان وزارت بهداشت دریافت که نه رسیدن میزان آلودگی هوا به رکوردهای جهانی و نه دایر بودن همه امور در جامعه و خطر بزرگی که جان شهروندان را تهدید میکند، هیچ کدام موجب نمیشود به وضعیت موجود اعتراض کنند و ضرورت محافظت از زندگی و سلامت مردم را فریاد بزنند.
همه اینها در حالی است که تا پای حرف و سخن در خصوص آلودگی هوا میشود، مسئولان از عزم جزمشان برای مقابله با آن سخن میگویند و تأکید دارند که برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت فراوانی برای مقابله با آلودگی هوا تدارک دیده و در دست اجرا دارند. برنامههایی که امید میرود در نتیجه اجرایشان، بحران گرد و غبار مهار شده و پایان بیابد.
به این جملات دقت کنید: «دولت جهت مهار ۳۵۰ هزار هکتار کانون فوق بحرانی گرد و خاک اراده جدی دارد و مقرر شده به مدت ۵ سال با تخصیص اعتبارات این کار انجام شود.» اینها جملات روز گذشته غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان است که در مراسم روز درختکاری در ۱۵ کیلومتری اهواز ایراد میشد. در یکی از کانونهای فوق بحرانی گرد و خاک به نام مشرحات.
مراسمی که در آن آقای استاندار یک درخت غرس کرد، از مردم و به ویژه نخبگان خواست این کار را انجام داده و با ایشان همراهی کنند، بر کوتاه بودن فرصت نهال کاری تأکید کرد و در خصوص فرجام نهالهای کاشته شده گفت: «دستور دادیم تا نگهداری از نهالهای کاشته شده بر عهده افراد محلی باشد و دولت در ازای آن تمام هزینهها را پرداخت مینماید.»
سخنانی که هرچند حکایت از دورنمایی خوب دارد که در آن یکی از کانونهای گرد و غبار به جنگل تبدیل میشود و نگهداری از این جنگل بر عهده مردم محلی است و به ازای آن مزد دریافت میکنند، اما تا اینجای کار عملا جز چند درختی که استاندار و همراهانش در آن کاشتهاند، چیزی نیست. کاشتن چند درخت در محدودهای چند صد هزار هکتاری!
رویدادی که حتی نمیتوان آن را شروع نامید، چه برسد به نماد «اراده جدی» دولت برای مقابله با بحرانی که هر بار بروز میکند، خوزستان را تیره و تار کرده و آینده ساکنانش را تاریک جلوه میدهد. بحرانی به شدت تکراری که ظاهرا برای مسئولان عادی جلوه میکند که اگر این گونه نبود، برای مقابله با آن به چیزی بیشتر از غرس چند نهال و خطابه امیدبخش فکر میکردند!