مدتی است در اخبار از زبان روسای محترم دانشگاه آزاد اسلامی و واحد علوم تحقیقات سخنانی شنیده میشود که جای بسی تعجب و تاسف دارد. ظاهر سخن این است که تعدادی از اعضای هیات علمی نیمه وقت واحد علوم و تحقیقات بدون هیچ گونه سابقه قبلی و درخواست دانشگاه آزاد اسلامی و غیرقانونی ساعات حضور خود در دانشگاههای دولتی را صرف تدریس در واحد علوم تحقیقات نموده اند و به طور غیرقانونی در دو دانشگاه استخدام! و از دو صندوق حقوق دریافت نمودهاند!! کسانی که با سابقه این امر آشنا نیستند هم تصور بر این دارند که واقعا چنین اقدامی آن هم از سوی اساتید فرهیخته و تراز اول کشور (بدون توجه به مواضع سیاسی ایشان) صورت گرفته است درحالی که در زمان مدیریت جناب آقای دکتر جاسبی به دعوت ایشان و با حمایت آیت اله هاشمی رفسنجانی این دعوت بدون هیچ حقوق اضافی صورت پذیرفته است که این اتهامات بسی جای تاسف دارد.
کسانی که با سابقه دانشگاه آزاد اسلامی آشنا هستند، میدانند که از ابتدای تاسیس این دانشگاه درسال 1360 و واحد علوم تحقیقات در سال 1376 اصولا این دو نهاد فاقد هیات علمی بودند و به خصوص واحد علوم و تحقیقات که فقط دورههای کارشناسی ارشد و دکتری راه اندازی نمود احدی هیات علمی غیر از اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی را که به صورت نیمه وقت و با دریافت حق التدریس اساس شکل گیری این دانشگاه را ریختند نداشت و هنوز هم ندارد. هیچ یک از این اعضا هم چیزی بیش از حق التدریس از این دانشگاه دریافت نمینمودند و شاید پرداخت ماهیانه حقالتدریس ایشان که مبلغ آن هم به مراتب کمتر از دانشگاههای دولتی بود و هست این توهم را به وجود آورده است که ایشان از دو دانشگاه دو حقوق دریافت مینموده اند. واقعا جای تاسف دارد که مسئولین سابق و لاحق این دانشگاه در عوض تشکر و دلجوئی از این قشر فرهیخته دانشگاه که عمر و جوانی و معلومات و تجربیات خود را به پای شکل گرفتن این دانشگاه و به خصوص واحد علوم و تحقیقات گذاشتند آنها را به باد تهمت و افترا و انجام عمل غیرقانونی بگیرند. جای تعجب است که اگر این اقدام غیرقانونی است، این مسئولین دانشگاه آزاد اسلامی هستند که باید جوابگوی آن باشند و نه اعضای هیات علمی. مسئولینی که سالهای سال نسبت به امضای احکام آنها، صدور کارت شناسایی و پرداخت حقالتدریس اقدام نمودند و نه استادانی که وقت اضافی خود را صرف تاسیس این دانشگاه و اشتغال به تحصیل جوانان این مرز و بوم نمودند. جای خوشحالی دارد که این دانشگاه اکنون به همت همین اساتید به جایگاهی رسیده است که احساس بی نیازی به آنها مینماید ولی روش اعلام بینیازی به دلیل حضور معدودی مخالف سیاسی این است؟ آیا باید همه را با یک چوب راند و انواع و اقسام تهمتها را نصیب فرهیختگانی نمود که شیفته ولایت فقیه و اسلامی کردن دانشگاه آزاد اسلامی و علوم انسانی هستند؟ آیا نباید سره را از ناسره جدا ساخت؟ و به لحاظ معدودی مخالف سیاسی همه اعضای هیات علمی را خطاب بیشترین توهین ها و افتراها نمود و احترام اساتید دانشگاهی را به خصوص در بین جوانان که از این سوابق بیخبر هستند از بین برد؟ آیا قانون اساسی و قوانین عادی این همکاری را خلاف قانون میدانند؟ و آیت اله هاشمی رفسنجانی و جناب دکتر جاسبی که سالیان سال بر مسند مدیریت این دانشگاه بودند اطلاع نداشتند که این اقدام خلاف قانون است؟ و اگر به قول برخی مسئولین موضوع تدریس در ساعات اداری است آیا خود ایشان در غیراز دوران ریاست و وزارت 40ساعت در هفته در دانشگاه حضور دارند؟ و داشتند و یا فقط زمانی که به ریاست و وزارت می رسند بنا به تکلیف مدیریتی داعیه حضور 40 ساعت حضور هیات علمی در هفته را در دانشگاه دارند؟ آیا اقتضای شغل هیات علمی به دلیل ماموریتهای پژوهشی و آموزشی و مشاورهای و شرکت در جلسات کشوری و لشگری امکان حضور 40 ساعت در هفته درساعات اداری را به ایشان میدهد؟ و یا همه این مشارکتها با حکم ماموریت اداری انجام می شود؟ چگونه است که پرداخت هیات علمی از قوانین استخدامی جدا می شود؟ به همین ترتیب حضور هیات علمی هم در دانشگاهها تابع عُرف رایج و مدیریت ها در هر دانشگاهی است. به علاوه این که اگر این همکاری در ساعات اداری و غیراداری نبود اصولا دانشگاهی به نام دانشگاه آزاد اسلامی و واحد علوم و تحقیقات پا میگرفت؟ علت اساسی این معضل این است که اصولا ریاست محترم هیات امناء دانشگاه آزاد اسلامی و ریاست واحد علوم تحقیقات در جریان چگونگی شکل گیری دانشگاه آزاد اسلامی و همکاری اعضای هیات علمی نیمه وقت با واحد علوم تحقیقات نیستند و جناب آقای دکتر جاسبی هم که هنوز عضو هیات امناء این دانشگاه هستند از روشنگری برای ایشان (نمیدانم به چه علت) پرهیز می کنند و نتیجه آن این بی حرمتی است که نسبت به فرهیختهترین قشر کشور می شود و نه تنها کسی در مقام دفاع از ایشان نیست بلکه آنها را هم متهم به عمل غیرقانونی در دانشگاهی که ریاست هیات امناء آن با ریاست مجلس شورای اسلامی وقت و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام وقت بوده است مینمایند.
زهی جای تاسف. و با این عاقبت از این پس چه کسی به درخواستهای این چنینی نظیر راه اندازی یک دانشگاه با کمک مردمی پاسخ خواهد داد؟ کسی مخالف استخدام اعضای هیات علمی جوان و جدید نیست ولی آیا واحد علوم و تحقیقات میخواهد این جوانان را به کلاسهای دکتری و ارشد بفرستد؟ و با این سابقه علمی دورههای دکتری و ارشد خود را اداره کند؟ و در عین حال اعتبار علمی و پژوهشی خود را حفظ نماید؟ و یا این جوانان نیاز به حداقل ده سال تدریس در دوره کارشناسی، ده سال تدریس در دوره کارشناسی ارشد دارند تا بتوانند وارد تدریس در کلاسهای دکتری شوند. که اعضای هیات علمی نیمه وقت این واحد این رسالت را به دوش داشتند و اغلب هم منتظر بازنشستگی هستند و نه تدریس و حق التدریس و فقط به دلیل علاقه به خدمت به نسل جوان ادامه خدمت می دهند.
اصولا واحد علوم و تحقیقات به دلیل نداشتن دوره های کارشناسی امکان کسب تجربه توسط اعضای هیات علمی جوان را در کلاس های کارشناسی ندارد و به محض استخدام ایشان، آنها را باید راهی کلاسهای کارشناسی ارشد و دکتری بنمایند. آیا همه دانشگاههای دنیا چنین هستند؟ آیا لازم نیست مادام که واحد علوم و تحقیقات از دورههای کارشناسی برخوردار نیست (همین طور دانشگاه تربیت مدرس) به جای استخدام اعضای جدید از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی سراسر کشور که حداقل به درجه دانشیاری و استادی رسیده اند و یا دانشگاههای دولتی با درجه دانشیاری و استادی استفاده نماید؟ حتی از بازنشستهها. نیمه وقت بودن بر خورداری از حقوق نیست بلکه ایجاد تعهد در اساتید فرهیختهای است که وقت خود را برای تدریس به دانشگاههای دیگر ندهند و از این بابت چیزی بیش از حق التدریس به صورت ماهیانه دریافت ننمودهاند که اسناد آن موجود است.
علی ایحال وظیفه خود دانستم جهت روشنگری نسل جوان و هیات محترم رئیسه دانشگاه آزاد اسلامی و واحد علوم و تحقیقات این نکات را یادآوری تا انشاا.... مرضی خداوند متعال باشد.