امروز دومين نشست سران كشورهاي ايران، روسيه و تركيه در مورد بحران سوريه برگزار ميشود. در دور اول اين نشست در آذر ماه سال گذشته در سوچي روسيه، سه دولت بر ايجاد «كنگره گفتوگوي ملي سوريه» توافق كردند. متعاقب آن در بهمن ماه سال گذشته نمايندگان گروههاي مختلف سياسي-اجتماعي سوريه به دعوت مسكو در سوچي گرد هم آمدند تا در مورد راههاي دستيابي به صلح در اين كشور، به ويژه طراحي پيشنويس قانون اساسي جديد سوريه، بحث كنند.
همزمان وزراي خارجه ايران، روسيه و تركيه در مناسبتهاي مختلف تاكيد كردند كه برگزاري كنفراسهاي سوچي و روند مذاكرات آستانه به نوعي تكميلكننده مذاكرات صلح ژنو با هدايت سازمان ملل متحد است و در نهايت روند صلح با مشاركت همه بازيگران صحنه بحران سوريه صورت ميپذيرد.
واقعيت اين است كه پيگيري روند مذاكرات صلح سوريه توسط سه دولت قدرتمند و تاثيرگذار ايران، روسيه و تركيه بيشتر در نتيجه به بنبست رسيدن چندين دور مذاكرات بيحاصل ژنو بين گروههاي سياسي سوريه بود كه به دليل اختلافات شديد، خواستههاي غيرواقعبينانه و سهمخواهي حداكثري از قدرت همواره در همان مراحل ابتدايي شكست ميخورد. واسطههاي غربي حاضر در مذاكرات ژنو از جمله اروپاييها هم انگيزه و درك درستي از اختلافات عميق سياسي- اجتمايي و موقعيت ميداني سوريه و همچنين آثار منفي فروپاشي «سيستم دولت» در سوريه بر گسترش تروريسم و سرايت به درون مرزهاي خود نداشتند و بر اين مبنا بسيار منفعل در برخورد با اين بحران چندلايه ژئوپولتيك عمل ميكردند.
در اين ميان ايران و روسيه با يك تصميم استراتژيك موضوع بحران سوريه را به موضوع تهديد امنيت ملي خود در ابعاد مختلف رشد افراطگرايي و نفوذ رقبا وصل كرده و از اين طريق تواناييها و نيروهاي طرفدار خود در ميدان نبرد را بسيج كردند. آنها تقويت دولت سوريه و حفظ تماميت ارضي اين كشور را براي مبارزه با تروريسم و افراطگرايي در اين كشور و منطقه حياتي تعريف كرده و مصمم بر راه خود ادامه دادند. به تدريج كه مساله تجزيه احتمالي سوريه از طريق خودمختاري مناطق كردنشين شمال سوريه مطرح شد، سياست تركيه نسبت به بحران سوريه نيز از زاويه نگاه آنكارا به مساله اولويت دادن به تهديدات امنيت ملي و در چارچوب مساله كردي قرار گرفت و بدين گونه مواضع آنكارا به تهران و مسكو نزديك شد.
اما چندين دور مذاكرات امنيتي آستانه و ايجاد مناطق كاهش تنش در سوريه كه يك اقدام سخت نظامي و موفق بود نياز داشت با توسل به ابتكارهاي جديد و رويكردهاي سياسي روند دستيابي به راهحل سياسي و صلح پايدار در سوريه را تسريع كند. بر اين مبنا دور اول نشست سران سه كشور در سوچي مقدمهاي براي نهادينه كردن راهحل سياسي در يك قالب چندجانبهگرا در نظر گرفته ميشود تا با تكيه بر اصولي همچون ضرورت حفظ تماميت ارضي سوريه و تاكيد بر راهحل سوري- سوري با رويكردي روند محور شرايط را براي برقراري صلح در سوريه فراهم كند.
اما دور دوم نشست روحاني-پوتين- اردوغان در آنكارا در شرايط ويژهاي برگزار ميشود. نخست، در صحنه ميداني دولت سوريه موفق شده تا منطقه غوطه شرقي را كه اهميت استراتژيك در نزديكي به دمشق دارد از وجود تروريستها پاك كند. اين تحول به گونهاي به معناي اذعان همگاني به ماندن اسد در صحنه قدرت سوريه و سازماندهي مجدد دولت سوريه است. اين امر بالطبع نشان ميدهد كه مذاكرات آستانه و سوچي با تضمين امنيتي و چانهزنيهاي ميداني ايران، روسيه و تركيه از موفقيت نسبي برخوردار بوده است.
دوم، مربوط به تشديد تنش سياسي در روابط ايران، روسيه و تركيه با جبهه غربي است كه به نوعي ميتواند نقطه عطف جديدي در تقويت همكاري سهجانبه باشد. اكنون ايران از نتيجه برجام و عدم رفع تحريمها ناراضي است و كابينه ضد ايران ترامپ هر روز بر فشارهاي سياسي و ائتلافسازي منطقهاي بر ضد ايران ميافزايد. روسيه درگير جنگهاي سايبري و جنگ ديپلماتها و پس زدن تحريمها با غرب است و به گونهاي كه كشورهاي غربي را تهديدي براي روسيه در نظر ميگيرد. سياستهاي ترامپ در حمايت از نيروهاي دمكراتيك سوريه و ارسال تسليحات سنگين و پيشرفته به آنها هم به نوعي تركيه را عصباني و از امريكا جدا كرده است.
در اين شرايط، انتظار اين است كه نشست دوم سران سه كشور در آنكارا فراتر از بحثهاي صرف در مورد بحران سوريه، بر جنبه گستردهتر همكاريهاي سياسي- امنيتي منطقهاي بين اين سه دولت قدرتمند صورت پذيرد كه جبر جغرافيايي و تاريخي به تدريج منافع و امنيت آنها را به سرنوشت تحولات منطقهاي وصل و به نوعي در يك چارچوب همكاري فراغربي تعريف ميكند.
منبع: روزنامه اعتماد