با انتصاب جان بولتون به سمت مشاور امنیت ملی جدید رئیسجمهور آمریکا، احتمال لغو توافق هستهای ایران و 5+1 از سوی ترامپ به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. نوع واکنش هستهای ایران به چنین کاری، پرسش مهمی است که تحلیلگران غربی در حال بحث و بررسی آن هستند.
به گزارش «تابناک»؛ رئول مارک گرشت و ری تکیه از مخالفان سرسخت برنامه هستهای ایران و برجام در مطلبی در این خصوص در واشنگتن پست مدعی شدهاند، آمریکا نباید نگران واکنش ایران در حوزه هستهای و یا تلاش ایران برای کشتن سربازان آمریکایی در منطقه باشد.
این دو پیشبینی کردهاند، در نهایت ملاحظات فنی و تخصصی سازمان انرژی اتمی ایران تعیینکننده خواهد بود؛ به این دلیل که اولا علیاکبر صالحی، رئیس این سازمان اهل برنامهریزی گام به گام و تدریجی برای رسیدن به توانایی هستهای است. دوم آنکه ایران از واکنش سخت تیم ترامپ می ترسد.
مرور تاریخ اخیر برنامه هستهای ایران نشان میدهد، باید صالحی را ـ که فارغالتحصیل دانشگاه معتبر امایتی است ـ مرد پشت پرده شبکه گسترده ایران برای به دست آوردن تجهیزات با مصرف دوگانه مورد نیاز برای برنامه هستهای ایران دانست.
صالحی به رهبری ایران نزدیک است و وقتی در دوره احمدینژاد از سازمان انرژی اتمی خارج شد و به وزارت خارجه ایران رفت، از رویکرد جانشینان خود در تکیه بر سانتریفیوژهای قدیمی نسل یک به شدت ناراضی بود، زیرا استفاده از آنها نه راه مناسبی برای رسیدن به توانایی هستهای غیرنظامی است و نه راه مناسبی برای ساخت سلاح هستهای. این ماشینها، عتیقه و مستعد از کار افتادن هستند و برای تولید اورانیوم غنی شده به هزاران دستگاه از آن، نیاز است و قاعدتا تأسیساتی که هزاران دستگاه از این دستگاهها در آن نصب شده است را نمیتوان مخفی کرد. نظر صالحی این بوده که برنامه ایران باید با استفاده از سانتریفیوژهای IR-6 و IR-8 جهش یابد.
با پیروزی روحانی در انتخابات سال 2013، صالحی برنامه بلندپروازانه خود برای مدرن کردن زیرساختهای هستهای ایران را از سر گرفت. مشکل اصلی که بر سر این برنامه قرار دارد، این است که توسعه کامل یک نسل جدید از سانتریفیوژهای پیشرفته، به حداقل هشت سال زمان نیاز دارد. به همین دلیل، ایران به توافق هستهای نیاز داشت که ضمن این که تحریمها علیه این کشور را بردارد، به آن اجازه توسعه سانتریفیوژهای جدید را بدهد. به همین دلیل بود که صالحی اظهار داشت، ما در توافق هستهای، محدودیت بر تحقیق و توسعه مورد نظر آمریکا را نخواهیم پذیرفت، آن چه که ما پذیرفتیم محدودیت مهمی نیست.
بر خلاف هراسهای مورد نظر جان کری، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، گویا ایران با استفاده از یکی از تأسیسات شناخته شده هستهای خود و با استفاده از سانتریفیوژهای قدیمی خود به سوی ساخت سلاح هستهای یورش ببرد. نصب هزار سانتریفیوژ پیشرفتهتر IR-2m که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارند نیز زمانبر است. این اقدام جسورانه از سوی آمریکا کشف خواهد شد و با خطر تهاجم نظامی آمریکا به ایران همراه است. مزیت سانتریفیوژهای بسیار پیشرفتهتر IR-6 و IR-8 این خواهد بود که تعداد محدودتری از آنها میتوانند به سرعت اورانیوم تسلیحاتی تولید کنند. آبشار ساخته شده از این سانتریفیوژها را میتوان به راحتی در یک کارگاه پنهان کرد و کشف آن برای طرف مقابل بسیار سخت خواهد بود. داشتن چنین سانتریفیوژهایی برای قرار دادن آمریکا در مقابل عمل انجام شده ضروری است.
در کنار مشکلات فنی یورش ایران به سوی ساخت سلاح هستهای، مسائل سیاسی نیز دارای اهمیت زیادی هستند. رفتارهای ترامپ، طبقه حاکم بر ایران را بسیار نگران کرده است. آنها برنامه رسانههای غربی را پیگیری میکنند. اروپاییها، رسانهها و مقامات دولت سابق آمریکا، نگران ماجراجویی دولت ترامپ هستند. انتصاب بولتون این نگرانی را تشدید کرده است. یکی از وبسایتهای وابسته به سپاه پاسداران بعد از انتصاب بولتون تیتر زده که «گاو وحشی ترامپ از راه رسید».
بنابراین منطقی است، فرض کنیم ایرانیها تمایلی ندارند، با یورش به سوی ساخت سلاح هستهای، ترامپ و بولتون را به چالش بکشند، مگر این که برای خود شانسی در این راه قائل باشند.
لازم به یادآوری است که بحران گروگانگیری در دوره رئیسجمهور ملایمی مانند کارتر به پایان نرسید ولی همین که کابوی بیپروایی به نام ریگان به ریاست جمهوری آمریکا رسید، ایران گروگانها را آزاد کرد. تهران پس از حمله جورج بوش به عراق نیز برنامه هستهای خود را برای دورهای کوتاه تعلیق کرد، ولی روحانی بعدا به این مسأله افتخار نمود که در دوره همین تعلیق، برنامه هستهای ایران بدون سر و صدا در مسیر تکمیل قرار داشته است.
صالحی نمیتواند برای تسریع در توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته کار خاصی انجام دهد. طراحی و ساخت یک نسل جدید از سانتریفیوژ برای هر کشور منطقا به یک دهه زمان نیاز دارد. به همین دلیل است که ایرانیها از سطح رهبری گرفته تا دانشمندان هستهای اصرار دارند، برجام را حفظ کنند.
نظام ایران البته ممکن است اقداماتی هستهای را برای نشان دادن سرسختی خود در مقابل آمریکا انجام دهد. شاید ایران، تعدادی از همان سانتریفیوژهای بسیار قدیمی خود را دوباره نصب کند و یا این که کار برای تکمیل سانتریفیوژهای IR-2m را ادامه دهد و یا این که انتقال مواد تولیدی هستهای به خارج از کشور را متوقف کرده و یا حتی تولید اورانیوم با غنای 20 درصد را از سر بگیرد.
همه این اقدامات مسألهساز هستند و ممکن است به عناوین جنجالی رسانهها تبدیل شوند، ولی هیچ یک از آنها را نمیتوان خیز مهمی به سوی ساخت سلاح هستهای به حساب آورد. در واقع یک گزینه واقعی رسیدن به سلاح هستهای برای ایران وجود ندارد، مگر این که صالحی کار بر روی ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته را به پایان رسانده باشد.
در زمان مذاکرات هستهای و در شرایطی که دولت اوباما تصور میکرد در برابر ایران به غیر از راه توافق و یا شروع جنگ راه سومی وجود ندارد، فرانسویها اصرار داشتند که راه دیگری نیز برای مهار بلندپروازیهای هستهای ایران وجود دارد. آنها از جمله اصرار داشتند که امتیازهای کمتری به ایران دهند و اجازه داده شود که تحریمها هر چه بیشتر، اقتصاد ایران را به ورطه نابودی بکشد. دولت ترامپ هم گزینه تهدید به استفاده از زور برای از بین بردن برنامه هستهای ایران را در اختیار دارد، ولی فشار شدید اقتصادی هم برای به زانو درآوردن ایران کافی خواهد بود.