بر اساس آمارهای بین المللی، این که ایران به عنوان اولین کشور فرا مغزها در جهان بدل شده، بیشتربه یک افسانه می ماند. برابرس آمارهای سازمان ملل، تاسال2015 حدود 244 میلیون مهاجر در جهان ترک وطن کرده اند که حدود یک میلیون و 123 هزار نفر از آنها ایرانی بوده اند و از این نظر کشور ایران در رتبه 54 کشورهای «مهاجرفرست» جهان محسوب می شود که رتبه ای کاملا معمولی به حساب می آید.
پرویز کرمی مشاور رییس بنیاد ملی نخبگان و دبیر ستاد فرهنگ سازی اقتصاد دانش بنیان معاونت علمي به عنوان یکی از مراجع اصلی ارائه آمارهای رسمی میزان خروج نخبگان از کشور در دولت است که عزم خود را برای نشان دادن چهره واقعی این پدیده جزم کرده در گفت و گویی پرده از شایعات و آمارهای دروغ خروج نخبگان از کشور برداشته است.
• آقای دکتر چند سالی است که مهاجرت نخبگان که از آن به عنوان فرار مغزها یاد می کنند، به موضوعی مناقشهبرانگیز و حاشیهساز تبدیل شده است و آمارهای اغراق آمیزی از فرار مغزهای ایرانی به دیگر کشورها عنوان می شود، اصل ماجرا چیست و این آمارها از کجا نشات می گیرد؟
متاسفانه عدهای از روی ناآگاهی و بیاطلاعی و بسیاری هم از روی عناد و سیاسیکاری آمارهاي دروغ و جهتدار را برای تخریب ایران و ایجاد یأس و نومیدی در جوانان گسترش دادهاند. اما با کمی تامل و مراجعه به آمار متقن در مییابیم که آیا ما این تعداد نخبه در کشور داریم که سالانه 180 هزار نفرشان کشور را به قصد مهاجرت ترک کنند؟! متاسفانه هر فردی چنین آمارهایی را براساس برداشتهای شخصی که به دست آورده بیان میکند. به طور مثال دو یا سه نفر از آشنایان یا اطرافیان آن فرد که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته است طبق آن آماری را به کل کشور تعمیم میدهد و میگوید این تعداد در سال فرار مغزها داریم.
بسیاری از آمارهایی که در سالهای اخیر در خصوص فرارمغزها یا مهاجرت نخبگان دهن به دهن میشوند ويا درفضاي مجازي نشر ميشود معتبر نیستند و من از همه رسانهها درخواست میکنم به آمارسازمانهای مربوطه و معتبر توجه داشته باشند. آخرین و جدیدترین گزارشهای بینالمللی نشان میدهد که ایران نه تنها در ردیف 30 کشور نخست ارسال کننده و مهاجرفرست نیست بلکه تعداد مهاجران ایرانی بسیار پایینتر از میانگین جهانی است. اما متاسفانه در این میان عدهای طوری در رسانهها و افکار عمومی مهاجرت پایینتر از آمار جهانی مغزهای ایرانی را ترسیم کردهاند تا بذر ناامیدی در کشور و جامعه شیوع پیدا کند و همه فکر کنند که نخبگان، افراد با استعداد و هر کسی که سرش به تنش میارزد از ایران مهاجرت میکند.
• آیا تحقیقی مستند و مستدل در این حوزه توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری یا بنیاد صورت گرفته است؟ و این آمار درست را از کجا می توان کسب کرد؟
در بنیاد ملی نخبگان هر دو سال یکبار در خصوص آمار مهاجرت پایش به انجام میرسد، که این برآورد بر اساس رشته، دانشجویان المپیادی و یا نفرات اول کنکور صورت میگیرد. به صوت اجمالی در حوزه دانشجویی اگر بخواهیم موضوع مهاجرت را بررسی کنیم، باید بگوییم در ابتدای انقلاب اسلامي بهطور کلی از دویست و هفتاد هزار نفر دانشجو در کشور در آن زمان، صد و هفتاد هزار نفر در داخل و 100 هزار دانشجوي ايراني در خارج از کشور مشغول به تحصیل بودند، که این مقدار چیزی بیش از 30 درصد کل دانشجویان آن زمان در کشور بود.
از سویی در همان زمان از میان صد هزار دانشجو ي مشغول به تحصیل در خارج از کشور، پنجاهوهفت هزار نفرايراني در کشور امریکا دانشجو بودند، که در آن زمان با توجه به آمار موجود، ایرانیها بزرگترین کلونی ازلحاظ آمار دانشجویی در امریکا را داشتند. در حال حاضر با احتساب 4 میلیون 700 هزار دانشجو در کشور تنها 48 هزار نفر از این میزان در خارج از کشور مشغول به تحصیلاند، یعنی چیزی در حدود 1 درصد دانشجو مهاجرت کردند آن هم برای ادامه تحصیل.
همچنین میزان مهاجران در امریکا، نسبت به سال 1978 از پنجاهوهفت هزار دانشجو به 10هزار و500 دانشجو در امریکا تقلیل یافته است. اکنون با توجه به آمار مهاجران در سالهای اخیر، رتبه 13 هم را در امریکا داریم هرچند که رتبه قابل دفاعی نیست این درحالیکه چین با 30 صد و 30 هزار دانشجو و همچنین عربستان 5 برابر بیشتر از کشور ایران در امریکا دانشجوی مشغول به تحصیل دارد.
در واقع این آمار جعلی و دروغ از سوی تعدادی افراد و سایتهای خبری به بانک جهانی منتسب شده است. بعد از این آمار دروغ یک پایگاه خبری تحليلي اعلام کرد که اگر کسی سندی از بانک جهانی یا سایت آن بیاورد که در سال 2009 چنین گزارشی راجع به مهاجرت نخبگان ایرانی داشته است؛ 100 میلیون تومان پاداش خواهد داد. بنده هم اعلام میکنم که اگر خوانندگان این گزارش سندی معتبر از گزارش بانک جهانی در سال 2009 درخصوص رتبه ايران در فرار مغزها ارائه دادند ما هم 100 میلیون تومان به ارائه دهنده گزارش پاداش میدهیم. متاسفانه آمار منتشر شده دروغ و منتسب به بانک جهانی است زیرا این موسسه بینالمللی در سال 2009 اصلا چنین آماری درباره ایران ارائه نداده است.
اشتباه رایجی که طی سال های گذشته حتی به گفتار مسئولان هم راه یافته، عدم تفکیک میان مهاجران و نخبگان علمی است. از این اشتباهات که باعث شده اعداد اغراق آمیزی در خصوص خسارت ناشی از مهاجرت نخبگان شنیده شود، می توان به عدد کذب خروج 150 هزار نخبه از کشور و یا رقم دروغ خسارت 800 میلیارد دلاری از این آسیب که کلا بدون منبع معتبر و کذب اشاره کرد.
عددی کذب که در مدخل هایی نظیر ویکی پدیا نیز دیده می شود؛ این آمار را به گزارش سال 2009 صندوق بین المللی پول imf مستند می دانند، در حالی که منبع این صندوق نیز گزارشي بوده است که به اشتباه تعداد مهاجران را هم ردیف با نخبه ها در نظر گرفته اند. سپس مورد استناد رسانه قرار گرفته است. حال هر کس که ميخواهد مهاجرت نخبگان را در ایران فاجعه نشان دهد به همین آماد کذب استناد می کند.
در گزارش ديگري ازصندوق بین المللی پول ونه ان گزارش كذايي ٢٠٠٩ آمده است که براساس آمار ارائه شده دولت ایران، سالانه 150 هزار نفر از ایران مهاجرت می کنند که حدود 62 درصد این افراد دارای تحصیلات دانشگاهی هستند؛ اما در این آمار بحث از نخبه بودن حدود 100 هزار نفر دارای مدرک دانشگاهی زده نمی شود و عجیب خواهد بود اگر یک سوم باقی را که دارای مدرک دانشگاهی نبودند هم جزو نخبگان بدانیم.
بنیاد ملی نخبگان و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در دو سال و نیم گذشته تجربه خوبی را در ارائه برنامه همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج کشور داشت. اين برناامه با هدف انتقال دانش، تجربه و ایدههای فناورانه به کشور آغاز شد. درطي اين مدت از میان متخصصان و اندیشمندان ایرانی غیر مقیم، یک پل ارتباطی شکل گرفت و با ٧٣ پايگاه و مرکز علمی و فناوری منتخب داخلی همکاریهایی را شروع کردند.
12 درصد از افرادی که هم اکنون به ایران بازگشتند فارغالتحصیلان 20 دانشگاه برتر دنیا همچون استنفورد، ام آی تی، کمبریج، هاروارد، برکلی، امپریال کالج انگلستان و... بودند و حدود 15 درصد آنان افرادی هستند که بیشتر از 10 سال در کشورهای اروپایی و آمریکایی زندگی میکردند. این 948 نفری که از 100 دانشگاه برتر جهان به ایران آمدند عمدتا در هیات علمی دانشگاهها و یا مراکز علمی و شرکتهای دانش بنیان و یا استارت آپهای خودشان حضور دارند و مشغول به فعالیت هستند. جالب است بدانید ٦٣استارت آپ مطرح در رشتههای مختلف و معروف در ایران متعلق به همین افراد بازگشته است که برای بیش از 1000 نفر دیگر کار ایجاد کردهاند.
• ایران در کجای سبد جهانی مهاجرت نخبگان قرار دارد؟
در حال حاضر و بر اساس آمارهای مستدل و مقبول جهانی جمهوری خلق چین در این جدول مقام نخست را کسب کرده است. این گزارش، رقم دقیق ٣٢٨هزارو٥٤٧ دانشجو را متعلق به کشور چین اعلام کرده است و پس از آن، کشورهای هند، عربستان سعودی، کرهجنوبی، کانادا، ویتنام، تایوان، برزیل، ژاپن و مکزیک در ردههای بعدی قرار دارند. برهمیناساس، جمهوری اسلامی ایران در جایگاه یازدهم کشورهای اعزامکننده دانشجو به ایالاتمتحده آمریکا ایستاده است. بااینحال، تعداد دانشجویانی که تابعیت کشور عربستانسعودی را دارند و در ایالاتمتحده مشغول به تحصیل هستند، رقمی معادل 5 برابر دانشجویان ایرانی مقیم این کشور اعلام شده است. در بخش دیگری از گزارش اداره مهاجرت ایالاتمتحده آمریکا (CIS) آمده است که با وجود افزایش جمعیت دانشجویان ایران به میزان ٢٧ برابر نسبت به ابتدای وقوع انقلاب اسلامی، تعداد دانشجویان حاضر در کشور آمریکا کاهش 5 برابری داشته است. میبینید که گزارش این اداره تأیید میکند که جوسازیهای رسانهای مبنی بر خروج فاجعهآمیز مغزها از ایران در سالهای گذشته، کذب محض است.
بر اساس آمار بینالمللی از سال 2010 تا سال 2015 در مدت سه سال ایران چیزی در حدود صد و سی پنج هزار نفر مهاجر داشته است، که متوسط آن به زیر 30 هزار نفر در ایران رسیده است که لزوماً این تعداد جوان نیستند و از تمام قشرها و ردههای سنی در آن وجود دارند.
بر اساس آمار موجود در امریکا معمولاً بین 10 تا 12 هزار نفر مهاجر در هرسال داریم درصورتیکه در کانادا این رقم کاهش بيشتري پیدا کرده است و سال گذشته تنها 6 هزار و چهارصد نفر کل مهاجران ایرانی به این کشور بوده است.
اینکه میگویند از سال 2005 تا 2012 تعداد دانشجویان یک جهش بزرگ داشته است سال گذشته 12 هزار و 200 دانشجو داشتیم در آمریکا امسال شده 10 هزار و 500 دانشجو البته قبل از فرمان مهاجرتی ترامپ این فراز و نشیب را همیشه داشتهایم ولی عدد آن نسبت به کل دانشجویان عدد قابلتوجهی نیست و ما باید ساختاری ایجاد کنیم که دانشجویان بروند و برگردند و دانش خود را منتقل کنند اینکه ما 48 هزار دانشجو در کل دنیا داریم درمقايسه با معدل عدد پایینی است عدد کل دنیا 3 درصد است خیلی از کشورهای اطراف ما عددشان 35 تا 40 درصد است.
• معاونت علمی برای بررسی پدیده مهاجرت چه کرده است؟ و آیا پیشگیری از مهاجرت نخبگان در دستور کار قرار دارد؟
در واقع بررسی پدیده مهاجرت بدان معنا نیست که جلوی مهاجرت دانشجویان به خارج گرفته شود چراکه درپاره اي از علوم و فناوري هاي نو استاد ويا دانش مربوط را نداشته باشيم وكشوررنمیتواند بدون تبادل دانشجو در حوزه بینالملل پیش برود تا به نتیجه دلخواه بتوانیم برسیم اما در این مسیر مشکل اصلی ماندگاری مهاجران در خارج کشور است، به همین منظور هدف اصلی بنیاد ملی نخبگان در چند سال اخیر بررسی این وضعیت وبرنامه ريزي بهمنظور بازگشت این افراد است اكنون یک سال است که دانشجویان مشغول به تحصیل در 100 دانشگاه برتر دنیا را بهمنظور بازگشت مورد حمایت قرار میدهیم، تا بتوانیم با بسترسازی مناسب بهمنظور چرخش مغز در کشور، دانشجویان را به بازگشت به کشور ترغیب کنیم.
در بحث درصد بازگشت جزء کشورهای موفق عمل کردهایم، مثلاً در کشور امریکا بیشترین درصد ماندگاری متعلق به دانشجویان مهندسی است که تقریباً 65 درصد است. در حال حاضر دانشجویانی را داریم که با حقوق بالای ششصد هزار دلار در ترجیح دادهاند که به کشور برگردند.
امروز بچهها در حال بازگشت به کشور هستند و روند مهاجرت نخبگان به کشورهای پیشرفته رو به کاهش است الان تمام قدرت آمریکا در شرکتهای فنّاورانهاش خلاصه شده است الان کسی به صنعت فولاد و پتروشیمی پز نمیدهد دیگر پز همه بر بحث هایتک است. در حال حاضر بیشتر کارکنان شرکتهای هایتک آمریکا را افراد خارجی تشکیل میدهند حتی مدیران عامل آنها نیز خارجی هستند و اتفاقات اخیر در آمریکا باعث شده که موج بزرگی از داخل این شرکتهای بزرگ فنّاورانه به سمت کشورهای خود سرازیر شوند.
• آیا این کاهش نرخ مهاجرت ایرانیان تحصیلکرده، دلیل خاصی دارد؟
من فکر میکنم این امر میتواند ناشی از نفوذ و گسترش بالای تحصیلات دانشگاهی و آموزش عالی و نیز بهوجودآمدن شرکتهای دانشبنیان و فضای استارتآپی جدید در ایران در سالهای اخیر باشد. بررسی آمارها نشان میدهد که تعداد مهاجران تحصیلکرده یعنی افراد دارای مدارک دانشگاهی و نسبت آنها از کل تحصیلکردگان داخل کشور، در مقایسه با سایر کشورها بسیار پایین است. طبق گزارش مشترک سازمان ملل، ایران با حضور در پایینترین سطح طبقهبندی جهانی، از نظر این شاخص، در زمره کشورهایی است که نرخ مهاجرت افراد تحصیلکرده به کل جمعیت تحصیلکرده در آن، در طبقه کمتر از دو درصد قرار دارد. بنابراین با استناد به آمار نهادهای معتبر بینالمللی میتوان اینگونه گفت که پدیده فرار مغزها در ایران، فاقد هرگونه سندیت است.
شایان ذکر است که ما منکر مهاجرت نیستیم، در برخی موضوعات چالش داریم. بعضی از رشتههای دانشگاهی نیازمند این است که افرادی را برای ادامه تحصیل و کسب تجربه از علم روز دنیا به کشورهای خارجی اعزام کنیم. متاسفانه برای تعدادی از رشتههای دانشگاهی در ایران استادی وجود ندارد و ما با این چالش بزرگ مواجه هستیم به همین دلیل میگویم ما باید افرادی را برای آشنایی با علم روز دنیا به کشورهای خارجی بفرستیم تا آن رشتهها در دانشگاههای ایران تقویت شوند. بنابراین ما باید خیلی از اشخاص را کمک کنیم تا به خارج بروند و آنها را منتور کنیم و از همه مهمتر کمک کنیم تا آنان به کشورشان برگردند تا جلوی رفتن بیرویه نخبگان و عدم بازگشت افرادی که قصد ادامه تحصیل به خارج از کشور دارند گرفته شود.