مادربزرگی با خساست خود نوهها و همسرش را به ستوه آورد تا مرد با تشویق نوهها برای طلاق به دادگاه برود.
به گزارش آرمان، مردی 63ساله با مراجعه به دادگاه خانواده یک شهید محلاتی دادخواست طلاق خود را ارائه کرد.
وی با اشاره به اینکه همسرم بسیار خسیس است، گفت: دیگر ادامه زندگی برای من غیرقابل تحمل است و حتی نوههایم نیز مرا تشویق به جدایی میکنند.وی با بیان اینکه همسرم در ایام و مناسبتها اجازه نمیدهد تا وجه و هدیهای به خانواده و نوههایم بدهم، افزود: همسرم میگوید تنها وجهای باید خرج شود مایحتاج خانه و خرجی به همسرم است.
این مرد در مقابل قاضی با اشاره به اینکه در خانه هیچ اختیاری از خود ندارم،اظهارکرد: خساست همسرم در تمام فامیل زبانزد است او حتی اجازه نمیدهد مهمانی در خانه ما رفتوآمد کند چراکه ممکن است پولهایم به اتمام برسد.وی در ادامه با بیان اینکه بازنشسته هستم و کارت حقوق بنده در دست همسرم است، افزود: اگر جدا شود و تمام حق و حقوق همسرم را بدهم به استقلال میرسم و میتوانم مابقی عمرم را تنها و آزاد زندگی کنم.این مرد میانسال با بیان اینکه حتی نوههای من با ترس و اضطراب به منزل ما میآیند، گفت: به دور از چشم همسرم برای یکی از نوههایم موتور خریدم که وقتی همسرم این امر را فهمید زندگیمان مانند جهنم شد.وی با بیان اینکه تمام فرزندانم طرف همسرم را میگیرند چراکه میگویند من بسیار ولخرجم، افزود: نوهها و دامادهایم مرا درک میکنند و با من موافق هستند که استقلال مالیام را همسرم از بنده گرفته است.
در ادامه قاضی خطاب به مرد بیان کرد: دلیلی قانعکننده برای جدایی ندارید و این امر شوخی نیست.وی با اشاره به اینکه مدت زمان زیادی کنار همسرتان زندگی کردید و فرزند و نوه دارید بنابراین خوشبختی را لمس کردید و نباید امروز بهدلیل لجبازی خانوادهتان را از هم بپاشید، اظهارکرد: موضوع طلاق شما را قبول نمیکنم و میخواهم که با همسرتان به صحبت بنشینید و موضوع را حل کنید.مرد در ادامه با بیان اینه همسرم خساست شدید دارد و این امر غیرقابل تحمل است، افزود: همسرم حرف کسی را قبول نمیکند و کار خودش را انجام میدهد.
وی با بیان اینکه همسرم مرا به ستوه آورده است و من در این 34 سال تحملش کردم و امروز دیگر طاقت ندارم، ادامه داد: از شما میخواهم که با طلاق مرا نجات دهید.قاضی خطاب به مرد گفت: همسرتان چرا حضور ندارند.
مرد در ادامه بیان کرد: از روی لجبازی حاضر نیست حتی به دادگاه بیاید و من نمیتوانم متقاعدش کنم. از دادگاه میخواهم فکری به حال بنده و زندگیم کند.قاضی در ادامه بیان کرد: دلیل شما قانعکننده نیست و باید به مشاور مراجعه کنید.
پس از چند ثانیه سکوت قاضی دادگاه مرد را به مشاوره دادگاه ارجاع داد و رسیدگی پرونده وی بهدلیل عدم علتهای قانعکننده به روزی دیگر موکول شد.