ثبت طلاقها در سال ۹۶ بیسابقه بوده است. اکنون هم آمارها حکایت از کاهش ۱۱درصدی ازدواج دارد؛ زنگ خطری که اگر امروز شنیده نشود، سالهای بعد اثرات غیرقابل جبرانی برجای خواهد گذاشت.
به گزارش روزنامه جوان، رشد طلاق یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی کشور در سالهای اخیر محسوب میشود. آمارها نشان میدهد میزان طلاق در سال گذشته در ۵۱ سال تاریخ ایران بیتکرار بوده است. افزون بر مورد فوق، این آمار وقتی تلختر خواهد شد که در کنار ثبت طلاقها و از هم پاشیدگی بنیان خانوادهها، شاهد کاهش ازدواجها نیز هستیم. هر چند که باید گفت کاهش آمار ازدواج از سال ۹۰ آغاز شده است، اما ادامه این بحران در سال ۹۶ با کاهش ۱۱درصدی در کشور موج نگرانی را در میان خانوادهها ایجاد کرده و البته علامت سؤال بزرگی را در مقابل مسئولان و کارشناسان قرار میدهد؛ چراکه این نرخ نهتنها به تناسب جمعیت کشور افزایش پیدا نکرده است، بلکه وقتی کاهش ازدواج در کنار افزایش طلاقها قرار میگیرد، یک آسیب اجتماعی بزرگتر محسوب میشود.
کاهش ازدواج آسیبی است که دیگر با هیچ بخشنامه و قانونی قابل حل نیست، بلکه تنها نیاز به فراهم کردن بستر مناسب و ایجاد فضای مناسب روانی و تربیتی دارد.
چد سالی میشود که مشکلات موجود در حوزه خانواده از جمله افزایش سن ازدواج و افزایش طلاق بهعنوان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی در کشور مورد تأکید مسئولان قرار میگیرد و راهحلهای مختلف قانونی برای حل این بحرانها ارائه میشود. راهکارهای مقطعی که حتی آمارها هم نشان از تفاوت آن نسبت به سالهای قبل از آن ندارد و بر عکس هر ساله شاهد رشد آن هستیم. چنانچه آمارهای جدید سال ۹۷ نشان داد میزان طلاقها در سال ۹۶ در تاریخ ایران بیتکرار بوده است. اکنون نیز به گفته مسئولان شاهد کاهش ۱۱درصدی ازدواجها هستیم.
کاهش ۱۱درصدی تعداد ازدواجها
سیدحسن موسوی چلک، مدیرکل دفتر مدیریت عملکرد بهزیستی کشور ضمن بیان اینکه طلاق ۶/۶ درصد رشد مثبت و ازدواج ۱۱درصد رشد منفی داشته است، گفت: درصد تغییرات ازدواج در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵، ۱۱درصد رشد منفی داشته است؛ به عبارت دیگر تعداد ازدواجهای ثبت شده در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵، ۱۱درصد کاهش یافته است.
آمارها نشان میدهد روند افزایشی ازدواج در کشور که تا سال ۸۹ ادامه داشته، از این سال و با وجود ورود سیل جمعیتی متولدان دهه ۶۰ به سنین ازدواج، سیر نزولی گرفته و این وضعیت تا سال ۹۶ که براساس پیشبینیهای جمعیتی بیشترین جوانان در سن ازدواج را در خود جای داده، ادامه داشته است.
با همه این تفاصیل اما اتفاقاً یک دهه ای میشود که از مسئولان گرفته تا حتی خود مردم نسبت به بحران طلاق ابراز نگرانی جدی می کنند ولی باز هم آمارها همچنان نگران کننده است.
رابطه مسائل اقتصادی با ازدواج و طلاق
سؤال اصلی این است که چرا با وجود افزایش تعداد جوانان در سنین ازدواج، میزان وقوع ازدواج در کشور نسبت به سال قبل رشد منفی ۱۱درصدی دارد؟ آیا مسئله ازدواج جوانان، مشکل اقتصادی، شغل یا موارد دیگر است؟ سؤالاتی که افزون بر هر قانون و بخشنامه اجباری باید همواره دغدغه مسئولان باشد.
همین چند روز پیش بود که معاون سازمان امور اجتماعی کشور گفت: در منطقه شمیرانات تهران به ازای هر ۱۰۰ ازدواج، ۶۷ طلاق به وقوع میپیوندد. موضوعی که نشان میدهد بیکاری و فقر تنها عامل جدایی نیست، بلکه سبک زندگیها فرق کرده است.
این مهم حکایت از این دارد مسئله اقتصادی تأثیر چندانی در دوام یک زندگی ندارد؛ هر چند باید گفت ضرورت دارد اسباب و لوازم ازدواج آسان برای جوانان فراهم و سبک زندگی ساده ترویج داده شود، اما در مقابل شاهد هستیم که در بسیاری از مناطق کمبضاعت کشور جوانان بهرغم تمامی محدودیتها ازدواج میکنند؛ ازدواجهایی که دوام بیشتری هم نسبت به ازدواجهای شهری دارد.
نکته جالب این است که در چرخه آسیبهای اجتماعی اتفاقاً یکی از عوامل انگیزه کاهش ازدواج همین آمارهای طلاق محسوب میشود. البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که آسیبهایی چون اعتیاد، حاشیهنشینی و فقر خود دامنزننده به افزایش طلاق و کاهش ازدواج باشد؛ کاهش ازدواج نیز میتواند زمینهساز افزایش سایر آسیبهای اجتماعی است. مثل ازدواجهای سپید که در نتیجه بیمسئولیتی و ترسهای ناشی از اداره یک زندگی و البته الگوبرداری پلشت و ابتر از زندگی غربی در ذهن برخی از جوانان نقش بسته است و آمار نگرانکنندهای هم از آن ارائه میشود.
کاهش ازدواج یکی از آمارها در زمینه آسیبهای اجتماعی است که برخلاف سایر معضلات اجتماعی از قبیل اعتیاد و طلاق با هیچ قانون و بخشنامهای نمیتوان در تغییر آماری آن دخیل بود، بلکه تنها از طریق ایجاد انگیزه و پررنگ کردن ابعاد روانی و اطمینان خاطر از موفقیت روابط سالم تا حدودی میتوان سعی در ایجاد انگیزه و زمینهسازی برای ازدواج جوانان کرد.
کم شدن آمار ازدواج زنگ خطری چه بسا بزرگتر از رشد آمار طلاق است و زمزمههای آن از سالهای قبلتر شروع شده است که اگر بازهم صدای آن شنیده نشود، رکوردزنی آن را باید در سالهای بعد شاهد باشیم و در سوگش بنشینیم.
از آگاهی خانواده ها گرفته تا خود زوجین و از طرف دیگر برنامه های بهبود معیشت از جانب دولت احتمالاً بتواند آمار ثبت ازدواج را بالا ببرد، اما چه کسی است که نداند موضوع نگران کننده کم شدن آمار ازدواج در کنار افزایش طلاق تبعات بسیار دیگری در پی داشته و خواهد داشت که همین لحظه هم اگر برای آن فکری نشود، فردا دیر خواهد بود.