*یک عکس دیدم که 5 دختر در کنار هم در ورزشگاه بودید. این عکس واقعی بود؟
بله. ما 8 نفر بودیم که چندنفرمان هم در جایگاههای دیگر بودند.
*با هم هماهنگ کردید؟
همه دوست داشتند بیایند، هماهنگ شدیم رفتیم.
*کجا هماهنگ می کنید؟ نگو تلگرام که فیلتر می شود!
اینستاگرام هم که نه، ما در سروش با هم هماهنگ کردیم.
*شما بار اولتان نبود؟
سومین بارم بود.
*خیلی قدرت ریسک بالایی داری. برای دربی هم رفته بودی؟
دربی رفتم ولی متاسفانه گریمم خوب نبود و ناشیانه بود و گرفتنم ولی بازی با گسترش فولاد و بازی با تراکتورسازی و این بازی آخر گریمم خوب بود و توانستم وارد شوم.
*کجا گریم می کنید؟
خانه.
*یعنی خودتان گریم می کنید؟
من که خودم گریم می کنم.
*این گریم به کار گریمورهای حرفه ای می خورد.
می خواستند من را صادر کنند. گفتند آن قدر گریمتان خوب شده که می خواهیم به عنوان گریمور شما را صادر کنیم. در نت که سرچ بدهی ویدئوهای آموزشی اش پیدا می شود من از همان ها استفاده کردم.
*بقیه دوستان چطور؟ آنها هم خودشان گریم می کنند؟
من خبر ندارم و اصلا نپرسیدم.
*خارج از استادیوم قرار گذاشتید؟
بله. گفتیم آنجا یکدیگر را ببینیم و بعد همه با هم از یک گیت وارد شدیم.
*اینطور که به نظر تابلوتر می شود؟
ما خیلی سعی کردیم گریم هایمان حرفه ای باشد و شرایطش را رعایت کردیم.
*مامورها می گردند؟
می گردند خوب هم می گردند ولی ما بلدیم چه کنیم.
*یکی از مامورها می گفت ما عمدا سخت نمی گیریم و گاهی چشم می پوشیم تا دخترها بروند داخل.
والله من را خوب گشتند.
*پیش نمی آید که سوالی بپرسند و از صدایتان متوجه شوند؟
هیچ سوالی نمی پرسند فقط می گردند. می دانی تو باید چه کنی؟ نمی گویم چه باید بکنی؛ داشتم راهکار را لو می دادم.
*لو بده که بار بعد پنج،شش هزارتا دختر با گریم در ورزشگاه باشند!
می خواهیم آنقدر برویم که ورود آقایان را ممنوع کنند.
*خانواده خبر داشتند؟
قبلش اطلاع نداشتند ولی من هر بار که دارم می روم، نزدیک رفتنم می گویم که من دارم می روم، حلال کنید!
*واکنش ها الان بعد از انتشار عکس ها چطور است؟
می ترسند. منعم نمی کنند که نرو. چون می دانند این چیزی است که حق من است و به آن از بچگی عشق داشتم ولی می ترسند برایم مشکلی پیش بیاید.
*واکنش تماشاگرهای پسری که اطرافتان بودند چطور بود؟ آشنا بودند؟
یک سری آشنا بودند و با خودمان آمده بودند. یک سری هم غریبه بودند و چون من خیلی شعار می دهم و دوست دارم وقتی به استادیوم می روم انرژی ام را تخلیه کنند، برای همین فهمیدند که من دخترم و گفتند بیا عکس بگیر که گفتم دنبال دردسر نیست.
*اینکه می گویند وقتی تماشاگرهای پسر می فهمند که شما دختر هستید رفتارشان بهتر می شود درست است؟
خیلی رفتارشان بهتر شد وقتی فهمیدند و طور خاصی احترام می گذاشتند. تحسینم می کردند می گفتند آفرین ما بهت افتخار می کنیم.
*برنامه بعدی ات چیه؟
فعلا تابستان است گرم است نمی توانم بروم. چون این سری سه تا پیراهن پوشیده بودم. برنامه بعدی ام برای پاییز و زمستان است.
*امیدواریم آن موقع بتوانی با ظاهر خودت و بدون گریم بروی.
من هم امیدوارم.
*سه بار استادیوم رفته ای و هر بار هم بازی های شلوغی بوده. درباره این ممنوعیت ورود زنان نظرت چیه؟
21سال است می گویند ما می خواهیم مقدماتش را آماده کنیم و آماده نمی کنند. اینقدر مساله بغرنجی نیست. خیلی کار ساده ای است و به راحتی می توانند این مشکل را حل کنند. شبنم (دختر اهوازی که به استادیوم رفته بود) در یکی از مصاحبه هایش حرف قشنگی زد. گفت هادی نوروزی فوت کرد، همسرش آرزوی دیدن یک بازی هادی در استادیوم به دلش ماند. معلوم نیست کی این اتفاق برای یک بازیکن دیگر بیفتد. من الان دوست دارم بازی هم نسلانم را ببینم، شاید چند سال دیگر آنقدر دغدغه زندگی و کار داشته باشم که اصلا وقت نکنم به فوتبال فکر کنم، چه برسد به استادیوم رفتن.
*حرفی مانده؟
در انتها بنویسید؛ به یغما برده رویا را؛ همان کابوس سرگردان؛ بیا حق حضورم را؛ به ورزشگاه برگردان