مردی که به خاطر ارثیه پدری با برادرش درگیر شده و اشتباهی مادرش را به قتل رسانده است، با درخواست خواهران و برادرش به قصاص و حبس محکوم شد.
به گزارش شرق، متهم که پیش از این در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شده بود، درحالیکه به شدت گریه میکرد ادعا کرد قصدی برای کشتن مادرش نداشت و اصلا متوجه نشد چطور چاقو به مادرش برخورد کرد. در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 8 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و با توجه به شکایت اولیای دم و سایر مدارک موجود در پرونده خواستار مجازات متهم شد. در ادامه اولیای دم که خواهران و دو برادر متهم بودند، در جایگاه حاضر شدند.
یکی از برادران متهم گفت شکایتی ندارد و رضایت بیقیدوشرط میدهد اما سایر اولیای دم درخواست قصاص کردند. برادری که متهم با او درگیر شده بود، وقتی در تریبون قرار گرفت، در توضیح روز حادثه گفت: برادرم با ما اختلاف داشت و فکر میکرد من ارثیه پدری را درست تقسیم نکردهام. روز حادثه به خانه مادرم رفته و شیشهها را شکسته بود. وقتی متوجه این موضوع شدم، به خانه مادرم رفتم تا به مادرم کمک کنم. وقتی رسیدم، برادرم به سمت من حمله کرد و من هم با چوب ضربهای به او زدم تا بتوانم جلوی حملههایش را بگیرم اما در یک لحظه مادرم برای میانجیگری به سمت ما آمد و وسط ما قرار گرفت. یکدفعه دیدم مادرم روی زمین افتاد. من و برادرم هر دو خیلی وحشت کرده بودیم. برادرم بهتزده به مادرم نگاه میکرد و چاقوی خونی هم دستش بود. مادرم در جا جانش را از دست داد. برادرم اشتباهی چاقو را به مادرم زده بود و اینکه شوکه و درمانده به چاقو و جسم بیجان مادرم نگاه میکرد، کاملا مشخص بود که اشتباه کرده است. بااینحال من حاضر به گذشت نیستم و درخواست اجرای حکم قصاص دارم.
بعد از گفتههای اولیای دم متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل مادرش را قبول کرد و گفت: مدتی بود همسرم قهر کرده و از خانه رفته بود. من دو پسر نوجوان داشتم و به خاطر آنها خیلی در عذاب بودم؛ بیکار هم شده بودم. وضع خوبی نداشتم. از طرفی ارثیه پدری داشتم که خواهران و برادرانم آن را درست تقسیم نکرده و بیشترش را برای خودشان برداشته بودند و کمی از آن را به من داده بودند. من سر این موضوع با آنها درگیری داشتم. روز حادثه هم به همین موضوع اعتراض داشتم. وقتی برادرم وارد درگیری شد، به سمت او چاقو کشیدم. اصلا نمیدانم چاقو چطور وارد پهلوی مادرم شد و او چطور کشته شد.
من تا مدتها نتوانستم مرگ مادرم را قبول کنم و همچنان فکر میکردم اشتباهی شده است. متهم در پاسخ به این سؤال که آیا اعتیاد یا سابقه کیفری دارد، گفت: من نه اعتیاد داشتم و نه سابقه کیفری. چون بیکار بودم و اختلافاتی هم از مدتها قبل بهخاطر بعضی مسائل با همسرم داشتم، او من را ترک کرد. من از دوران نوجوانی تشنج میکردم و چون داروی تشنجم تمام شده و چند روز بود که نخورده بودم، به شدت عصبی و مضطرب بودم؛ به همین خاطر هم کارهایی که میکردم دست خودم نبود. من خودم را مستحق مرگ میدانم و درخواست دارم حکم قصاص را درباره من اجرا کنید، با اینکه اصلا متوجه نشدم چطور چاقو را به مادرم زدم اما مقصرم و درخواست دارم من را قصاص کنید. بهشدت عذاب وجدان دارم و میخواهم هرچه زودتر این زندگی تمام شود و امیدوارم مادرم من را ببخشد.
متهم در ادامه گفتههایش درباره اینکه درحالحاضر فرزندانش کجا هستند، گفت: همسرم بعد از اینکه قهر و خانه را ترک کرد، به خانه پدرش رفت و حالا هم دو پسرم را پیش خودش برده است. تنها نگرانی من این است که بچههایم آیندهای تلخ داشته باشند. خیلی برایشان دلواپس هستم. بهجز آنها هیچ نگرانیاي ندارم؛ اگر مطمئن شوم که آینده خوبی دارند و کسی آنها را اذیت نمیکند، خودم را آماده مرگ میکنم و از خواهران و برادرانم درخواست دارم که حکم قصاص را دربارهام اجرا کنند. بعد از گفتههای متهم وکیل مدافع او در جایگاه حاضر شد و براي دفاع از متهم صحبت کرد و گفت: با توجه به اینکه متهم اشتباه کرده و اولیای دم هم میدانند که او به اشتباه چاقو را بر بدن مادرش وارد کرده و با توجه به اینکه قتلی که اتفاق افتاده خانوادگی است و متهم دو فرزند دارد که برادرزادههای اولیای دم محسوب میشوند، درخواست دارم موکلم مورد عفو قرار گیرد.
سپس متهم یک بار دیگر در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول کرد و درحالیکه به شدت گریه میکرد گفت: من نمیخواستم مادرم را بکشم و اصلا هم متوجه نشدم چطور چاقو وارد بدنش شد؛ درخواست دارم هرچه زودتر حکم را درباره من اجرا کنید.
در پایان هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به مدارک موجود در پرونده به خاطر قتل مادرش به قصاص و به خاطر تخریب خانه به پرداخت خسارت و یک سال حبس محکوم کردند.