بسیاری از مواقع برای شما هم پیش آمده که بخواهید کالا یا جنسی یا وسیلهای را از طریق حمل و نقل برای شخصی دیگر ارسال کنید، در این گونه مواقع شرکتهایی که کار حمل و نقل را انجام میدهند، مسئولیت این کار را به شخصی که متصدی حمل و نقل است میسپارند.
به گزارش «تابناک»؛ حمل و نقل در تقسیمبندی کلی، به سه دستهی حمل و نقل زمینی، دریایی و هوایی تقسیم میشود. هر یک از این سه نوع حمل و نقل اهمیت خاص خود را دارند. امروزه بالاترین درصد حمل و نقل و صادرات و واردات کشورها از طریق دریا انجام میشود، چون به این روش میتوان حجم زیادی از کالاها را جابهجا کرد. اما زمانی که ضروری است کالا سریع به مقصد برسد، حمل و نقل هوایی ترجیح دارد. در بسیاری از کشورها که معمولا در جوار هم یا در یک منطقهی جغرافیایی قرار دارند، حمل و نقل بین آنها از طریق جاده صورت میگیرد. گاهی هم حمل و نقل مرکب است یعنی حمل و نقل با ترکیبی از این نوع وسایل انجام میشود.
تعریف متصدی حمل
متصدی حمل و نقل کسی است که در مقابل دریافت اجرت، حمل اشیا یا اشخاص را برعهده میگیرد. باید توجه شود که متصدی حمل، شخصی است که شغل معمول خود را حمل و نقل قرار داده باشد و افراد با یک یا دو بار جابهجایی بار یا مسافر بهصورت اتفاقی، متصدی قلمداد نمیشوند. از آنجایی که امروزه جابهجایی کالاها یا اشخاص امری تخصصی است، افراد نمیتوانند شخصا مبادرت به این امر کنند و از این رو ناگزیرند به متصدیان حمل که در این زمینه تخصص دارند، مراجعه کنند.
همانگونه که اشاره شد، امروزه افراد ناگزیر از مراجعه به متصدیان حمل هستند. از طرف دیگر، این متصدیان بعضا هزینههای قابل توجهی در ازای خدمتی که ارائه میدهند دریافت میکنند. ازاینرو مراجعهکنندگان به این اشخاص انتظار دارند که از کالا یا مسافری که در اختیار متصدیان حمل قرار میگیرد، مراقبت لازم به عمل بیاید و سالم به مقصد برسند.
به همین دلیل تعیین مبنایی مناسب برای مسئولیت این اشخاص از اهمیت زیادی برخوردار است تا ضمن تأمین منافع مراجعهکنندگان و حفظ سلامت کالا یا مسافر، به قدری سختگیرانه نباشد که تمایل متصدیان برای انجام وظیفه را کاهش یا بهای خدمت آنها به طرز فزایندهای افزایش بدهد. از منظر حقوقی مسئولیت متصدی حمل میتواند یکی از موارد زیر باشد:
اصل عدم مسئولیت (تقصیر اثبات شده)
در این نظریه، اصل بر این است که متصدی حمل و نقل هیچ گونه مسئولیتی در قبال ورود خسارت به کالا ندارد، مگر اینکه زیاندیده ثابت کند متصدی دارای تقصیر بوده و این تقصیر عامل ورود خسارت به کالا یا مسافر بوده است. به عبارت دیگر، نه تنها متصدی وظیفه ندارد که انجام صحیح وظایف توسط خود و عامل خارجیِ ورود خسارت را اثبات کند، بلکه این زیاندیده است که باید تقصیر او را اثبات کند؛ بنابراین، اولا مسئولیت بر تقصیر استوار است و ثانیا زیاندیده باید تقصیر عامل زیان را اثبات کند.
همانگونه که از تعریف این نوع مسئولیت برمیآید، در فرض ورود خسارت به کالا یا مسافر، این مسافر یا صاحب کالاست که باید ثابت کند متصدی مرتکب تقصیر شده و زیان وارده ناشی از آن تقصیر است. ولی این اثباتِ تقصیر کار دشواری است. حمل و نقل اشخاص و کالاها امری تخصصی است و اثبات تقصیری در این فرآیند برای افراد عادی که به متصدی حمل مراجعه کرده و دانش کافی ندارند کار دشواری است.
همچنین معمولا متصدیان حمل به لحاظ موقعیت (خصوصا موقعیت مالی) در وضعیتی بالاتر نسبت به طرف مقابل خود قرار دارند و این مسأله، خود اثبات تقصیر برای شخص اخیر را دشوارتر میسازد. به همین دلیل، پذیرش این مبنا برای متصدی حمل، منفعت صاحب کالا یا مسافر را تأمین نمیکند و در خصوص جبران خسارت در بسیاری از موارد، کارایی لازم را ندارد.
مسئولیت مطلق
به موجب این نظریه، متصدی را باید در هر صورت مسئول ورود خسارت بدانیم؛ یعنی متصدی اگر اعمالی متفاوت از اعمال صورت پذیرفته انجام میداد، در هر صورت میتوانسته از ورود خسارت جلوگیری کند. برای مثال، اگر کالا به جهت رعد و برق یا انفجار غیرقابل پیشبینی از بین برود، با توجه به این نظریه متصدی در این صورت مسؤل است، زیرا میتوانست مسافرت خود را زودتر یا دیرتر انجام بدهد، تا از ضرر اجتناب کند.
در این سیستم بهطور مطلق برای عامل ورود ضرر ـ که در اینجا متصدی حمل است ـ فرض مسئولیت میشود و اثبات هیچ چیز حتی بلاهای آسمانی و سایر موارد خارج از کنترل متصدی حمل، نمیتواند او را از مسئولیت برهاند.
این نظریه، کاملا در مقابل نظریه گفته شده در بالا قرار دارد و کار را برای متصدی حمل دشوار میکند. طبق این نظریه، متصدی حمل در هر حال مسئول است حتی اگر بتواند ثابت کند مرتکب تقصیری نشده است. همانگونه که واضح است، این نظریه به هیچ وجه منافع متصدی حمل را رعایت نکرده و عادلانه نیست. اگر این نظریه به عنوان مبنای متصدی حمل پذیرفته شود، متصدیان تمایل زیادی برای ادامهی فعالیت ندارند یا ترجیح میدهند قیمت خدمات خود را افزایش بدهند که هر دوی این مواد در نهایت به ضرر مسافران و صاحبان کالا تمام میشود.
اماره خطا (فرض تقصیر)
در این نظریه، مسئولیت مبتنی بر تقصیر است، منتها تقصیر عامل زیان (در اینجا متصدی حمل) مفروض است و زیاندیده نیاز نیست که آن را اثبات کند. وقتی که خسارتی به کالا وارد شود، اصل بر این است که متصدی حمل و نقل در ورود خسارت مرتکب تقصیر شده است، مگر اینکه ثابت کند وظایف متعارف خود را به درستی انجام داده و مرتکب تقصیر نشده است.
به عبارت دیگر، بار اثبات بر عهدهی عامل زیان قرار میگیرد که اگر مدعی است تقصیری مرتکب نشده است باید انجام وظایف متعارف و عدم تقصیر خود را اثبات کند تا بدین طریق از مسئولیت جبران خسارت زیاندیده معاف شود. تفاوت این نظریه با نظریهی نخست در این است که در نظریهی نخست، صاحب کالا یا مسافر که در موضع ضعیفتری قرار دارد باید تقصیر متصدی را ثابت کند حال آنکه در این نظریه، تقصیر متصدی مفروض است و اوست که باید موفق به اثبات عدم تقصیر خود شود.
به نظر میرسد این نظریه، راهحلی میانه را برگزیده و به مصلحت هر دو طرف (هم متصدی و هم طرف مقابل او) باشد. چرا که از یک طرف این صاحب کالا یا مسافر نیست که باید از عهدهی کار دشوار اثبات تقصیر متصدی برآید و از طرف دیگر، متصدی در هر صورت مسئول نبوده و با اثبات رفتار متعارف و عدم تقصیر خود میتواند از بار مسئولیت رهایی یابد.