پس از اقدامات مخرب آمریکا در روند سیاسی حل مستمر چالشهای شکل گرفته پیرامون برنامه صلح آمیز هستهای ایران و خروج ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک ایران و 5+1، رفتارهای خصمانه آمریکا و وابستگان منطقهایاش رو به فزونی گذاشته و به شکل روزمره درآمده است؛ شرایطی تازه که دقت نظر مدیران ارشد و میانی که به اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی دارند و همچنین رسانههایی که از طریق این مسئولان به چنین اطلاعاتی دست مییابند، در جلوگیری از درز اطلاعات حساس را میطلبد.
به گزارش «تابناک»؛ امضای ترامپ برای خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریمهایی که از سوی باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا به حالت تعلیق درآمده بود و این تعلیق تا این حرکت مخرب، استمرار یافته بود، صرفاً یک حرکت سیاسی نبود؛ این شروع علنی یک نبرد سیاسی، امنیتی و اقتصادی علیه ایران بود که از ماهها پیش آغاز شده بود و اکنون با حرکت مشترک وزارت خزانه داری، وزارت دادگستری، وزارت امورخارجه و دستگاههای اطلاعاتی آمریکا علیه تمامی ساختارهای جمهوری اسلامی ایران، جنبه علنی یافت.
اکنون ایران در این نبرد سیاسی، اطلاعاتی، اقتصادی که در همه ابعاد با یک عملیات روانی گسترده علیه حاکمیت ایران و به قصد تضعیف پشتوانه مردمی تصمیمات حاکمیت همراه خواهد بود، بیش از هر زمان نیاز به وحدت سیاسی همه طیفها دارد. این وحدت لزوماً و صرفاً مبتنی بر به حمایت از جریان حاکم در قوای سه گانه و سایر نهادهای خارج از سه قوه نیست، بلکه به منزله همراهی با آن بخش از رویکردهای دستگاههای مسئول است که مشخصاً در راستای مقابله با این جنگ گسترده سیاسی و اقتصادی آمریکا و وابستگانش علیه ایران است.
در چنین شرایطی باید در نظر داشت که هرگونه درز اطلاعات حساس به مقاصد سیاسی و تعمداً یا سهواً جزو رویکردهایی است که در گام نخست باید مورد توجه مدیران ارشد و میانی کشور از جمله نمایندگان مجلس باشد. از سویی دیگر اگر مدیران ارشد و میانی در محافل خصوصی در قالب حرکتهای توجیهی، برخی اطلاعات طبقه بندی شده را در میان گذاشتند، انتظار میرود این اطلاعات به عنوان ابزار سیاسی از رسانههای عمومی منتشر نشود و چالشهای سیاسی و امنیتی برای کشور شکل نگیرد.
از بدیهی ترین چالشهای سیاسی میتوان به خالی شدن دست مذاکره کنندگان ایران با طرفهای غربی اشاره کرد. اینکه دست سیاستمداران ایران در دوران کنونی با انتشار یک فایل (به قصد اینکه ثابت شود مذاکره کنندگان اشتباه کردهاند) علنی شود و طرف غربی به همین سادگی به برخی از برگهای برندهای که حاکمیت ایران قرار بود از آنها در نبرد سیاسی پیشرو استفاده شود، پی برد، قطعاً اقدامی برخلاف امنیت ملی است.
چالش امنیتی نیز انتشار اطلاعاتی است که ظاهراً ساده و در دسترس عموم است اما دقیقاً میتواند در دوران تازه منجر به اقدامات تخریبی تازه توسط آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از همپیمانان آنها شود. بر اساس مستندهای منتشر شده، دشمن با ارزیابی تصاویر منتشر شده از بازدید محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت از تاسیسات اتمی که یک مانور سیاسی بود، به ساختار و تعداد آبشارهای هستهای ایران پی برده و برای بدافراز اکستاکس نت چنین دستوری تنظیم شده بود که صرفاً زنجیره ای با این مشخصات مورد حمله قرار گیرد. به همین دلیل تا زمان وقوع حمله، این بدافراز عمل نکرد. به همین سادگی میتوان به صورت ناخواسته به دشمن پاس گل داد.
بر اساس بدیهی ترین آموزههای امنیتی، بخش وسیعی از اطلاعات مورد نیاز دستگاههای اطلاعات در دسترس عموم است و صرفاً باید این اطلاعات را شناسایی، تجمیع و همچون یک پازل کنار هم قرار دارد و در نهایت به تصویر قابل اتکایی از اهداف اطلاعاتی و عملیاتی دست یافت. بنابراین انتشار یک فایل ویدیویی، یک فایل صوتی، یک عکس و حتی چند کلمه که حاوی فکتهای تازه درباره برنامه صلح آمیز هستهای ایران یا هر گونه فعالیتهای دیگر ایران از جمله فعالیتهای موشکی، نقل و انتقالات مالی برای دور زدن تحریمها و... باشد، میتواند یک اقدام جدی علیه امنیت ملی باشد.
انتظار میرود با این نگاه نسبت به انتشار هرگونه اطلاعات که مستقیماً به جدال تازه ایران با آمریکا و همپیمانان منطقهای اش مرتبط است، دقت عمل همگان را شاهد باشیم و در عین حال این انتظار وجود دارد که نهادهای مسئول، آموزشهایی را برای این گروههای هدف تدارک ببینید که دریابند در این شرایط تازه چه اطلاعاتی میتواند «حساس» تلقی شود و باید در کشاکش دعواهای سیاسی از انتشار آنها پرهیز کرد.