دو مرد جوان كه با همدستي هم مدير عامل يك شركت خصوصي را با انگيزه تصاحب اموالش به قتل رسانده بودند، روز گذشته در جلسه دادگاه جرمشان را گردن يكديگر انداختند.
به گزارش جوان، بيست و نهم ديسال90، زني با مراجعه به اداره پليس مأموران را از ناپديد شدن ناگهاني همسرش باخبر كرد و گفت: «همسرم علي نام دارد و مدير يك شركت فروش شيرآلات است. روز گذشته علي از خانه بيرون رفت، اما هر چه منتظرش شديم، برنگشت. با تلفن همراهش تماس گرفتم اما پاسخگو نبود تا اينكه اواخر شب تلفن همراهش نيز خاموش شد. نگرانم اتفاق بدي برايش افتاده باشد و درخواست كمك دارم.»
با اعلام اين گزارش تلاش براي يافتن مرد جوان آغاز شد، اما پليس ردي از وي به دست نياورد تا اينكه بعد از گذشت ۱۱ماه كارآگاهان پليس دريافتند اموال علي به نام مرد ۳۸سالهاي به نام پرويز منتقل شده است.
به اين ترتيب پرويز به عنوان اولين مظنون پرونده بازداشت شد، اما مدعي شد او وكيل قانوني علي بوده و از او وكالت داشته تا اموالش را به نام خودش سند بزند تا در فرصت مناسبي بفروشد.
بعد از چند مرحله بازجويي از آنجائيكه مدركي عليه پرويز به دست نيامد و تحقيقات دراين زمينه ادامه داشت دوست صميمي وي به نام پرهام به پليس آگاهي رفت و لب به اعتراف گشود و گفت: «به خاطر تصاحب اموال علي او را با همدستي پرويز به قتل رسانديم.» او در ادامه گفت: «مدتي قبل از حادثه من و پرويز با علي آشنا شديم. اموال او ما را وسوسه كرد به همين دليل طرح شراكت ريختيم و تا در فرصتي مناسب نقشه قتل او را پياده كنيم. روز حادثه با او در شركت قرار گذاشتيم و بعد از كشتن او جسدش را داخل كارتن گذاشته و آن را كف شركت دفن كرديم.»
بعد از اين توضيحات، پليس به آدرس شركت مقتول رفت و بعد از كشف بقاياي جسد و انتقال به پزشكي قانوني مشخص شد مرد جوان بر اثر خفگي با سيم برق كشته شده است.
به اين ترتيب پرويز نيز به قتل اعتراف كرد، اما مدعي بود در قتل نقشي نداشته و پرهام خودش به تنهايي مقتول را كشته است.
بعد از اقرارهاي دو متهم و بازسازي صحنه جرم، پرونده كامل و به شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
صبح ديروز دو متهم در همان شعبه به رياست قاضي قربانزاده حاضر شدند. ابتداي جلسه بعد از قرائت كيفرخواست اوليايدم درخواست قصاص كردند سپس پرويز در جايگاه قرار گرفت و با انكار قتل گفت: «پرهام به تنهايي مقتول را با سيم كابل خفه كرد و مدارك شناسايي او را به من داد. بعد از آنكه مدتي از قتل گذشت خودم را شبيه علي كردم و با مدارك شناسايي مقتول به محضر خانه رفتم و آنجا با تنظيم وكالت نامهاي به نام خودم توانستم اموال علي را به نام خودم سند بزنم.» او در آخر گفت: «باور كنيد حتي شاهد قتل هم نبودم و نميدانم پرهام چطور مقتول را كشت و جسدش را در اتاق شركت دفن كرد.»
در ادامه پرهام در جايگاه قرار گرفت و با انكار قتل گفت: «پرويز دروغ ميگويد. او قاتل علي است و اين من بودم كه از قتل خبر نداشتم. بعدها فهميدم او جسد را در يكي از اتاقهاي شركت دفن كرده است.»
در پايان هيئت قضايي جهت صدور رأي وارد شور شد.