مخالفان دولت روحانی فضای سیاسی کشور را به شکلی طراحی کردهاند که دولت حسن روحانی مقصر اصلی مشکلات اقتصادی مردم جلوه کند. به نظر میرسد دولت پنهان که از حربهها و کارشکنیهای سیاسی علیه دولت عاجز شده به صورت پنهان دست روی ضعف جامعه که همان مشکلات اقتصادی است گذاشته و تلاش میکند به بهانه مشکلات اقتصادی کلیت عملکرد دولت حسن روحانی را تحت الشعاع مشکلات اقتصادی مردم قرار بدهد. استراتژی که با هدف دوران پساروحانی تدوین شده تا احتمالا در دوران پساروحانی به یکی از مهمترین ابزارهای تبلیغاتی رقیب قرار بگیرد.
به گزارش روزنامه آرمان، این در حالی است که تجربه تاریخی در ایران نشان داده که مردم معمولا کارنامه اقتصادی هر دولتی را میزان تصمیمگیری درباره آن دولت قلمداد کرده و هر دولتی که عملکرد بهتری در زمینه اقتصادی از خود نشان داده باشد بیشتر مورد اقبال مردم قرار خواهد گرفت. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی فضای شکل گرفته علیه دولت حسن روحانی، «آرمان» با آیتا... محسن غرویان استاد حوزه علمیه گفتوگو کرده که در ادامه متن آن را از نظر میگذرانید.
چرا عملکرد دولت آقای روحانی بیش از آنکه تحت تأثیر مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرار بگیرد تحت تأثیر مسائل اقتصادی قرار گرفته است؟ گرفتار شدن دولت آقای روحانی در تنگناهای اقتصادی داخلی و خارجی چه پیامدهایی برای آینده دولت خواهد داشت؟
دولت آقای روحانی در زمینههای مختلف و به خصوص در زمینه اقتصادی برنامهریزیهای لازم را انجام داده است. اگر ما به وضعیت اقتصادی دولتهای نهم و دهم نگاه کنیم متوجه میشویم که دولت آقای روحانی به اقتصاد کشور ثبات و آرامش داده و از تصمیمات لحظهای و سلیقهای خودداری کرده است. با این وجود موانع زیادی پیش روی دولت ایشان قرار داشته که اجازه نداده دولت سیاستهای خود را به خوبی اجرا کند. این موانع نیز داخلی و خارجی بوده است. به نظر میرسد در داخل کشور برخی تلاش میکنند در مسیر دولت سنگ اندازی کنند و شرایطی را به وجود بیاورند که دولت مجبور باشد از مواضع خود عقب نشینی کند. از سوی دیگر در شرایط کنونی دولت آقای روحانی در عرصه بینالمللی با چالشهای جدیدی مواجه شده که از قبل یا پیشبینی نمیشد یا کمتر پیشبینی میشد. در شرایط کنونی دونالد ترامپ با خروج از برجام به دنبال سختتر کردن شرایط بینالمللی برای ایران است و در این زمینه تلاشهای گستردهای را آغاز کرده است. این در حالی است که آمریکا با نظام جمهوری اسلامی مشکل دارد و به همین دلیل تلاش میکند دولت آقای روحانی را که رویکرد سازندهای با کشورهای جهان در پیش گرفته است تحت فشار بینالمللی قرار بدهد. به همین دلیل هم بوده که پس از خروج آمریکا از برجام برخی از شرکتهای خارجی از ایران خارج شدند یا ارتباط خود را با ایران قطع کرده اند. در نتیجه دولت آقای روحانی تلاش لازم را برای تحقق وعدههای خود و برطرف کردن مشکلات مردم انجام میدهد اما موانع موجود سبب شده که در این زمینه توفیق کافی به دست نیاید. در دنیای امروز اقتصاد کشورهای مختلف به یکدیگر وابسته است و بسیاری از کشورهای جهان مراودات اقتصادی تنگاتنگ و فشردهای با یکدیگر دارند. به همین دلیل نیز ما راهی به جز تعامل و مراوده با جهان نداریم و تنها در این شرایط است که میتوانیم مشکلات داخلی و خارجی خود را کاهش بدهیم.
آیا وضعیت کنونی جامعه تنها به دلیل رویکرد دولت به وجود آمده یا اینکه ساختارهای دیگر تصمیمگیر قدرت نیز در وضعیت امروز نقش داشتهاند؟ آیا از سوی ساختارهای قدرت همکاری لازم با دولت آقای روحانی صورت گرفته است؟
برخی از کانونهای قدرت با دولت همکاری نمیکنند و در مسیر دولت سنگ اندازی میکنند. این وضعیت در پنج سال گذشته یعنی از زمانی که آقای روحانی به ریاست جمهوری رسیدند تا امروز وجود داشته است. به همین دلیل نیز آقای روحانی باید به صورت شفاف شرایط را برای مردم بازگو کند تا مردم از دلایل به وجود آمدن مشکلات کنونی مطلع شوند. برخی از بزرگان نیز این نکته را به آقای روحانی گوشزد کردهاند که باید موانع پیش روی دولت را برای مردم تشریح کند. با این وجود هنوز آقای روحانی چنین کاری را انجام نداده است. امروز وضعیت معیشتی مردم در شرایط خوبی قرار ندارد و خانوادههای ایرانی در زمینههای اقتصادی با مشکلات جدی مواجه هستند. به همین دلیل نیز در شرایط کنونی دولت آقای روحانی نیاز به شفاف سازی دارد و باید با صراحت و بی پرده با مردم سخن بگوید. به نظر میرسد هرچه آقای روحانی از این کار امتناع کند و به صورت صریح با مردم سخن نگوید شرایط برای ادامه کار دولت در آینده سختتر خواهد شد. آقای روحانی وعدههای زیادی به مردم دادند که مهمترین آنها آزادی سیاسی در بین احزاب و گروههای سیاسی و بهبود وضعیت معیشتی مردم بود. به همین دلیل نیز دولت باید انقلابیتر و با تحرک تا بتواند به صورت جدیتری به وعدههایی که به مردم داده است عمل کند.
چرا دولت پنهان در ایران با ظهور دولتهای تحولخواه رویکرد جدیتری به خود میگیرد؟ مهمترین ویژگیهای دولت پنهان در ایران چیست؟
در کشور ما دولت تنها بخشی از قدرت را دراختیار دارد. این در حالی است که در ایران کانونهای قدرت متعددی وجود دارد که هر کدام نیز اهداف خود را دنبال میکنند. دولتهای پنهان در ایران در زمینههای سیاسی و اقتصادی شکل جدیتری نسبت به بقیه دارند و به همین دلیل در مناسبات قدرت نقش مهمی ایفا میکنند. مهمترین ویژگیهای دولت پنهان نیز غیر شفاف بودن و پاسخگو نبودن است. یک نوع تفکر در کشور ما وجود دارد که به دموکراسی، رأی مردم، پارلمان و نهادهای مدنی اعتقاد ندارد. به نظر میرسد برخی هنوز هم که کشورهای مختلف جهان با دموکراسی به اهداف خود رسیدهاند اعتقادی به آن ندارند و به همین دلیل نیز در مسیر مخالف دموکراسی حرکت میکنند. از نظر این عده رأی مردم پشیزی ارزش ندارد و مردم فاقد صلاحیت برای تصمیمگیری هستند. این عده از گذشته تاکنون با رویکردهای دموکراتیک مخالف بودند و این رویکرد را تا به امروز نیز ادامه داده اند. این افراد خود را معیار حق و باطل میدانند و معتقدند آن چیزی که آنها انجام میدهد صحیح است و بقیه رویکردها اشتباه است. از نظر فکری نیز این افراد به برخی از گفتمانهای سنتی و ارتجاعی اعتقاد دارند و هنوز آنها را برای حل مشکلات فعلی جامعه تأثیرگذار قلمداد میکنند. این عده از ابتدا نیز با ریاست جمهوری و توجه به آرای مردم مشکل داشتند و تکیه به آرای مردم را برای مدیریت کشور قبول نداشتند. به همین دلیل نیز این دولتهای پنهان همواره با دولتهای تحول خواه و رفرمیستی مشکل داشتهاند و در مسیر دولتهای تحول خواه سنگ اندازی میکنند. در این تفکر دولتهای تحول خواه که به دنبال تغییر وضعیت موجود هستند برای جامعه مضر شناخته میشوند و به همین دلیل نباید به راحتی به فعالیت خود ادامه بدهند.
آیا مقصر جلوه دادن دولت آقای روحانی در پدید آمدن وضعیت موجود اقتصادی مردم در راستای زمینه سازی دولت پنهان در دوران پسا روحانی است؟ آیا دولت پنهان به این نتیجه رسیده که تنها با نا کارآمدن جلوه دادن دولت حسن روحانی در زمینه اقتصادی میتواند به اهداف خود دست پیدا کند؟
دولت پنهان به دنبال بازگشت به قدرت و روی کار آمدن تفکری است که قبل از دولت آقای روحانی مدیریت کشور را در اختیار داشت. به همین دلیل نیز تلاش میکنند با شعارهای عوامفریبانه و با استفاده ابزاری از اعتقاد دینی تودههای مردم را با خود همراه کنند. هدف این گروه نیز این است که دوباره دوستان خود را روی کار بیاورند و تفکر گذشته را زنده کنند. امروز با رویکردی در کشور مواجه هستیم که برای بازگشت به قدرت دست به عوامفریبی میزند و تلاش میکند از این طریق زمینه را برای بازگشت به قدرت برای خود فراهم کند. به همین دلیل نیز مردم نباید به عوامفریبیها توجه کنند و بلکه با تشخیص سره از ناسره اجازه ندهند تفکرات واپسگرایانه و پوپولیستی دوباره در کشور به قدرت برسد. دولت اعتدالی آقای روحانی تا حدود زیادی موفق شد تفکرات اشتباه گذشته را در مدیریت کشور از بین ببرد و به جای تصمیمات غیرکارشناسی و سلیقهای رویکرد عقلایی و منطقی را در مدیریت کشور جایگزین کرد. به همین دلیل نیز در طول دوران مدیریت آقای روحانی کشور با آرامش و ثبات قابل قبولی در عرصه داخلی مواجه بود.
چرا مخالفان داخلی دولت تلاش میکنند دستاوردهای بینالمللی دولت آقای روحانی را در بین افکار عمومی علیه منافع ملی تفسیر کنند؟
به نظر من در شرایط کنونی ما چارهای جز اتخاذ رویکرد منطقی و عقلایی در مراودات خود با کشورهای منطقه و جهان نداریم و باید با سیاستورزی منطقی و عقلایی با جهان سخن بگوییم. ما نباید از مذاکره براساس منطق هراس داشته باشیم و باید با رویکرد مثبت و سازنده تلاش کنیم مشکلات بینالمللی خود را کاهش بدهیم و حسن نیت خود را به کشورهای جهان و به خصوص کشورهای متخاصم نشان بدهیم. کسی که منطق ندارد از گفتوگو هراس دارد و در مقابل کسی که دارای قدرت منطق و استدلال است به راحتی مذاکره میکند و تلاش میکند با دیپلماسی و سعهصدر کارهای خود را جلو ببرد و به اهداف تعیین شده برسد. دولت آقای روحانی نیز دارای منطق ارزشی، اخلاقی و قانونی است. نکته دیگر اینکه ما باید به این نکته آگاهی داشته باشیم که همه کشورهای جهان با ما مخالف نیستند، بلکه چند کشور محدود هستند که رویکرد تخاصمی نسبت به جمهوری اسلامی در پیش گرفته اند. به عنوان مثال کشورهای اروپایی پس از خروج از برجام رویکرد متفاوتی در پیش گرفتهاند و زیاد با رویکرد ترامپ همراهی نمیکنند. این کشورها به این نکته آگاهی دارند که قدرت دیپلماسی و منطق از قدرت جنگ بیشتر است و با دیپلماسی و منطق میتوان مشکلات بزرگ را نیز حل کرد. به همین دلیل نیز در کنار ایران در برجام باقی ماندند و اجازه ندادند توافق برجام از بین برود. اگر ما منطق قوی برای اقدامات خود داشته باشیم و با عقلانیت در زمینههای مختلف حرکت کنیم چه بسا کشورهای متخاصم نیز دست از دشمنی با ما بردارند و منطق ما را بپذیرند. بدون شک همه آمریکا ترامپ نیست و ترامپ نیز همه آمریکا نیست. به همین دلیل نیز ما میتوانیم با دیپلماسی صحیح افکار عمومی جهان را نسبت به حسن نیت و تعامل سازنده با جهان اقناع کنیم. بدون شک اگر چنین اتفاقی رخ بدهد بسیاری از مشکلات ما در عرصه بینالمللی از بین میرود و در نتیجه مشکلات داخلی نیز کمتر خواهد شد.