یکی از سینماگران بر خلاف دیگر همکارانش، نه تنها سفارش آگهی دادن به شبکههای ماهوارهای فارسی زبان را انکار نکرده، بلکه تأکید کرده از هر ابزاری برای تبلیغ فیلمش استفاده میکند؛ رویکردی که بر خلاف روحیه محافظه کاری حاکم بر سینماست و در عین حال دور از انتظار نیست که با واکنش نهادهای مسئولی مواجه شود که با تهیه کنندگان و پخش کنندگان فیلمهایی که تبلیغات ماهوارهای داشتند، برخورد کردند.
به گزارش «تابناک»؛ در آغاز شهریورماه 1395، نامه توقف فعالیت جمعی از سینماگران که فیلمهایشان در شبکه ماهواره ای جم تبلیغ می شد، توسط بازپرس ویژه دادستانی به سازمان سینمایی ارسال شد و ادامه فعالیت این دفاتر پخش محدود شد. پس از مدت ها پیگیری، در نهایت با نگاه مثبت قوه قضاییه و رایزنی سازمان سینمایی، فعالیت این دفاتر پخش بلامانع اعلام و بدین ترتیب، زمینه اکران فیلمهایی که قرار بود توسط این دفاتر پخش به نمایش درآید، فراهم شد.
پس از آن نیز اتفاقات مشابهی برای برخی فیلمها که تبلیغاتشان در شبکههای ماهوارهای پخش شد، رخ داد و یک در نمونه بعد از آنکه آنونس های تبلیغاتی فیلم سینمایی «مشکل گیتی» مکرر از شبکه ماهواره ای جم پخش شد، مسئول قضایی پرونده این شبکه ماهواره ای با ارسال نامه ای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دستور قضایی توقف اکران این فیلم سینمایی را صادر کرد که این مسأله نیز با تعهد صاحبین این فیلم رفع شد.
سازمان سینمایی نیز در پی این اتفاقات، در چندین اطلاعیه درباره پخش آگهی فیلمهای سینمایی هشدار داده و این بار بر این موضع اصرار کرده که آگهیها خودسرانه از سوی شبکه جمتی وی پخش نمیشود. مسئولان سازمان سینمایی در نشست های متعددی به تهیه کنندگان و دفاتر پخش هشدارهای لازم را داده بودند و عوارض احتمالی استمرار پخش آنونس فیلم های سینمایی از شبکه ماهواره ای جم را متذکر شدند.
اکنون تهیه کننده یک فیلم سینمایی دیگر، نه تنها به شبکههای ماهوارهای آگهی داده، بلکه بر خلاف دیگر سینماگران از پخش این آگهیها ابزار بیاطلاعی نکرده و سعی نکرده، خود را از مسئولیتهای حاصله مصون برد. فرشته طائرپور، تهیه کننده فیلم «خاله سوسکه» که برای گروه کودک اکران شده، بعد از عدم دستیابی به آگهی در تلویزیون، سراغ شبکههای ماهوارهای رفته و از این طریق به تبلیغ فیلمش پرداخته است.
طائرپور در یادداشتی در این زمینه تأکید کرد: «با ناامیدی مطلق از همه راههای رفته، مرسوم و مفید (البته برای ازمابهتران)، حالا دیگر می خواهم از هر فرصتی، هر موقعیتی، هر ابتکاری برای اطلاع رسانی به بچه ها و خانواده ها استفاده کنم تا بر خلاف تمایل برخی جریانها، مردم گروه ـ گروه مطلع شوند که در این وانفسا، جمعی از بهترین چهرههای سینمای کودک ـ که دلواپسان واقعی بچه های ایران زمین هستند ـ با سه سال کار فشرده، یک فیلم شاد و موزیکال به اسم "خاله قورباغه" برای بچه ها ساخته اند که حالا در سینماهای کشورمان اکران شده است؛ همین!
حالا حتی اگر بلندگو دستی وانتی میوه فروش یا ضایعات جمع کن کوچه مان هم به دستم بیفتد برای اهالی محله جار میزنم تا خبردار شوند و بچههایشان را برای تماشای یک فیلم کودک ایرانی به سینما ببرند. در عصر رسانه، حتما این شیوه از تبلیغ، راه حلی کودکانه به نظر میرسد؛ باکی نیست. مگر کار ما اساسا توجه به راهکارهای کودکانه نیست که در آنها جدال بین حق و ظلم همیشه پابرجاست؟ وقتی برای "خاله قورباغهها" و بچهها، در راه حلهای رسمی، حکومتی، رسانهای و بزرگسالانه سهمی وجود ندارد، شاید روشهای کودکانه بتوانند لااقل قصهای برای فرداها بسازند.
حالا کدام قانون، کدام دادگاه، کدام قاضی و کدام منطق میخواهد چنگ زدن به چنین چارههای از سر ناچاری را برای یک فیلمساز کودک در کشوری اینچنین لبالب از استانداردهای چندگانه ممنوع کند؟ کدام اراده، سهم امثال مرا در رسانه ملی خودمان کمتر از تولیدات برادرانی رقم میزند که حتی در هفدهمین هفته نمایش فیلشان نیز همچنان مشمول حمایت های سخاوتمندانه تبلیغاتی هستند؟ کدام عدالت، امنیت تولید کنندگان فیلم ایرانی را در استفاده از رسانه های جایگزین، کمتر از تولیدکنندگان انواع رب و چیپس و اپلیکشن و...تعیین و تأمین می کند؟
هر تهیه کنندهای به تجربه می داند که هیچ روش تبلیغی، به اندازه پخش ٢٠٠٠ تبلیغ مجانی دو، سه دقیقهای از کانال های سراسری تلویزیون ملی، تأثیر در موفقیت اکران یک فیلم سینمایی ندارد (به آمار اکران نوروز امسال مراجعه کنید)؛ اما وقتی این موهبت صرفا نصیب برخی فیلمسازان ـ و نه همه فیلمها ـ می شود، چه باید کرد؟
خوشبختانه میزان استقبال بچه ها و خانواده ها از فیلم "خاله قورباغه" به لطف تبلیغات مردمی و البته تابلوهای شهری، هر روز از روز قبل بالاتر می رود، اما به هر حال نمیتوان نادیده گرفت که محرومیت مطلق از تبلیغات رسانهای در آستانه و شروع اکران، آن هم همزمان با مسابقات جام جهانی، نقطه آغاز حرکت ما را غیرمنصفانه در جایی قرار داد که جبران آن برای هیچکس مقدور نیست؛ و تنها خاصیتش، ارائه تصویر تمام عیاری شد از جفای هدفمند تلویزیون کشورمان با اغلب تولیدات سینمایی کشورمان! و لذاست که ما سینماگران نمی فهمیم که "سال حمایت از تولیدات ملی" برای امثال ما، قرار است با چه اتفاقاتی تقویم شود!»
اکنون باید دید واکنش مسئولین که با حساسیت به این موضوع واکنش نشان میدهند، نسبت به این حرکت فرشته طائرپور چه خواهد بود. فرشته طائرپور همسر منوچهر شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما و خواهرزن محمد بهشتی از صحنه گردانان حوزه فرهنگ است و به همین جهت از نفوذ ویژهای در سینمای ایران برخوردار است. طائرپور پیش از این عضو و رئیس هيأت مديره خانه سينما نیز بوده، ولی در این دوره که همسرش مدیرعاملی را در اختیار دارد، در هیأت مدیره حضور ندارد.