آموزش صحیح زبان فارسی باید جدی گرفته شود و از دبستانها شروع شود. وزیر آموزش و پرورش دراین باره خیلی بجا موضعگیری کرده و این موضوع اهمیت بسیار بالایی دارد. مرحوم استاد عبدالحسین زرینکوب در سال 1378 در یک سخنرانی که درباره زبان فارسی صحبت کرده بود میگفت من با دیگر درسها کاری ندارم و فقط با تاریخ و ادبیات کار دارم. امروز وقتی دروس زبان فارسی را میخوانم، میبینم مواردی از ادبیات و تاریخ در آن نیست.
ایشان میفرمود در حالی که در زمان ما وقتی مرحوم عبدالعظیم خان قریب کتابهای ما را تهیه کرده بود؛ در هریک از آنها مطالبی از بزرگان درج شده بود از ابوریحان بیرونی، ابوالفضل بیهقی و سعدی و فردوسی نقل میشد. امروز چنین وضعی نیست. من گاهی جایی بیتی از سعدی و فردوسی میخوانم مخاطبان میگویند این بیت از کیست؟ و دوباره بخوانید یادداشت کنیم. باید جذابیت ایجاد کنیم و مطالب صحیح را به دانشآموزان آموزش بدهیم. در امتحانهای ورودی هم ادبیات جایگاه والایی ندارد. امروز مشاهده میکنیم به دروسی مانند ریاضی و فیزیک اهمیت داده میشود اما ادبیات فارسی مهم تلقی نمیشود. در کتابهایی که در مدارس تدریس میشود، باید از تاریخ و ادبیات مطالب پرباری وجود داشته باشد. این پرسش که آیا بزرگان ما مثل مولانا در روزگار ما برای گفتن حرفی دارند؟ این بزرگان همچون مولانا خیلی حرفها دارند اما برای شنوندهاش. افرادی که مثنوی را صرفاً داستانهای کوتاه و بلند میدانند برای او مولانا هیچ حرفی ندارد. کتابهای درسی که همه یکسان است اما باید راجع به فرهنگ مملکت مطلب سودمند داشته باشد.
ملی بودن زبان فارسی هم باید جدی گرفته شود. نباید اجازه دهیم غلطهای کوچکی که گاهی در رادیو و تلویزیون پخش میشود همه گیر شود. حتی اگر لازم شد باید با روزنامهای که در صفحه اول غلط دارد برخورد شود.
در کشور ما دو زبان وجود دارد. یک زبان ملی و یک زبان محلی که هر دو جایگاه خودشان را دارند. بهطور مثال در هندوستان به 17 زبان محلی میتوانند صحبت کنند ولی اگر بخواهند در جایگاه ملی صحبت کنند، فقط به زبان رسمی صحبت میکنند. در کشور ما هم به همین شکل است. من اگر برای برادر و خواهرم نامه بنویسم به فارسی مینویسم اما موقع حرف زدن به ترکی صحبت میکنم. زبانهای محلی هم جایگاه خودشان را دارند و باید فضا داده شود که آنها هم رشد کنند. در زبان ترکی «حیدربابا یه سلام» معادلش در فارسی وجود ندارد. من در گفتوگو با خود شهریار که این شعر را ترجمه کرده است گفتم نتوانسته معنایی را که در خود ترکی وجود دارد ترجمه کند.
در کشور ما آزادیهای بسیار برای دیگر زبانها وجود دارد. بهطور مثال در تهران کنسرتهای زیادی به زبان ترکی وجود دارد که مشتری آن از خود تبریز و ارومیه بیشتر است. دیگر موسیقیها هم مانند گیلکی و شیرازی هم وجود دارد. اما یک نکته این میان به لحاظ تخصصی وجود دارد که موسیقی باید محتوای بالا و مناسب و با رعایت اصول موسیقی داشته باشد. به طور مثال رشید بهبودف در اسکاتلند و ادینبورگ به نحوی موسیقی اجرا میکرده که کودکان 6 و 7 ساله هیجان زده شدند و به روی سن رفته بودند.
دیگر زبانهای محلی هم مانند قوتی برای زبان فارسی محسوب میشوند. در آذربایجان کتابهای متعددی چاپ میشود و در زبان آذربایجانی لغاتی وجود دارد که در زبان فارسی وارد شده و اگر کاربرد آنها بدرستی به کار گرفته شود مانند یاوری برای زبان فارسی است. در مقالات شمس تبریزی که استاد محمدعلی موحد تصحیح و چاپ کرده لغات بسیار بکر فارسی وجود دارد که الان هم در تبریز استعمال دارد.
* مولویپژوه
این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.