ازدواج موقت يا موقتا ازدواج؟

داستان صیغه از سال 70 تا کنون
کد خبر: ۸۲۳۹۸
|
۰۵ بهمن ۱۳۸۸ - ۲۰:۵۵ 25 January 2010
|
12886 بازدید
بحث ازدواج موقت يا همان صيغه در حدود سال 1370 با سخنان علي اکبر هاشمي رفسنجاني، رئيس جمهوري وقت که صيغه را به عنوان راهکاري براي مقابله با معضلات جنسي جوانان مطرح کرده بود، آغاز شد ولي اين بحث به علت مخالفت هاي سنگيني که پيش آمد براي بيش از يک دهه به حاشيه رفت. در سال 1381 نيز با طرح راه اندازي خانه عفاف بالا گرفت که بعد اعلام شد طراح آن دستگير شده و خود سابقه منکراتي داشته است. بار ديگر در سال 1386 مصطفي پورمحمدي، وزير کشور خواستار رواج "صيغه" (با عنوان ازدواج موقت) با هدف "جلوگيري از شيوع فساد در جامعه" شد.هرچند که بعدا غلامحسين الهام سخنگوي دولت اعلام کرد "سخنان اخير وزير کشور درباره ازدواج موقت، از جايگاه يک روحاني بوده است و نظر دولت نيست. اين امر مربوط به دولت به عنوان قوه مجريه کشور نيست."همچنين در لايحه حمايت از خانواده که موجب مي شد متعه مثل ازدواج اول بدون هيچ محدوديت و کنترلي رايج شود، بحث هاي زيادي پيش آمد و سرانجام اين لايحه براي بررسي و رفع اشکالات آن از دستور کار مجلس خارج شد.علاوه بر اين وب گاه هايي نيز در اينرنت براي ترويج صيغه و آشنا کردن داوطلبان با يکديگر ايجاد شده است.
انتقادات
انتقادات بر صيغه بر پايه مواردي چون ايجاد تبعيض هاي اجتماعي و حقوقي عليه زنان، مغايرت با اسلام، "کلاه شرعي" بودن براي روسپي گري، رواج بيماري هاي آميزشي مانند ايدز، نقض حقوق کودک حاصل از صيغه، ازهم پاشيدن خانواده ها است.از نظر فرهنگي، در جامعه ايران بسياري "صيغه" را نوعي "کلاه شرعي" براي روسپي گري مي دانند. روسپي گري در ايران جرم بوده و مجازات شلاق دارد اما خواندن يک متن صيغه از جانب عاقد، آن را شرعي مي کند.منتقدان معتقدند که صيغه موجب ايجاد تبعيض هاي اجتماعي و حقوقي عليه زنان مي شود. زيرا در قوانين "صيغه" منافع مرد بر منافع زن برتري دارد و مي افزايد: "در اين جا فقط لذت جنسي مرد در نظر گرفته شده است نه زن. همچنين ازدواج موقت موجب نقض حقوق زنان مي شود زيرا در ازدواج موقت، زنان از مردان ارث نمي برند و مرد ملزم به پرداخت نفقه نيست.مخالفان معتقدند اغلب مردان متاهل براي صيغه اقدام مي کنند که اين امر موجب فروپاشي خانواده ها مي شود.يکي ديگر از مشکلات مربوط به کودک اين است که از آنجا که ثبت صيغه الزامي نيست، زناني که باردار مي شوند، نمي توانند ثابت کنند بچه از شوهر موقت است. چنان که طبق اعلام نماينده قوه قضائيه، تعداد زيادي پرونده در دادگاه ها وجود دارد که بعد از بارداري زن، مرد خود را پنهان کرده است و يا بچه را انکار مي کند. عده اي از مخالفين مسلمان، دليل مخالفت خود نسبت به ازدواج موقت را، "نسخ به آيات قرآن" ذکر مي کنند و معتقدند که ازدواج موقت به استناد تعدادي از آيات قرآن منسوخ است. از جمله اينکه زن در ازدواج موقت زوجه نيست براي آنکه از شرايط زوجيت اين است که ارث ببرد و بتوان او را طلاق داد و در آن لعان و ظهار جاري شود و داراي عده باشد و حق نفقه داشته باشد و حال آنکه هيچ يک از اين شرايط در ازدواج موقت نيست و از تمام شوون زوجيت محروم است. همچنين ازدواج موقت ارث ندارد و زوجه دائم ارث دارد و با توجه به ارث زوجين، چون در ازدواج موقت زوجين از يکديگر ارث نمي برند، پس قرآن ناسخ آيه ازدواج موقت است. علاوه بر آن چون ازدواج موقت طلاق ندارد و طلاق هم از لوازم زوجيت است پس متعه زوجه نيست و چون زوجه نشد، آيه طلاق ناسخ آيه متعه مي باشد در صورتيکه اگر متعه زوجه بود، بايد بتوان آن را طلاق داد و حال آن که در ازدواج موقت طلاق ندارد. همچنين مخالفان مسلمان، با استناد به دستورات و سنت پيامبر متعه را حرام مي دانند. عمده ترين استناد اهل سنت در مورد حرمت ازدواج موقت بر تحريم آن به واسطه سنت و احاديث پيامبر است.

آيت الله محي الدين حائري شيرازي
اگر نهي از ازدواج موقت موجب اين شده باشد که يک دختر و پسر مسلمان چندين دوست غيرهمجنس داشته باشند و با افراد متعدد در ارتباط جنسي باشند، آن وقت چه کسي جواب اين چالش را مي دهد؟موضوع اين است که آيا ازدواج موقت در دين، به عنوان يک ضرورت و مسئله اي که بايد در جامعه جاري و ساري باشد مطرح شده است يا اينکه دين ازدواج موقت را در شرايط خاص و براي برخي از افراد مي داند؟شما فرض کنيد دين نبود، عقل که هست. عقل مي گويد که ازدواج دائم، انتخاب شريک زندگي براي همه عمر يک انسان از لحظه انتخاب است و عقل مي گويد که شريک دائم زندگي مختصات خودش را دارد. هر انساني با هر مسلکي قبول مي کند که اطفاي غريزه جنسي، هدف اصلي از انتخاب شريک زندگي نيست. در صدر اسلام هم خانواده بوده و هم غلام و کنيز. الان که غلام و کنيز نيست و تنها راه ارضاي جنسي حلال، ازدواج است و اگر تنها راه ازدواج، دائم باشد يعني جنون جامعه. کسي که تنها راه اطفاي جنسي که امري آني است و نياز لحظه اي است را ازدواج دائم قرار مي دهد، هيچ شناختي از جامعه بشري ندارد.وقتي شما به مسافرت مي رويد و مي خواهيد در بين مسير، غذا ميل کنيد آيا براي خوردن يک وعده غذا در مسير سفر، خانه مي سازيد يا اينکه چادري موقتي برپا مي کنيد تا براي لحظه اي کوتاه سرپناه داشته باشد؟ انتخاب شريک زندگي و ازدواج دائم مانند خانه ساختن است و چادر زدن در بين مسير، سفر مانند ازدواج موقت است. جامعه اسلامي از شرايط عقلي انساني جدا نيست و احکام اسلامي براساس شرايط واقعي و عقل طراحي شده است، پس جامعه اسلامي اطفاي نيازهاي جنسي را در ازدواج مي داند، اما فراموش نکنيم که ازدواج موقت هم نوعي ازدواج است که تعهدات مخصوص خود را دارد.ايده آل اين است که دختر در سن مناسب شريک دائم زندگي اش را درست انتخاب کند، در شرايطي که باکره است، اما نبايد به دخترمان شرايطي را تحميل کنيم که زندگي او "لايموت فيها و لا يحيي" شود.مگر شهوت، دختر و پسر مي شناسد؟ اگر به دختر هم بگوييد که تنها راه اطفاي شهوت آني او انتخاب شريک دائم زندگي است، ممکن است دختر هم در انتخاب شريک دائم زندگي اش تعجيل کند و بدون تعمق و تدبير ازدواج کند. آنوقت بعد از مدتي کوتاه که نياز ش برطرف شد، احساس مي کند که اين شوهر به درد او نميخورد. اما وقتي دختر و پسر نياز آني خود را برطرف کرده باشند، آنوقت مي روند تا عاقلانه انيس و مونس خود را انتخاب کنند.

شهيد مطهري
شما اگر امروز يک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسي او به اوج خودرسيده است تکليف به ازدواج بکنيد،به شما مي خندند.همچنين است يک دخترمحصل شانزده ساله.عملا ممکن نيست اين طبقه در اين سن زير بار ازدواج دائم بروند و مسووليت  يک زندگي را بپذيرند. از شما مي پرسم:آيا با اين حال،با طبيعت و غريزه چه رفتاري بکنيم؟آيا طبيعت حاضراست  به خاطر اينکه وضع زندگي ما در دنياي امروز اجازه نمي دهد که در سنين شانزده سالگي و هجده سالگي ازدواج کنيم دوران بلوغ را به تاخير بيندازد و تا مافارغ التحصيل نشده ايم غريزه جنسي از سر ما دست بردارد؟ آيا جوانان حاضرند يک دوره "رهبانيت موقت "را طي کنند و خود را سخت  تحت فشار و رياضت قرار دهند تا زماني که امکانات ازدواج دائم پيدا شود؟فرضاجواني حاضر گردد رهبانيت موقت را بپذيرد،آيا طبيعت حاضر است از ايجادعوارض رواني سهمگين و خطرناکي که در اثر ممانعت از اعمال غريزه جنسي پيدامي شود و روانکاوي امروز از روي آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟ دو راه بيشتر باقي نمي ماند:يا اينکه جوانان را به حال خود رها کنيم و به روي خود نياوريم;به يک پسر اجازه دهيم از صدها دختر کام برگيرد،و به يک دختر اجازه دهيم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندين بار سقط جنين کند،يعني عملاکمونيسم جنسي را بپذيريم;و چون به پسر و دختر"متساويا"اجازه داده ايم،روح اعلاميه حقوق بشر را از خود شاد کرده ايم، زيرا روح اعلاميه حقوق بشر از نظربسياري از کوته فکران اين است که زن و مرد اگر بناست به جهنم دره هم سقوط کننددوش به دوش يکديگر و بازو به بازوي هم و بالاخره  "متساويا"سقوط کنند. راه دوم ازدواج موقت و آزاد است.ازدواج موقت در درجه اول زن را محدودمي کند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد.بديهي است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نيز خواه ناخواه هست.وقتي که هر زني به مرد معيني اختصاص پيداکند قهرا هر مردي هم به زن معيني اختصاص پيدا مي کند،مگر آنکه از يک طرف عددبيشتري باشند.بدين ترتيب پسر و دختر دوران تحصيل خود را مي گذرانند بدون آنکه رهبانيت موقت و عوارض آن را تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونيسم جنسي افتاده باشند. اين ضرورت اختصاص به ايام تحصيل ندارد،در شرايط ديگر نيز پيش مي آيد. اصولا ممکن است زن و مردي که خيال دارند با هم به طور دائم ازدواج کنند و نتوانسته اند نسبت به يکديگر اطمينان کامل پيدا کنند،به عنوان ازدواج آزمايشي براي مدت موقتي با هم ازدواج کنند;اگر اطمينان کامل به يکديگر پيدا کردند ادامه مي دهندو اگر نه از هم جدا مي شوند. اديان آسماني عموما بر ضد هوسراني و هوا پرستي قيام کرده اند،تا آنجا که درميان پيروان غالب اديان ترک هوسراني و هوا پرستي به صورت تحمل رياضتهاي شاقه درآمده است. امتياز اسلام از برخي شرايع ديگر به اين است که رياضت و رهبانيت را مردودمي شمارد،نه اينکه هواپرستي را جايز و مباح مي داند.از نظر اسلام تمام غرايز(اعم ازجنسي و غيره)بايد در حدود اقتضا» و احتياج طبيعت اشباع و ارضا» گردد.اما اسلام اجازه نمي دهد که انسان آتش غرايز را دامن بزند و آنها را به شکل يک عطش پايان ناپذير روحي درآورد.از اين رو اگر چيزي رنگ هوا پرستي يا ظلم و بي عدالتي به خود بگيرد،کافي است که بدانيم مطابق منظور اسلام نيست. جاي ترديد نيست که هدف مقنن قانون ازدواج موقت اين نبوده است که وسيله عياشي و حرمسراسازي براي مردم هوا پرست و وسيله بدبختي و دربدري براي يک زن و يک عده کودک فراهم سازد. مسلمانان اتفاق و اجماع دارند که در صدر اسلام ازدواج موقت مجاز بوده است و رسول اکرم در برخي از سفرها که مسلمانان از همسران خود دور مي افتادند و درناراحتي بسر مي بردند، به آنها اجازه ازدواج موقت مي داده است.امام جعفرصادق عليه السلام مي فرمود:يکي از موضوعاتي که من هرگز در بيان آن تقيه نخواهم کردموضوع متعه است. اينجا بود که يک مصلحت و حکمت ثانوي با حکمت اولي تشريع نکاح منقطع توام شد و آن کوشش در احيا» يک "سنت متروکه "است.به نظر اين بنده آنجا که ائمه اطهار مردان زندار را از اين کار منع کرده اند به اعتبار حکمت اولي اين قانون است،خواسته اند بگويند اين قانون براي مرداني که احتياجي ندارند وضع نشده است،همچنانکه امام کاظم عليه السلام به علي بن يقطين فرمود: "تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بي نياز کرده است." علي عليه السلام مي فرمايد:"هر گاه بدانم شخص نا اهلي متعه کرده است،حد زناي محصن را بر او جاري ساخته و سنگسارش خواهم کرد." از سخنان بسيار پر ارزش امير المومنين اين است که:"اگر عمر سبقت نمي جست و متعه را تحريم نمي کرد،احدي جز افرادي که سرشتشان منحرف است زنا نمي کرد". يعني اگر متعه تحريم نشده بود،هيچ کس از نظر غريزه اجبار به زنا پيدا نمي کرد;تنهاکساني مرتکب اين عمل مي شدند که همواره عمل خلاف قانون را بر عمل قانوني ترجيح مي دهند.

نظر 4 مرجع تقليد درباره ازدواج موقت
  در شرايط کنوني جامعه، ازدواج موقت را چه امري قبيح بدانيم و چه هنجار قلمداد کنيم، در نهايت فتواي مراجع محترم ديني است که حرمت، استحباب و يا وجوب آن را تعيين ميکند.
متن استفتا
1 -آيا دختر رشيده بدون اذن ولي ميتواند ازدواج موقت کند؟
2 -اگر شرايط ازدواج دائم براي دختري رشيده يا غير رشيده فراهم نباشد و در صورتي که ازدواج نکند ترس از اين دارد که به گناه آلوده شود، آيا ميتواند بدون اذن ولي ازدواج موقت کند؟ آيا دختران به دليل نياز عاطفي ميتوانند با شرط نداشتن رابطه جنسي بدون اذن ولي ازدواج موقت کنند؟
3 -ترويج ازدواج موقت در جامعه چه حکمي دارد؟
4 -تقبيح ازدواج موقت در جامعه چه حکمي دارد؟
آيت الله حسين وحيد خراساني: در ازدواج اذن پدر شرط است مگر اينکه در ازدواج دائم دختري رشيده باشد و پدر يا جد پدري او بي جهت با ازدواج دائم مخالفت نمايد که در اين صورت دختر ميتواند بدون اذن پدر يا جد پدري ازدواج کند، اما اگر دختر رشيدهاي که صلاح خود را ميداند و بهدليل بالا رفتن سن خود اميدي به ازدواج دائم نداشته باشد و پدر يا جد پدرياش بيجهت با ازدواج موقت او مخالفت ميکند، ميتواند بدون اذن ولي و در صورتيکه ازدواج موقت براي او خير و صلاح باشد، ازدواج موقت کند. اگر رشيده نباشد بدون اذن ولي نميتواند و اگر رشيده باشد شرايط پاسخ به سئوال اول را دارد. تقبيح ازدواج موقت، تقبيح حکم خداوند است و کسي نميتواند اين حلال خدا را تقبيح کند.
آيت الله ناصر مکارم شيرازي: اين کار بدون کسب اجازه ولي دختر جايز نيست.  منظور از باکره دختري است که قبلا شوهر نکرده است، خواه عضو بکارت موجود باشد، يا نه. شک نيست که نکاح موقت در شريعت اسلام جايز است، ولي نبايد وسيله هوسبازي افراد هوسباز شود; و احتياط آن است تا ضرورتي نباشد اقدام به اين کار نشود.
آيت الله سيدعبدالکريم موسوي اردبيلي :اگر دختر باکرهاي که به حد بلوغ رسيده و رشيده است -يعني مصلحت خود را تشخيص ميدهد-بتواند زندگاني خود را به نحو مستقل اداره کند و قدرت تصميم گيري صحيح در امور زندگي خود را داشته باشد و بيم آنکه فريب بخورد در ميان نباشد، چنانچه بخواهد ازدواج کند احتياجي به اجازه پدر يا جد پدري خود ندارد و در غير اين صورت، بنابر احتياج واجب بايد از پدر يا جد پدري خود اجازه بگيرد و اجازه مادر و يا برادر لازم نيست. همچنين بنابر احتياط واجب دختري که باکره نيست نيز همين حکم را دارد. اصل ازدواج موقت در شرع مقدس اسلام کاري جايز است و تقبيح نسبت به اصل ازدواج موقت کار صحيحي نيست; هر چند ممکن است ازدواج موقت در بعضي موارد و شرايط به مصلحت بعضي از افراد اعم از زن و مرد نباشد.
آيت الله حسين نوري همداني: عقد دختر باکره بدون اجازه و رضايت پدر باطل است و فرقي بين ازدواج دائم و موقت نيست.
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
سرمربی بعدی تیم پرسپولیس چه کسی باشد؟