به گزارش «تابناک»؛ ساعاتی از انتشار خبر عدم اعتماد مجلس به ربیعی نگذشته، اخباری منتشر شد که حکایت از رایزنیهای وسیع برای انتخاب جانشین وی داشت؛ اخباری که هنوز با معرفی گزینههای مختلف در رسانههای متفاوت منتشر میشود تا این گونه به نظر برسد که هدف از استیضاح، چیزی نبود جز جانشین کردن ربیعی با یک گزینه دیگر؛ گزینهای خودیتر برای استیضاح کنندگان.
این را میشد از بحثهایی که در روز استیضاح در مجلس در گرفته بود نیز دریافت؛ بحثهایی با چاشنی افشاگریهای فراوان که از پرداخت رشوه تا زد و بندهای فراوان و چالشی شامل میشد. نشستی که در آن مباحث تکان دهندهای مطرح شد، تا جایی که برشهای فراوانی از فایل صوتی آن نشست و متن مکتوب سخنان موافقان و مخالفان و وزیر در فضای مجازی منتشر شد و توجهها را به خود جلب کرد.
مجادلههایی که لابلایشان اتهامات فراوانی متوجه برخی شده بود؛ از جمله اتهاماتی که متوجه برخی منصوبان ربیعی شده و این باور را به مخاطبان القا میکرد که اگر در پایان استیضاح ربیعی رفتنی شود، عملکرد مجموعه تحت امرش به شدت مورد کنکاش و موشکافی قرار خواهد گرفت و حتی احتمالا به تشکیل پروندههای قضایی منجر خواهد شد.
این در حالی بود که وقتی نتیجه استیضاح مشخص شد، در کمال ناباوری، گمانه زنیهایی درباره جانشین ربیعی صورت گرفت که شامل برخی مدیران وزارت خانه تحت امر وی هم میشد؛امثال محسنی بندپی که در نطق برخی موافقان استیضاح ربیعی، به عنوان مدیری ناسالم معرفی شده بود که عملکرد به شدت اشکال آفرین و غیرسالمی داشته و باید در صف محاکمه شوندگان قرار گیرد.
صحبت درباره فردی است که تا آغاز سال ۹۴، ریاست سازمان بیمه سلامت را عهده دار بود و سپس طی حکمی از ربیعی، به ریاست سازمان بهزیستی کشورمان رسید؛ مسئولیتی جدید که انتقادات زیادی به آن وارد شده، اما در روز استیضاح ربیعی، به مسائلی رسید که ورای انتقاد بود؛ از جمله پرداخت رشوه ۵۰۰ میلیونی و صرف هزینه ۹۰۰ میلیونی برای برگزاری همایش و خرید خودروهای گران قیمت و...، آن هم از محل بودجه خرید ویلچر و کمک به ایتام و امثال آن.
اتهامی که نقش کارآمد و بسیار پررنگی در رأی عدم اعتماد مجلس به ربیعی برای ادامه کار در صدر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی داشت، ولی در پایان آن نشست مجلس، پرونده اش بسته شد و تمام. این را میشود از خبری دریافت که امروز روی خروجی رسانهها رفت تا بر اساس آن مشخص شود، محسنی بندپی، سرپرست وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شده است.
تصمیم عجیب رئیس جمهور که به نوعی سپردن سکان وزارت خانه به دست فردی است که یکی از دلایل اصلی عزل وزیر کار بوده است. رویدادی که اگر بگوییم پیام آن، مبرا بودن بندپی از اتهامات فراوان مطرح در مجلس از دید رئیس جمهور است، سخنی به اغراق نگفتهایم. ادعایی که بعید است مورد وثوق اکثریت نمایندگان مجلس باشد، چون میدانیم چند روز پیشتر با رأی ایشان، ربیعی از جمع کابینه دولت خارج شد.
به عبارت بهتر، بندپی در حالی به سرپرستی وزارت خانه رسیده و ارتقا یدرجه و جایگاه را تجربه کرده که به باور برخی نمایندگان مجلس و احتمالا بسیاری از همراهانِ این نمایندگان در موافقت با استیضاح ربیعی، عملکرد پراشکالی داشته است؛ آنقدر پر اشکال که باید کارکردش بررسی دقیقی شود و دست کم امثال دیوان محاسبات مجلس و حتی سازمان بازرسی کشور به آن ورود کرده و اعلام رأی نمایند.
اتفاقی که نه تنها رخ نداده، که حتی شاهد و گواهی در خصوص قرار گرفتنش در دستور کار نهادهای نظارتی در دست نیست تا این گونه به نظر برسد که عزل ربیعی به هیچ تغییری در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منجر نشده است. تغییر از جنس آن دسته تغییراتی که نمایندگان را مجاب کرد تا وزیر را استیضاح کرده و از قطار دولت پیاده اش کنند؛ رویدادی که بر اساس آن جا دارد بپرسیم فایده استیضاح و برکناری وزیر کار چه بود؟ آیا با این استیضاح و به ثمر نشستن آن، وزارت خانه به ریل خود بازگشت یا بدتر، فردی که برخی نمایندگان مجلس اتهامات آشکاری متوجه وی کردند، اوج گرفت و دستش بازتر از پیش شد؟!