تابستان که می آید، خیلی ها برای رفتن به مسافرت مخصوصا شمال سر از پا نمی شناسند، ساعت ها ترافیک جاده را به جان می خرند. تا تن به آب بزنند اما گاهی همین آب جانشان را می گیرد.
به گزارش ایرنا، افسوس دریای آبی، چشم سفیدی می کند نه مراعات آشنا را می کند نه غریبه را، نه هوای کاربلد را دارد نه نابلد. بیرحمانه در خود میپیچد و مسافرانی را به کام مرگ میکشد.
مشکل اینجاست افرادی که برای شنا به دریا میروند تا لحظه آخر تصورش را هم نمیکنند که ممکن است جزو غرقشدهها باشند و دردناکتر اینکه اکثر غرقشدههای دریا جزو کسانی هستند که به شنا تسلط کافی دارند و همین مساله باعث میشود به خود مغرور شوند. در حالی که شنا در دریا هرگز مشابه شنا در استخر نیست و علاوه بر دانستن فن شنا و داشتن مهارت زیاد باید ویژگیهای دریا را هم شناخت.
ضرب المثل خیاط هم در کوزه افتاد؛ داستان خیاطی بود که هرروز به تعداد مرگ هر فرد، در کوزه ای سنگی می انداخت. مدتی گذشت، روزی فردی حال خیاط را از همسایه اش جویا شدند، همسایه گفت: خیاط هم در کوزه افتاد؛ معنی حرفش این بود که خیاط نیز فوت کرده است.
حالا امروز این ضرب المثل مصداق بارز حادثه مرگ یکی از تکنسین های اورژانس کشور هنگام نجات فرزندش است. اعلام غرق شدگی یکی از تکنیسین های فوریت های پزشکی کرمانشاه در ساحل کلاچای دریای خزر که پس از نجات فرزندش دچار غرق شدگی شده بود به اطلاع اورژانس 115 رسید.
این حادثه به اورژانس اطلاع داده شد و بلافاصله یک تیم فوریتهای پزشکی از کلاچای به محل حاضر شدند. بلافاصله تیم های هلال احمر، دریابانی به تجسس در محدوده مورد نظر پرداختند تلاش برای پیدا کردن او 12 ساعت طول کشید. اما سرانجام جسد بی جان مامور فوریتهای پزشکی کرمانشاه در ساحل کلاچای پیدا شد.