به گزارش «تابناک»؛ مدت هاست بحث انتقال سیاسی پایتخت از شهر تهران به یکی از شهرهای کوچک و مرکزی کشور در محافل سیاسی و مدیریتی کشور مطرح میشود و بسیاری از مدیران اجرایی کشور فارغ از حزب سیاسی، خواستار تحقق آن هستند. مثل مدیران اجرایی دولت دوازدهم که چند ماهی است، جدا پیگیر این مسأله هستند و آن طور که از خبرها برمیآید اکنون دوباره قرار است در این زمینه مطالعات مفصلی را در پیش بگیرند.
هفته گذشته و در جلسه شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور که به ریاست اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهور برگزار شد، گزارشهایی از سوی مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت ریاست جمهوری و نیز نماینده وزارت راه و شهرسازی در مورد مسأله انتقال پایتخت مطرح شد.
در این جلسه موضوع انتقال پایتخت اداری و سیاسی کشور مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت و مقرر شد وزارت راه و شهرسازی با استفاده از نظریات و دیدگاههای صاحب نظران دانشگاه، دستگاههای ذیربط و تجربیات سایر کشورها ظرف شش ماه مطالعه و پژوهشی جامع و دقیق در خصوص امکان سنجی انتقال پایتخت اداری و سیاسی کشور تدوین و آن را به دولت ارائه دهد.
در همین باره در روزهای گذشته، ابوالفضل ابوترابی، عضو ناظر مجلس در شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران به رسانهها گفت: در جلسه شورای ساماندهی مرکز سیاسی اداری کشور، مقرر شد تا در شش ماه آینده نقطهیابی برای انتقال پایتخت از سوی وزارت راه و شهرسازی انجام شود.
آنچه اکنون در میان مدیران ارشد کشور در مورد انتقال پایتخت مطرح شده است و آنها خود را برای اجرای این موضوع مصمم نشان میدهند، در سالهای قبل نیز چه بسا با جدیت بیشتری از سوی دولتهای دیگر دنبال شد، اما در عمل به آن خروجی مشخص که مد نظر بود، نرسید.
پاسخ به ضرورت یا عدم ضرورت انتقال پایتخت، مشکلات پیش روی این طرح و چرایی عدم تحقق آن تا کنون در کنار دستاوردهایی که این مسئله میتواند برای توسعه کشور و شهر تهران داشته باشد، از جمله سؤالاتی است که پاسخ به آنها به لحاظ تخصصی خالی از فایده نیست.
در همین رابطه، دکتر حسین ربیعی، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی تهران ضمن انتقاد از ساختار حاکمیتی کشور به «تابناک» گفت: ساختار سیاسی حاکم بر کشور ما نه تنها ایده آل نیست، بلکه معیوب و مستهلک است و نشانههای بسیاری از این وضعیت دیده میشود. در حال حاضر توسعه متوازنی در کشور وجود ندارد و بخشهای زیادی از جنوب و جنوب شرق کشور خالی از سکنه است، شکاف نقاط محروم و برخوردار در کشور عمیق است، یک خوشه ثروت، قدرت و جمعیت بزرگ به نام تهران و البرز درست شده و نرخ مهاجرت درون کشوری به سمت این خوشه بسیار بالاست. بروکراسی اداری و تمرکز مراکز تصمیم گیری و نهادهای صاحب اختیار در تهران نیز مشهود است.
دکتر ربیعی با اشاره به پژوهشهای متعدد دانشگاهی برای حل مشکلات ساختار سیاسی حاکم بر کشور افزود: حاصل نشستها و همایشها و جلسات، تصمیمات عالمانه و عاقلانهای روی کاغذ میآید، ولی مشکل در زمان اجراست. بخشی از این مشکل به قانون اساسی و ساختار قانونی اداره کشور بر میگردد. به طور نمونه در ساختار سیاسی کشور ما برای مجالس محلی (ایالتی و استانی) جایی دیده نشده و فقط یک کانون قانونگذاری و تصمیم گیری به نام مجلس شورای اسلامی تدارک دیده شده است. حداکثر توزیع اختیارات تصمیم گیری در سطح محلی، به شوراهای شهر و روستا خلاصه شده که محدوده اختیارات آن بسیار کم و کوتاه است. نخبگان محلی فقط در صورتی که به مجلس ملی راه پیدا کنند، توان اظهار و اعمال نظر در قانونگذاری و تصمیم سازی دارند.
استاد دانشگاه خوارزمی تهران در ادامه سخنان خود با اشاره به موضوع انتقال پایتخت، ادامه داد: انتقال پایتخت در دورههای مختلف تاریخی در ایران صورت گرفته و ایران در در ازای تاریخ خود بیش از بیست پایتخت داشته است. در جهان نیز بارها انتقال و جابجایی پایتخت انجام شده و امر غیر معمولی نیست؛ بنابراین از دید علمی و تجربه عملی جابجایی پایتخت امکان پذیر است. اما در دوره کنونی در ایران، ضرورت و کارآیی چنین اقدامی باید با دقت و ظرافت زیاد بررسی و هزینه ـ فایده آن به خوبی تحلیل و برآورد شود.
وی با تأکید بر اینکه مسأله انتقال پایتخت یک موضوع ملی و حاکمیتی است، اضافه کرد: مسأله انتقال پایتخت یک مسأله حاکمیتی و ملی است و اساساً جنس تصمیم گیری در مورد آن با تصمیم گیری برای ایجاد یک شهر یا ارتقای یک دهستان به بخش متفاوت است و در اختیار مدیران و مسئولان محلی نیست. دوم آن که مکان یابی پایتخت شاخصها و معیارهای سرزمینی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی دارد که خواسته یا ناخواسته بسیاری از شهرها و مناطق کشور را در بر نمیگیرد؛ بنابراین نباید چنین انتظارات نامعقولی در شهرهای مختلف کشور ایجاد شود و مردم نیز باید آگاه باشند و تحت تأثیر تبلیغات و تهییجات این قبیل فرصت طلبان قرار نگیرند.
ربیعی تأکید کرد: در نظر داشتن مصالح و منافع ملی مهمترین بحث در این موضوع است. سیاسی – جناحی کردن آن، منطقهای و محلی کردن آن، دامن زدن به رقابتهای مکانی برای انتخاب محل مورد نظر، و حتی به نظر من عمومی کردن آن مهمترین و بزرگترین خطای ممکن است.
این استاد دانشگاه با اشاره به آسیبهای مسأله انتقال پایتخت هشدار داد: باید مراقبت کرد تصمیم گیران در این رابطه در دام مافیای شرکتهای مشاوره و ساخت و ساز که مترصد چنین فرصتهایی هستند، قرار نگیرند؛ اتفاقی که ادعا میشود در بحث سد سازی در کشور ما رخ داده است!
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی تهران در پاسخ به این پرسش خبرنگار «تابناک»، که پرسید آیا انتقال پایتخت تنها راه حل مشکلات شهر تهران است، گفت: به هیچ وجه تنها راه نیست. به خصوص در مورد شهر تهران که اکنون به غول ثروت و قدرت و جمعیت تبدیل شده و جریان و شریان اصلی اقتصاد و سیاست کشور را هدایت میکند، انتقال مراکز اداری و سیاسی از این شهر هیچ کمکی به کم شدن معضلات و مشکلات آن نمیکند. فرض کنیم همین فردا مکانیابی مناسب انجام و زیر ساختهای لازم فراهم شد و مراکز سیاسی – اداری از تهران خارج شد. در بهترین حالت حدود ده هزار نفر از جمعیت تهران کم و به مرکز اداری جدید منتقل میشود. آیا مشکلات تهران با خروج ده هزار یا صد هزار نفر از بین خواهد رفت؟
وی در ادامه افزود: ساختار و سازمان سیاسی کشورها، جدا از این که برآمده از قوانین و دستورالعملهای مصوب است، از شرایط آب و هوایی هر کشور نیز تأثیر میپذیرد. شوربختانه در کشور ما شرایط نامساعد آب و هوایی با برنامه ریزیهای ناکارآمد توسعه ترکیب شده و پس از سالها برنامه ریزی پنج ساله و تعیین چشم اندازها و افقهای بلند مدت، نه تنها این شکافهای جغرافیا پایه از بین نرفته که عمیقتر شده و تمرکز ناجوری در نیمه شمالی به ویژه در استانهای تهران و البرز ایجاد شده است.
ربیعی در بخش دیگری از سخنانش و در مورد مسائلی که در بحث انتقال پایتخت باید به آن توجه داشت، تصریح کرد: با شناخت و کاربردی کردن توانهای توسعه در مناطق مختلف کشور، توزیع مناسب امکانات صنعتی و اقتصادی، توجه به توان سواحل جنوب کشور، بهبود شرایط تولید کشاورزی و صنعتی و در نتیجه ایجاد وضعیت معیشتی و رفاهی مناسب در جای جای کشور و البته ایجاد ساز و کار توزیع اختیارات و نظامات تصمیم گیری در سطح محلی و استانی؛ میتوان شرایطی ایجاد کرد که نه تنها گرایش مردم ایران به تهران نشینی از میان برود که حتی زمینه مهاجرت معکوس از تهران و کاهش مشکلات کنونی آن را نیز فراهم کرد و این نه یک رؤیا و آرمان که یک راهکار علمی و عملیاتی است.
مشروح این گفت و گو را اینجا بخوانید.