احکام وکالت

احکام وکالت
کد خبر: ۸۳۶۴۶۳
|
۰۲ مهر ۱۳۹۷ - ۰۲:۳۴ 24 September 2018
|
4246 بازدید

احکام وکالت

وكالت آن است كه انسان كاري را كه مي تواند در آن دخالت كند1، به ديگري واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد، مثلاً كسي را وكيل كند كه خانه او را بفروشد يا زني را براي او عقد نمايد2 پس آدم سفيهي كه مال خود را در كارهاي بيهوده مصرف مي كند3، اگر حاكم شرع او را از تصرّف منع كرده يا درحالي كه بالغ شده سفيه بوده، نمي تواند براي فروش مال خودش كسي را وكيل نمايد.

1-سبحانی: دخالت و تصرف کند...

2- خوئي، تبريزي، زنجاني: پس آدم سفيه چون حقّ ندارد در مال خود تصرّف كند، نمي تواند براي فروش آن (زنجاني: بدون اذن يا اجازه ولي خود) كسي را وكيل نمايد (تبريزي: و نيز چون هر کس نمي تواند براي مردم جعل قانون كند، كسي را وكيل كند كه براي مردم قانون جعل كند، وكالت صحيح نيست،).

3- اراكي، گلپايگاني، فاضل، صافي: چون حقّ ندارد در مال خود تصرّف كند (گلپايگاني، فاضل، صافي: و كسي كه حاكم شرع او را از تصرّف در مالش منع كرده باشد) نمي تواند براي فروش مال خودش، كسي را وكيل نمايد.

بهجت: نمي تواند براي فروش مال خودش كسي را وكيل نمايد.

سبحانی: یا حاکم شرع او را از تصرف منع کرده نمی تواند برای فروش مال خودش کسی را وکیل نماید.

*****

سيستاني: مسأله- وكالت آن است كه انسان معامله اي را – از عقود يا ايقاعات – يا چيزي از شؤون آنها را مانند تحويل دادن و تحويل گرفتن كه حقّ دارد خود انجام بدهد، به ديگري واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد، مثلاً كسي را وكيل كند كه خانه او را بفروشد يا زني را براي او عقد نمايد پس آدم سفيه چون حقّ ندارد در مال خود تصرّف كند، نمي تواند براي فروش آن كسي را وكيل نمايد.

وحید: مسأله- وكالت آن است كه انسان كارى را كه مى تواند در آن دخالت كند و مباشرت در آن معتبر نیست ، به دیگرى واگذار نماید تا از طرف او انجام دهد ، مثلا به دیگرى واگذار كند كه خانه او را بفروشد ، یا زنى را براى او عقد نماید ، پس سفیه چون حقّ ندارد در مال خود تصرّف كند ، نمى تواند براى فروش آن كسى را بدون اذن ولىّ وكیل نماید ، و همچنین كسى كه به واسطه افلاس به حكم حاكم شرع از تصرّف در مالش منع شده است ، نمى تواند براى تصرّف در مالش وكیل بگیرد مگر به اذن یا اجازه طلبكاران.

مكارم: مسأله- وكالت ان است كه انسان كاري را كه شرعاً مي تواند در آن دخالت و تصرّف كند به ديگري واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد، مثلاً كسي را وكيل كند كه خانه او را بفروشد، يا همسري را براي او عقد كند و در صورتي كه شرايط در آن جمع باشد صحيح است. وكيل و موكل هر دو بايد عاقل و بالغ و رشيد (كسي كه اموال خود را بيهوده مصرف نكند) باشند و وكالت را از روي قصد و اختيار انجام دهند.

مظاهری: مسأله- وكالت آن است كه انسان كارى را به ديگرى واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد، مثلاً كسى را وكيل كند كه خانه او را بفروشد يا زنى را براى او عقد نمايد.

(مسأله 2257) در وكالت لازم نيست صيغه بخوانند1، و اگر انسان به ديگري بفهماند كه او را وكيل كرده و او هم بفهماند قبول نموده، مثلاً مال خود را به كسي بدهد كه براي او بفروشد و او مال را بگيرد، وكالت صحيح است.

1- گلپايگاني، صافي: در وكالت شرط است كه منجزّ باشد يعني اصل وكالت معلّق بر چيزي نباشد پس اگر بگويد چنانچه مسافر من بيايد يا وقتي كه اوّل ماه شد تو در فروش خانه وكيل من هستي كه خود وكالت معلّق بر آمدن مسافر يا رسيدن اوّل ماه شده باطل است ولي تعليق در متعلّق وكالت مثل اين كه بگويد تو در فروختن خانه ام وكيل من هستي لكن خانه را وقتي مسافر من آمد يا وقتي اوّل ماه شد بفروش اشكال ندارد و در وكالت لازم نيست صيغه بخوانند...

*****

مكارم: مسأله- قرارداد وكالت را مي توان به وسيله خواندن صيغه فارسي يا عربي يا هر زبان ديگر انجام داد، همچنين اگر عملاً به ديگري بفهماند كه او را وكيل كرده و او هم عملاً بفهماند كه قبول نموده است (مثلاً مال خود را براي فروختن به او بسپارد و او هم قبول كند) آن نيز صحيح است.

(مسأله 2258) اگر انسان كسي را كه در شهر ديگر است وكيل نمايد و براي او وكالت نامه بفرستد و او قبول كند، اگر چه وكالت نامه بعد از مدّتي برسد وكالت صحيح است1.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- مكارم: و كارهاي وكيل بعد از رسيدن وكالت نامه و قبول كردن آن صحيح خواهد بود.

*****

فاضل: مسأله- لازم نيست هنگام وكيل قراردادن، وكيل حضور داشته باشد يا بلافاصله از وكالت مطّلع شود. بنابر اين اگر شخصي را كه در شهر ديگر زندگي مي كند وكيل كند، وكالت او صحيح است هر چند پس از مدّتها مطّلع شود.

(مسأله 2259) موكّل يعني كسي كه ديگري را وكيل مي كند و نيز كسي كه وكيل مي شود، بايد بالغ و عاقل باشند و از روي قصدو اختيار اقدام كنند1، و بچّه مميّز هم اگر فقط در خواندن صيغه وكيل شده باشد و صيغه را با شرايطش بخواند صيغه اي كه خوانده صحيح است.

1- گلپايگاني، بهجت، صافي: [پایان مسأله].

خوئي، تبريزي، سيستاني: بايد عاقل باشند و از روي قصد و اختيار اقدام كنند و در موكّل بلوغ نيز معتبر است (سيستاني: مگر در آنچه از بچّه مميّز صحيح است).

زنجاني: بايد عاقل و مميّز با شند و از روي قصد و اختيار اقدام كنند و موكّل بايد بالغ نیزباشد و كسي كه او را به وكالت مجبور كرده اند، اگر بعداً راضي شود و نيز موكّل نابالغ اگر وليّ او اذن يا اجازه دهد، وكالت وي صحيح است.

مكارم: رجوع كنيد به تعريف وكالت، قبل از مسأله 2257.

*****

وحید: مسأله- موكّل ـ یعنى كسى كه دیگرى را وكیل مى كند ـ و نیز كسى كه وكیل مى شود ، باید عاقل باشند ، و از روى قصد و اختیار اقدام نمایند ، و اكراهِ به ناحق نشده باشند ، و در موكّل بلوغ نیز معتبر است ،ولى بچّه اى كه بالغ نشده در چیزى كه خودش مى تواند انجام بدهد مى شود وكیل بگیرد ، مانند بچّه ده ساله اى كه حقّ دارد وصیت كند.

مظاهری: مسأله- موكّل - يعنى كسى كه ديگرى را وكيل مى‏كند - و نيز كسى كه وكيل مى‏شود بايد رشيد باشند و از روى قصد و اختيار اقدام كنند، و نيز موكّل بايد بتواند شرعاً در اموال خود تصرّف كند.

(مسأله 2260) كاري را كه انسان نمي تواند انجام دهد، يا شرعاً نبايد انجام دهد، نمي تواند براي انجام آن از طرف ديگري وكيل شود، مثلاً كسي كه در احرام حجّ است چون نبايد صيغه عقد زناشويي را بخواند، نمي تواند براي خواندن صيغه از طرف ديگري وكيل شود1.

1- زنجاني: نمي تواند براي اينكه صيغه را در حال احرام بخواند، از طرف ديگري وكيل شود.

*****

مكارم: مسأله- وكالت در كارهاي حرام، يا در اموري كه وكيل قدرت انجام آن را عقلاً يا شرعاً ندارد باطل است، مثلاً شخصي كه در حال احرام است چون نبايد صيغه عقد ازدواج را بخواند نمي تواند براي خواندن صيغه ازطرف ديگري وكيل شود.

(مسأله 2261) اگر انسان كسي را براي انجام تمام كارهاي خودش1 وكيل كند صحيح است2، ولي اگر براي يكي از كارهاي خود وكيل نمايد و آن كار را معين نكند وكالت صحيح نيست3.

1- مكارم: يا قسمت معيّني از كارها مثلاً آنچه مربوط به اموال او است...

2- مكارم: جايز است...

3- سيستاني: بلي، اگر او را براي انجام يكي از چند كار به انتخاب خودش وكيل كند مثلاً او را وكيل كند كه يا خانه اش را بفروشد و يا اجاره دهد، وكالت صحيح است.

وحید: مگر آنکه تعیین را به نظر وکیل واگذار کند مثل اینکه بگوید : (تو وكیل هستى در فروش یا اجاره خانه هر كدام را كه اختیار كردى).

(مسأله 2262) اگر وكيل را عزل كند1يعني از كار بركنار نمايد، بعد از آن كه خبر به او رسيد نمي تواند آن كار را انجام دهد، ولي اگر پيش از رسيدن خبر، آن كار را انجام داده باشد صحيح است.

1- زنجانی: عقد وکالت از طرفین غیر لازم است و در نفوذ عزل موکل رسیدن خبر شرط است پس اگر موکل وکیل را عزل کند ...

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 2263.

مسأله اختصاصي

فاضل: مسأله 2334- وكالت، عقد جايز است و هر يك از دو طرف مي تواند آن را به هم بزند، مگر اينكه در ضمن عقد لازمي شرط شده باشد مثلاً فرزند مغازه خود را به پدرش مي فروشد و در ضمن عقد بيع شرط مي كنند كه فرزند وكيل باشد مغازه را تا پنج سال اجاره بدهد و مال الإجاره را بپردازد كه در اين صورت پدر جايز نيست فرزندش را از وكالت عزل نمايد.

(مسأله 2263) وكيل مي تواند از وكالت كناره كند1 و اگر موكّل غايب هم باشد، اشكال ندارد2.

1- وحید: اگر چه موکل غایب باشد.

2- سبحانی: مگر در شرایطی که کناره گیری او مایه متضرر شدن موکل باشد.

*****

خوئي، تبريزي: مسأله- وكيل مي تواند از وكالت كناره شود اگر چه موكل غايب باشد.

سيستاني: مسأله- وكيل مي تواند خود را از وكالت بركنار كند، اگر چه موكل غايب باشد.

مکارم: مسأله – هر گاه کسی وکیل خود را عزل کند بعد از رسیدن این خبر به او برکنار می شود ولی اگر پیش از رسیدن این خبر به او کاری را انجام داده باشد صحیح است اما وکیل هر موقع بخواهد می تواند از وکالت کنار برود هر چند موکل غایب باشد.

(مسأله 2264) وكيل نمي تواند براي انجام كاري كه به او واگذار شده، ديگري را وكيل نمايد1، ولي اگر موكل به او اجازه داده باشد كه وكيل بگيرد، به هر طوري كه به او دستور داده مي تواند رفتار نمايد2، پس اگر3 گفته باشد براي من وكيل بگير، بايد از طرف او وكيل بگيرد و نمي تواند كسي را از طرف خودش وكيل كند.

1- مكارم: مگر اين كه موكّل به او اجازه داده باشد كه از طرف خودش يا از طرف او وكيل بگيرد، در اين صورت مي تواند هر طور كه به او اجازه داده است عمل نمايد.

زنجاني: مگر كاري را كه وكيل انجام مي دهد بطوري باشد كه اگر با واسطه هم انجام گيرد، آن كار عرفاً به وكيل نسبت داده مي شود كه در اين صورت وكيل مي تواند – چنانچه موكّل تصريح بر خلاف نكرده باشد- وكيل بگيرد، در هر حال اگر موكّل به وكيل اجازه داده باشد كه وكيل بگيرد، می تواند بر طبق اجازه رفتار نماید ، پس اگر گفته باشد براي من وكيل بگير، بايد ازطرف او وكيل بگيرد، و نمي تواند كسي را از طرف خودش وكيل كند.

2- فاضل: و همچنين است اگر ظاهر امر، اجازه توكيل باشد؛ مثل اين كه كار به نحوي است كه معلوم است خود وكيل نمي تواند آن را انجام دهد...

3- فاضل: و اگر...

(مسأله 2265) اگر انسان با اجازه موكل خودش كسي را از طرف او وكيل كند، نمي تواند آن وكيل را عزل نمايد و اگر وكيل اوّل بميرد يا موكل، او را عزل كند1 وكالت دومي باطل نمي شود.

1- مكارم: اگر وكيل اوّل بميرد يا از وكالت كناره گيري كند...

(مسأله 2266) اگر وكيل با اجازه موكل، كسي را از طرف خودش وكيل كند1 موكل و وكيل اوّل مي توانند آن وكيل را عزل كنند و اگر وكيل اوّل بميرد، يا عزل شود، وكالت دومي باطل مي شود2.

1- فاضل: از طرف خودش (از طرف وكيل) وكيل كند...

2- بهجت: و اگر موكّل اوّل بميرد يا ديوانه يا بيهوش شود، وكالت هر دو وكيل باطل مي شود، و همچنين است در مسأله قبلي.

*****

سبحانی: مسأله- اگر وكيل با اجازه موكل، كسى را از طرف خودش وكيل كند موكل مى تواند آن وكيل را عزل كند ولى وكيل اوّل نمى تواند او را عزل كند مگر اينكه وكيل در عزل نيز باشد ولى اگر وكيل اول بميرد، يا عزل شود، وكالت دومى باطل مى شود.

(مسأله 2267) اگر چند نفر را براي انجام كاري وكيل كند و به آنها اجازه دهد كه هر كدام به تنهايي در آن كار اقدام كنند، هر يك از آنان مي تواند آن كار را انجام دهد و چنانچه يكي از آنان بميرد1، وكالت ديگران باطل نمي شود2. ولي اگر نگفته باشد كه با هم يا (به تنهايي وكيل است كه انجام دهد و از حرفش هم معلوم نباشد كه مي توانند3) به تنهايي انجام دهند، يا گفته باشد كه با هم انجام دهند، نمي توانند به تنهايي اقدام نمايند4. و در صورتي كه يكي از آنان بميرد، وكالت ديگران باطل مي شود5، اگر با هم وكيل شده باشند.

1- فاضل: يا عزل شود...

2- سيستاني: ولي اگر گفته باشد كه با هم انجام دهند، يا به نحو اطلاق گفته باشد: شما دو نفر وكيل من هستيد، نمي توانند به تنهايي اقدام نمايند، و در صورتي كه يكي از آنان بميرد، وكالت ديگران باطل مي شود.

بهجت: و همچنين است بنابر أظهر، اگر تعيين نكرده باشند كه با هم يا به تنهايي اقدام كنند. ولي اگر گفته باشد كه با هم انجام دهند، نمي توانند به تنهايي اقدام نمايند، و اگر با هم وكيل شده باشند در صورتي كه يكي از آنان بميرد، وكالت ديگران باطل مي شود.

سبحانی: و اگر گفته باشد اين كار را با هم انجام دهيد يا ظاهر سخنان او اين باشد كه با هم انجام دهند در اين صورت نمى توانند به تنهائى اقدام نمايند. و در صورتى كه يكى از آنان بميرد، وكالت ديگران باطل مى شود.

3- [قسمت داخل پرانتز در رساله آيات عظام: خوئي، گلپايگاني، تبريزي، زنجاني، صافي و وحید نيست]

4- فاضل: و اگر دسته جمعي وكيل شده باشند كه با هم انجام دهند، در صورتي كه يكي از آنان بميرد، وكالت ديگران باطل مي شود و در صورت مبهم بودن كلام موكّل، وكالت ديگران با مرگ يكي از وكلاء از بين مي رود.

5- گلپايگاني، خوئي، صافي، تبريزي، زنجاني: [پایان مسأله].

*****

مكارم: مسأله- هرگاه چند نفر را براي انجام كاري وكيل كند و به آنها بگويد هر كدام از شما وكيل من هستيد، در اين صورت هر يك از آنان كار را انجام دهد صحيح است و چنانچه يكي از آنها بميرد، وكالت ديگران باطل نمي شود و اگر بگويد همه با هم وكيل من هستند هيچ كدام به تنهايي نمي توانند كاري انجام دهد و اگر يكي از آنان بميرد، وكالت ديگران هم باطل مي شود.

(مسأله 2268) اگر وكيل يا موكل بميرد، يا ديوانه هميشگي شود، وكالت باطل مي شود، (و نيز اگر گاه گاهي ديوانه شود و يا بيهوش شود، بنابر احتياط واجب بايد به معامله اي كه انجام مي دهد ترتيب اثر ندهند1) و نيز اگر چيزي كه براي تصرف در آن وكيل شده است، ازبين برود مثلاً گوسفندي كه براي فروش آن وكيل شده بميرد، وكالت آن باطل مي شود.

1- اراكي، گلپايگاني: اگر وكيل يا موكل بميرد يا ديوانه يا بيهوش شود وكالت باطل مي شود....

بهجت: بنابر احتياط واجب بايد بعد از زوال ديوانگي يا بيهوشي وكالت تجديد شود...

سبحانی: اگر گاه گاهى ديوانه شود بنابر احتياط واجب بايد به معامله اى كه انجام مى دهد ترتيب اثر ندهند ولى اگر بيهوش شود، وكالت باطل نمى شود...

[قسمت داخل پرانتز در رساله آيت الله نوري نيست]

*****

خوئي، فاضل، تبريزي: مسأله- اگر وكيل يا موكل بميرد، وكالت باطل مي شود و نيز اگر چيزي كه براي تصرّف در آن وكيل شده است از بين برود، مثلاً گوسفندي كه براي فروش آن وكيل شده بميرد، وكالت باطل مي شود. . و اگر يكي از آنها ديوانه يا بيهوش شود، در زمان ديوانگي يا بيهوشي، وكالت اثري ندارد * امّا بطلان وكالت به نحوي كه بعد از برطرف شدن ديوانگي و بيهوشي نيز نتواند عمل را انجام دهد، محلّ اشكال است..

.سيستاني: و همچنين اگر يكي از آنها براي هميشه ديوانه يا بيهوش شود، وكالت باطل مي شود، ولي اگر گاهگاهي ديوانه يا بيهوش مي شود، بطلان وكالت در زمان ديوانگي يا بيهوشي، چه رسد به زمان برطرف شدن آن، محلّ اشكال است.

. وحید: و اگر یکی از آنها دیوانه یا بیهوش شود بطلان وکالت به نحوی که بعد از برطر ف شدن دیوانگی و بیهوشی نیز نتواند عمل را انجام دهد و محتاج به توکیل جدید باشد محل اشکال است.

*زنجاني: و اگر كسي را براي انجام كاري در آينده وكيل كند، وكيل و موكّل، هر دو، هم در حال وكالت دادن و هم در زمان آن كار، شرايط لازم را دارا باشند، وكالت صحيح است، و اگر در فاصله اين دو زمان، ديوانگي يا بيهوشي يا مانند آن پديد آيد، به صحّت وكالت ضرري نمي رساند.

. صافي: محلّ تأمّل است.

مكارم: مسأله- هر گاه وكيل يا موكّل از دنيا برود يا ديوانه شود وكالت باطل مي شود، هر چند ديوانه بعداً عاقل گردد، ديوانگي موقّت نيز بنابراحتياط باعث باطل شدن وكالت است، ولي بيهوشي موقّت موجب باطل شدن وكالت نيست.

مظاهری: مسأله- اگر وكيل يا موكّل بميرد يا ديوانه شود وكالت باطل مى‏شود، گرچه ديوانگى، موقّت باشد، ولى بيهوشى موجب باطل شدن وكالت نيست.

(مسأله 2269) اگر انسان كسي را براي كاري وكيل كند و چيزي براي او قرار بگذارد، بعد از انجام آن كار، چيزي را كه قرار گذاشته بايد به او بدهد.

*****

مظاهری: مسأله- اگر كسى را براى كارى وكيل كنند و چيزى براى او قرار دهند، چنانچه قرار گذاشته باشند كه تا عمل را انجام ندهد چيزى به او ندهند، وكيل حقّى ندارد، گرچه فعاليّت خود را نموده باشد، و اگر قرار گذاشته باشند گرچه به نتيجه نرسد چيزى به او بدهند، بايد بدهند.

(مسأله 2270) اگر وكيل در نگهداري مالي كه در اختيار اوست كوتاهي نكند و غير از تصرّفي كه به او اجازه داده اند، تصرّف ديگري در آن ننمايد و اتفاقاً آن مال از بين برود، نبايد عوض آن را بدهد1.

اين مسأله را در رساله آیات عظام: مکارم و سبحانی نیست.

1- سيستاني: ضامن نيست.

وحید: ضامن عوض آن نیست.

فاضل: واجب نيست عوض آن را بدهد.

بهجت، زنجاني: لازم نيست عوض آن را بدهد (بهجت: و اگر وكيل ادّعا كند كه مال بدون تجاوز و كوتاهي تلف شده، چنانچه بینه بر خلافش نباشد، ادّعايش قبول مي شود).

(مسأله 2271) اگر وكيل در نگهداري مالي كه در اختيار اوست كوتاهي كند، يا غير از تصرّفي كه به او اجازه داده اند تصرّف ديگري در آن بنمايد و آن مال را از بين برود، ضامن است، پس اگر لباسي را كه گفته اند بفروش، بپوشد و آن لباس تلف شود، بايد عوض آن را بدهد.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نسیت.

*****

مكارم: مسأله- اگر وكيل در نگهداري اموالي كه در اختيار اوست كوتاهي كند، يا غير از آن تصرّفي كه به او اجازه داده شده تصرّف ديگري بنمايد و آن مال را از بين برود يا ناقص شود، ضامن است ولي اگر بعد از آن تصرّف، مال باقي باشد و در آن تصرّفاتي را كه اجازه دهده بكند آن تصرّف صحيح است.

(مسأله 2272) اگر وكيل، غير از تصرّفي كه به او اجازه داده اند، تصرّف ديگري در مال بكند، مثلاً لباسي را كه گفته اند بفروش بپوشد و بعداً تصرّفي را كه به او اجازه داده اند بنمايد، آن تصرف صحيح است.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 2271.

مسائل اختصاصي

بهجت: مسأله 1811- اگر وكيل در چيزي كه به وكالت خريده عيبي ببيند، لازم است آن معامله را از جهت خيار عيب فسخ كند، چه موكّل حاضر باشد يا غايب، و اگر موكّل او را از فسخ كردن معامله منع كند، وكيل نمي تواند فسخ كند.

بهجت: مسأله 1812- زن مي تواند براي طلاق دادن زن ديگر شوهرش يا طلاق زن مرد ديگر وكيل شود، بلكه مي تواند براي طلاق خودش از طرف شوهرش وكيل شود.

مظاهری: مسأله 1829- وكالت عقد جايز است و هر يك از دو طرف مى‏تواند آن را به هم بزند مگر اينكه در ضمن عقد لازمى، شرط شده باشد، مثلاً در ضمن عقد نكاح شرط كنند كه زن وكيل باشد كه اگر مرد نفقه نداد زن از طرف شوهر خود را طلاق دهد، كه در اين صورت شوهر حقّ ندارد او را عزل نمايد.

 

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟