روزنامه خراسان با درج نامه یک دختر جوان نوشت: چرا جواب سوال من را نمی دهید؟ دختری 28 ساله ام و لیسانس فیزیک دارم . عاشق رئیس ام شده ام. او 31 ساله است و یک دختر دارد. هر بار می بینم اش، دست و پایم را گم می کنم. می دانم رفتارم اخلاقی نیست اما حاضرم برایش بمیرم. گاهی به سرم می زند که حسم را به او بگویم. چه کنم؟
مشاور خطاب به او نوشت: مخاطب گرامی، این طور که مطرح کردید شما درگیر احساسی شدید که به احتمال زیاد یک طرفه است. عشق یک طرفه، عشقی است که میل به معشوق در آن امری ذهنی است یعنی عاشق در افکار و پیش فرض هایش باور دارد که معشوقش به او علاقه مند است و او از احساسات معشوقش بی اطلاع است. شما در پیامک تان اعلام کردید که رئیس تان یک دختر دارد. اگر وی مطلقه است و یک دختر دارد، بیان کردن احساس تان به ایشان البته از مسیر صحیح و طوری که حرمت و جایگاه شما تضعیف نشود با کمک یک طرف ثالث امین، ممکن است منطقی باشد. اما اگر ایشان متاهل هستند، همان طور که خودتان مطرح کردید، شروع رابطه نه منطقی و نه اخلاقی است. به نظر می رسد که رئیس تان متاهل است چراکه از غیر اخلاقی بودن رفتارتان صحبت کردید. برای همین در ادامه مطلب راهکارهایی برای مدیریت کردن احساسات تان مطرح می کنم.
علت به وجود آمدن چنین احساسهایی
اولین عامل به وجود آمدن عشق های یک طرفه، نگاهی است که به طرف مقابل داریم. علت دوم، شکست ها و تجارب تلخی است که چنین افرادی در زندگی خود داشته اند و بعد وارد ارتباط ذهنی و فکری می شوند تا شاید از طریق آن فرد به خواسته های خود دست یابند. گاهی ماجرا طور دیگری است و افراد فکر می کنند اگر شخص مورد علاقه ام را به دست بیاورم، توانمندی ام را به خودم ثابت کرده ام. گاهی به خاطر محرومیت و نداشتن ارتباط با فردی که برای ادامه زندگی به وجود او نیاز دارد، شخص از روش جبران استفاده می کند یعنی برای جبران محرومیت های خود در زندگی عاشق کسی می شود که حس می کند او را دوست خواهد داشت. بنابراین یکی از دلایل مهم در بیراهه رفتن احساسات این است که ما از آن ها آگاه نیستیم.
رابطهتان را با رئیستان مدیریت کنید
هر قدر از کسی که به او علاقه دارید، دورتر باشید راحت تر می توانید از دام عشق یک طرفه تان بیرون بیایید. اگر دور شدن فیزیکی برای تان ممکن نیست، سعی کنید رابطه تان را با او به حداقل برسانید و در برخوردهای ضروری نیز کاملاً رسمی رفتار کنید.
اهدافتان را بازشناسی کنید
به کارهایی فکر کنید که قبل از شروع این رابطه دل تان می خواست انجام بدهید. آن ها را به صورت هدف برای خودتان دوباره تعریف کنید. اولویت بندی و هر کدام را به مراحل کوچک تر تقسیم کنید و با در نظر گرفتن یک دوره زمانی مشخص دست به کار شوید.
خودتان را دوباره تعریف کنید
گاهی اوقات ما نیاز داریم که دوباره خودمان را برای خودمان تعریف کنیم. با خودتان خلوت کنید و تعریفی را که از خودتان دارید روی کاغذ بنویسید. اگر تعریف تان کلی بود یا خیلی مثبت نبود، سعی کنید تعاریف جدید و مثبت تری را جایگزین آن بکنید. در تعریف تان حتماً روی عزت نفس و ارزشمندی خودتان تأکید کنید تا راحت تر بتوانید با این مسئله کنار بیایید.