فتاوای آیت الله سیستانی
امر به معروف و نهى از منكر از بزرگترين واجبات دينىاست، و خداوند متعال در قرآن كريم مىفرمايد: «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌيَدْعُون إِلى الْخَيْرِ وَيَامرونَ بْالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ المُنْكَرِوَاولئِكَ هُمْ الْمُفلِحُونَ»
بايد از شما «اُمّت اسلامى» گروهى باشند كه بسوىنيكى دعوت كنند، و امر به معروف و نهى از منكر نمايند. و آنان هستند كه رستگارند.
از رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم روايت شده كهفرمود: «لا تَزال أمّتي بخير ما امروا بالمعروف ونهُوا عَن المنكر وتَعاوَنوا علىالبرّ، فَإذا لمْ يفعلوا ذلك نُزعت عنهم البركات، وسلّط بعضهم على بَعْضٍ، ولميَكُنْ لَهُمْ ناصر في الأرض ولا في السماء».
«اُمّت من ماداميكه امر به المعروف و نهى از منكرنمايند، و يكديگر را به احسان و نيكى كمك كنند، در خير و خوبى خواهند بود، و اگرچنين نباشند بركت از آنان برداشته خواهد شد، و بعض از آنها بر بعض ديگر ـ به ظلم ـمسلّط خواهد گرديد، و در زمين و آسمان يار و ياورى نخواهند داشت».
از حضرت أمير المؤمنين عليهالسلام هم چنين روايتشده است: «لا تتركوا الامر بالمعروف والنهي عن المنكر فيولّى عليكم شراركم، ثمّتدعون فلا، يستجاب لكم».
«امر به معروف و نهى از منكر را ترك ننمائيد، و گرنهبدترين افراد بر شما حكومت خواهند كرد، و دعاهاى شما هم مستجاب نخواهد شد».
مسأله 1 ـ امر به معروف و نهى از منكر، در صورتىواجب مىشود كه انجام دادن معروف و انجام دادن منكر حرام باشد، و در اين صورت امربه معروف و نهى از منكر واجب كفائى است، و اگر بعضى از افراد به اين وظيفه عمل كند،از ديگران ساقط مىشود، ولى بر همه لازم است كه اگر با فعل حرام و ترك واجبى مواجهشدند بى تفاوت نباشند، و انزجار خود را با گفتار و كردار ابراز نمايند و اين مقدارواجب عينى است.
و از حضرت امير المؤمنين عليهالسلام چنين آمده استكه: «امرنا رسول اللّه صلىاللهعليهوآلهوسلم أن نلقي أهل المعاصي بوجوهمكفهرّة».
«رسول أكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم به ما دستورداد كه با گنهكاران با صورتى درهم كشيده مواجه شويم».
در صورتى كه انجام دادن معروف مستحب است ـ نه واجب ـو انجام دادن منكر مكروه است ـ نه حرام ـ امر به معروف و نهى از منكر، نيز مستحباست.
و در امر به معروف و نهى از منكر بايد حيثيّت وشخصيّت خلافكار در نظر گرفته شود، كه به او اذيّت و اهانت نگردد، همچنين نبايد خيلىسخت و دشوار گرفت كه سبب انزجار او از دين و برنامههاى دينى شود.
مسأله 2 ـ در وجوب امر به معروف و نهى از منكر بايدشرائط زير وجود داشته باشد:
1- شناخت معروف و منكر ولو به طور اجمال. بنابراينكسى كه معروف و منكر را نمىشناسد، و آنها را از همديگر تشخيص نمىدهد، امر بهمعروف و نهى از منكر واجب نيست، بلى گاهى براى امر به معروف و نهى از منكر كردن يادگرفتن و شناختن معروف و منكر، واجب مىشود.
2- احتمال تأثير در شخص خلافكار. بنابراين اگر كسىمىداند كه سخن و گفته او أثر ندارد، مشهور بين فقهاء آن است كه در اين صورت وظيفهندارد، و امر به معروف و نهى از منكر بر او واجب نيست، ولى احتياط واجب آن است كهكراهت و ناراحتى خود را از كارهاى ناشايسته خلافكار بهر طورى كه ممكن است اظهارنمايد، هر چند بداند كه در او اثر نخواهد داشت.
3ـ قصد ادامه كارهاى ناشايسته و خلاف از شخصخلافكار. بنابراين شخص خلافكار چنانچه نخواهد كارهاى خلاف خود را تكرار كند ودوباره مرتكب شود، امر به معروف و نهى از منكر واجب نيست.
4ـ معذور نبودن شخص خلافكار در كارهاى زشت و خلافخود، با اعتقاد اينكه كار زشتى كه انجام داده حرام نبوده، بلكه مباح بوده، و يا كارخوبى كه ترك كرده واجب نبوده است.
بلى اگر منكر از كارهائى باشد كه شارع مقدّس هرگزبوقوع آن راضى نيست ـ مثل قتل نفس محرّم ـ جلوگيرى از آن واجب است، هر چند انجامدهنده معذور باشد، و حتّى مكلّف هم نباشد.
5ـ ضرر جانى يا آبروئى و يا مالى ـ بمقدار قابلتوجّه ـ شخص امر كننده به معروف و نهى كننده از منكر را تحديد نكند، و مشقّت ودشوارى غير قابل تحمل وجود نداشته باشد، مگر اينكه كار معروف ـ خوب ـ و منكر ـ بد ـبقدرى نزد شارع مقدّس مهم باشد كه بايد در راه آن ضررها و دشواريها را تحمّل نمود.
اگر بخود امر به معروف و نهى از منكر كننده ضررمتوجّه نشود، ولى بر كسان ديگر از مسلمين ضرر جانى، يا آبروئى، و يا مالى معتنابهمتوجّه گردد، امر به معروف و نهى از منكر واجب نمىشود، كه در اينصورت أهمّيّت ضررو آن كار مقايسه ميگردد كه گاهى در صورت ضرر هم امر به معروف، و نهى از منكر ساقطنمىشود.
مسأله 3 ـ امر به معروف و نهى از منكر داراى مراتبىاست:
1ـ اظهار انزجار درونى و قلبى، مانند روگرداندن، وسخن نگفتن با شخص گنهكار.
2ـ با زبان، و بصورت وعظ و ارشاد.
3ـ إجراءات عملى، از قبيل كتك زدن و حبس نمودن.
و لازم است ابتداءً از مرتبه اول يا دوم شروع نمايد،و اول آنرا انتخاب بكند كه اذيّت آن كمتر و تأثير آن بيشتر است، و اگر نتيجه نگرفتبه مراتب بعدى و سخت و دشوار دست بزند، و درجههاى بعدى را انتخاب كند.
و اگر اظهار انزجار قلبى و زبان ـ مرتبه اول و دوم ـمؤثر واقع نشد نوبت مىرسد به مرتبه عملى، و احتياط واجب آن است كه در انتخاب مرتبهسوم ـ اجراءات عملى ـ از حاكم شرع اجازه بگيرد. و لازم است عمل را از آنجا شروعبكند كه ناراحتى و اذيّت آن كمتر است، و اگر نتيجه نگرفت با اعمال سختتر و شديداقدام نمايد، ولى نبايد بحدّى برسد كه سبب شكستن عضوى و يا مجروح شدن بدن باشد.
مسأله 4 ـ وجوب امر به معروف و نهى از منكر، بر هرمكلّف نسبت به خانواده و نزديكان شديدتر است، بنابراين اگر كسى در خانواده ونزديكان خود نسبت به واجبات دينى، از قبيل نماز، و روزه و خمس و... بى توجّهى و سبكشمردن احساس نمايد، و نسبت به ارتكاب محرّمات ـ از قبيل غيبت، و دروغ و... بىمبالاتى و بى باكى ببيند، بايد اهمّيّت بيشترى، با مراعات مراتب سه گانه امر بهمعروف و نهى از منكر جلو كارهاى زشت آنها رابگيرد، و آنها را باانجام كارهاى خوب دعوت نمايد.
ولى نسبت به پدر و مادر احتياط واجب است كه باملايمت و نرمى آنها را راهنمائى بكند و هيچوقت با خشونت با آنها روبرونشود.