زمينگير شدن هواپيماهاي مسافري بدون شك تلخترين اتفاق است اما از آن تلختر تكرار اين حوادث است كه به نظر ميرسد حالا ديگر براي همه ما و براي همه مسئولين تبديل به يك عادت شده است؛ آنقدر كه در مقابل اين حوادث نه مسئولي از اتاق كار خود خداحافظي ميكند و نه مديري يكبار براي هميشه از ضعف سيستماتيك اجرايي سخن ميگويد. با اين حال اما وقتي چند روز پيش يك توپولف ديگر در فرودگاه مشهد زمينگير شد، رييس سازمان هواپيمايي كشور در يك ژست جديد با سيلي صورت يكي از مديران شركتهاي هوايي را سرخ كرد ولي با اين وجود هنوز كسي نميداند كه چرا در ايران سقوط يك عكس يادگاري و تكرارياست كه اكنون واژه هميشگي نيز بر آن سنجاق شده است. براي باز كردن اين پرسش با رضا نخجواني گفتوگو كرديم. او بر صندلي رياست بر سازمان هواپيمايي كشوري تكيه ميزند و ميگويد: برخي شركتها پول را بيشتر از جان مردم دوست دارند و من هم عصباني شدم و سيلي زدم. به هر حال همچنان آسمان ايران هر از گاهي به سختي پيكرههاي آهني را تحمل ميكند اما شايد روزگاري اين سناريوي تلخ به پايان برسد. متن گفتوگو با نخجواني را در ادامه بخوانيد:
قضيه برخورد و سيلي شما به مديرعامل تابان در حضور نمايندگان مجلس چه بود؟
اين سوالي است كه براي همه پيش ميآيد ، حتي همسرم نيز در اين مورد از من سوال كرد و طبيعي است براي همه مردم هم سوال پيش بيايد. اما وقتي بدانيد كه موضوع واقعي پشت اين اتفاق چه بود، ديگر مرا توبيخ نميكنيد، چرا كه وقتي كسي موضوع را بداند احساس مسووليت ميكند خونش به جوش ميآيد و نميتواند ساكت بنشيند.
ولي پيش از اين نيزحوادث مشابهي داشتيم، ولي چنين اتفاقي نيفتاد
عرض ميكنم؛ در برخي مواقع برخي اتفاقات قابل پيشبيني نيست و تا هنگامي كه بررسي نشده هيچ كس در آن مورد اظهار نظر نميكند ولي موضوع شركت تابان كاملا متفاوت است، چرا كه چنين اتفاقي بنا به تخلفات قبلي اين شركت قابل پيش بيني شده بود و بارها نيز تذكر مكتوب از سوي سازمان هواپيمايي به مديريت اين شركت داده شده بود. خود من در حضور نمايندگان مجلس و كساني كه وصادت ايشان راميكردند نيز گفتم، وضعيت اين شركت وضعيت بلاتكليف و به هم ريختهاي است و در طي ماههاي اخير نتوانسته است مديريت مناسبي بر شركت خود داشته باشد. البته من هيچ اعتقادي ندارم كه يك شركت براي پولسازي هر كاري را انجام دهد.
اما اين شركت در طي 4سال گذشته به طور مستمر از مقامات عالي رتبه وزارت راه لوح و تنديس مديريت برتر را اخذ كرده چگونه است كه با اين وضعيت شما از عدم مديريت مناسب و بعضا اخذ تذكرات كتبي به اين شركت خبر ميدهيد و مسوولان وزارتخانه چنين اعتقادي را ندارند؟
اعطاي لوح و تنديس به اين شركت در برخي مواقع در زماني اتفاق افتاده كه تخلفاتي نيز در پرونده آن ثبت شده بود ولي همين حالا و با وجود اين سانحه نيز در برخي موارد اين شركت جاي تقدير و تشكر دارد و ما حتما اين كار را انجام خواهيم داد.
منظورتان خروج مسافران در عرض 60 ثانيه است ؟
بله، در اين سانحه كار مهماندار قابل تقدير است چرا كه مهماندار كار خود را به خوبي انجام داده و بايد مورد تقدير قرار گيرد. اما اين موضوع دليل نميشود كه نداشتن مديريت صحيح و علت سانحه را ناديده بگيريم. سازمان هواپيمايي كشوري به عنوان نماينده حاكميت و مردم بايد براي حفظ منافع مردم اين شركت را مورد مواخذه قرار دهد و اگر اين كار را درست انجام ندهيم به مردم خيانت كردهايم. اين شركت بهرغم اين كه بارها تذكرات مكتوب گرفته باز هم به جهت ضعفهاي مديريتي دراين سانحه نيز همان تخلف قبلي را انجام ميدهد كه در اين ميان تنها شانس اين شركت نداشتن تلفات جاني بوده است.
اين تذكرات در جه حدي بوده است؟
تذكرات در بسياري از موارد بسيار جدي بوده البته تمام شركتهاي هواپيمايي به دليل عملكرد خود از سازمان تذكر دريافت ميكنند و اين همان نظام نظارتي سازمان بر شركتهاي هواپيمايي است و اگر چنين نظارتي نباشد نميتوان بر اين سيستم مديريت كرد. اما مهم اين است كه آنها در مقابل اين تذكرات چه واكنشي نشان ميدهند و براي رفع آن چه اقدامي ميكنند و چون در اين مورد خود شركتهاي هواپيمايي كار موثري انجام ندادند، سازمان هواپيمايي كشوري دست به كار شد، حتي به خود عبدالله پور(مديرعامل تابان ) و كساني كه ضمانت ايشان را ميكردند هم گفتم كه مثال اين شركت و مديريت آن همانند ماشيني است كه با سرعت بالا در حال حركت است و بنا به قانون گريز از مركز در سر پيچ يا از مسير خارج ميشود و يا با مديريت راننده و كاهش سرعت به مسير خود ادامه ميدهد، در برخي مواقع نيز پليس همچون سازمان هواپيمايي به عنوان اهرم نظارتي عمل كرده و با كنترل تخلفات انجام شده وظيفه خود را انجام ميدهد تا اتفاق بدتري نيفتد ما نيز همين كار را ميكنيم و البته نميتوانيم در تك تك پرواز شركتها ناظر بگذاريم، ما وظايف نظارتي خود را از طريق مديران شركت و اعتماد كردن به مسوولان اين شركتها اعمال ميكنيم و البته اين موضوعي است كه در تمام دنيا وجود دارد و انجام ميشود.
با اين شرايط، اگر مديران شركتهاي هواپيمايي تذكرات ما را به زير مجموعه منتقل نكرده و در جهت رفع آن برنيايند اتفاقات از اين دست رخ خواهد داد.
اين شرايط و تذكرات براي شركتهاي دولتي با همان ضوابط و سختگيريهاي شركتهاي خصوصي انجام ميشود؟
بله، ما بر تمام شركتها نظارت داريم و البته شركتهاي خصوصي به اين جهت كه بيشتر منافع مالي و سود خود را ميبينند در تذكرات پيش قدمترند و البته شركتهاي دولتي به دليل اين كه منافع مالي در رده بعدي اولويتشان قرار دارد ازنظر ايمني دقيقترند و مسائل و مشكلات كمتري دارند.
شركتهاي خصوصي چون از ابتدا به دنبال پول هستند نه اين كه بگويم پولسازي بد است نه، ولي چون اين شركتها توان مالي كمي دارند تخلفاتي از اين دست براي كسب درآمد بيشتر از شركتهاي دولتي است.
مثلا در بحث سانحه سقوط توپولف كاسپين قزوين، از اول ابهاماتي وجود داشت چرا كه خود من به عنوان كارشناس هوايي در مواجه با آن دچار بهت شدم، اين حادثه در 28 پايي اتفاق افتاد و هيچ كس نميتواند به راحتي درباره علت اصلي اين موضوع اظهار نظر كند و بايد منتظر بود تا تمام مدارك و ادلهها بررسي شود و در نهات درباره آن اظهار نظر كرد.
البته در برخي از بررسي حوادث همچون برخورد هواپيمايي آسمان با كوههاي كركس در چند سال پيش در نهايت مجبور شديم بنا به كافي نبودن ادله علت را نامشخص اعلام كنيم.
اين امر در دنيا سابقه دارد؟
بله، در دنيا هستند چند درصدي از سوانح هوايي كه دليل اصلي مشخص نيست كه چرا حتي درمورد منفجر شدن هواپيما بايد حتما آثاري از مواد منفجره بر روي لاشه هواپيما باقي مانده باشد و جنس آن هم قابل تشخيص باشد و وقتي نميتوانند ثابت كنند علت نامشخص اعلام ميشود.
در برخي مواقع نيز علت توسط بررسيهاي مشخص ميشود مثلا طي بررسيهاي انجام شده در مورد هواپيمايي كاسپين در قزوين مشخص شد كه ايراد اصلي به موتور اين هواپيما باز ميگردد كه اين هم به مركز نگهداري كننده مربوط نميشود و بايد شركت سازنده يعني روسيه تائيد و پاسخگو باشد. چون ايراد اصلي مربوط به طراحي موتور است.
با اين شرايط پس احتمال وقوع حوادث مشابه نيز ممكن است با توجه سهم بالاي توپولف در ناوگان هوايي ايران ؟
بله ، البته كارشناسان پيش از اين به يك جمعبندي رسيدند و به طرف مقابل( روسيه) هم منعكس كردند و در نهايت بعد از بررسي اين موضوع دستورالعمل تعميراتي موتور را كه بايد هر150ساعت يك بار انجام ميشد را به هر 6 سايكل يك بار تغيير دادهاند كه اين امر نشان دهنده اين موضوع است كه خود روسها هم به صورت ضمني موضوع نقص موتور را قبول دارند.
هر سايكل چند ساعت پرواز است؟
شما فرض بگيريد هر10ساعت يكبار، مفهوم اين امراين است كه شركت سازنده نيز به اين عيب واقف است اما به جهت حفظ بازار اين امر را اعلام نميكند، به اين جهت ما با قطع نميتوانيم بگوييم روسيه اين موضوع را قبول كرده است اما با توجه به اين تغيير چك پروازي ميتوانيم استناد كرده و بگوييم روسيه موضوع عيب موتورهاي توپولف را تائيد كرد.
اين امر موجب اضافه شدن هزينه تعمير و نگهداري توپلف نشده است؟
چرا، دقيقا اين كار باعث شده تا شركتهاي هواپيمايي براي انجام چك موتور هزينههاي زيادي را متحمل شوند يعني هواپيما بايد بعد از هر 6 ساعت يكبار متوقف شده و با استفاده از دستگاههاي مخصوص كه همچون دستگاه اندوسكوپي است داخل موتور بررسي و مجوز پرواز اخذ كند. از سوي ديگر علت برخي از سوانح مثل روز و خورشيد روشن است و ما هم اعلام كرديم تخلف از قوانين پروازي است.
يعني علت دقيق حادثه تابان عدول از قوانين و مقررات پروازي است؟
بله، چرا كه هواپيما به زمين نشسته و اين يعني هواپيما مشكل موتور نداشته است و حالا چرا زمين خورده ؟ اين سوال مطرح ميشود كه ديد فرود چقدر بوده است؟ اين امر همچون تصادف راننده با ديوار است كه پرسيده ميشود راننده خواب بوده يا بيدار؟ در مباحث هوايي نيز اين مسائل جز بديهيات است و خلبان موظف به اجراي قوانين است.
حال اولين سوالي كه براي كارشناسان مطرح ميشود، اين است كه چرا قوانين رعايت نشده است، مسوولان اين شركت عنوان كردهاند بيمار در هواپيما بوده كه دوبار دچار عارضه قلبي شديد شده و بنا به اظهارات وي، براي بيمار دو بار عمليات احيا انجام شده است اما اين چه بيماري است كه هنوز پيدا نشده است؟
يعني هنوز شما فرد بيمار را نديده ايد؟
نخير اصلا بيماري وجود نداشته است به طوري كه قاضي بررسي كننده حادثه در مشهد دستور داده تا كارشناسان بررسي كرده و بيمار را پيدا كنند. چگونه است كه 40 نفر به خاطر اين مريض دست و پاشون شكسته است اما هنوز اين مريض بدحال پيدا نشده است!
گذشته از اين موضوع اگر اين موضوع صحت داشته باشد كه در هيچ جاي دنيا اين موضوع قابل پذيرش نيست، اين در حالي است كه مديران اين شركت به خاطر عدم رعايت قوانين پروازي بارها تذكر دريافت كرده بودند و شما هم خود را جاي من بگذاريد وقتي احساس مسووليت ميكنيد وبارها نيز تذكر دادهايد، زماني كه چنين اتفاقي ميافتد كنترل خود را از دست داده و ممكن است كاري را كه خود نيز به آن اعتقادي نداريد انجام بدهيد.
اين شركت كه ميگويد جان مسافر براي من مهم بود، سابقه پروازيش در سازمان موجود است كه دريكي از پروزاهايش مسافري را كه سابقه سكته قلبي داشته و حتي عنوان كرده است كه حال مساعدي ندارم اما به اين علت كه مديريت شركت ميخواسته در زمان مقرر پرواز كند، پرواز انجام ميشود و درحين پرواز مسافر سكته ميكند، حال چطور است كه براي اين مسافر بيمار كه هنوز هم پيدا نشده است هواپيما را به زمين ميزند. اين امر نشان ميدهد كه براي اين شركت بحث پولسازي مهمتراز جان مسافر است. مشخص است كه مسافران اين شركت زوار كربلا بودند كه از آبادان به مشهد ميرفتند و شب گذشته به دليل بدي آب و هوا الزاما به اصفهان رفته و در حين زمان انتظار پرواز، مسافران در ترانزيت بودند و اگر بيشتر طول ميكشيد طبق قوانين بايد مسافران به هتل ميرفتند و اين يعني هزينه.
بنابراين بنگاهي كه برايش اقتصاد مهم است به فكر كسب سود و انجام پرواز است بنابراين هر چند كه پيش بيني هوا از مشهد نشان ميدهد كه هوا بد است و طبق قوانين خلبان با توجه به اين پيشبيني نبايد پرواز ميكرد ولي به دليل مسائل اقتصادي و همچنين پروازي كه قرار بود در ساعت 9 توسط اين هواپيما انجام شود به سمت مشهد پرواز ميكند و با توجه به اين كه هواپيماي جايگزين هم وجود نداشته، شركت دچار ضرر هنگفتي ميشد بنابراين اين پرواز بايد در هر شرايطي انجام ميشد.
اينجا دقيقا همان زماني است كه اگر فرهنگ ايمني در يك شركت وجود داشته باشد مدير ايمني را فداي اقتصاد نميكند.
اين يك واقعيت است كه با توجه به اين كه شرايط فعلي و نرخهاي بليط هواپيمايي به قدري نيست كه كفاف شركت را بدهد حضور در اين بنگاهها براي ما علامت سوال دارد و تجربه نشان داده كساني كه به دنبال سود هستند با ورود به اين رشته حتما ميخواهند عدول از مقررات كنند ولي شركتهاي دولتي به خاطر اين كه دغدغه مالي ندارند براي چنين مواقعي تصميمات اقتصادي نميگيرند.
به همين جهت بود كه در اين مورد اعلام كرديم تخلف آگاهانه، چون اعتقاد داريم اين شركت آگاهانه اين تخلفات را انجام داده و اين تخلف از نوع محاسباتي و خطاي ديدي نيست.
يعني فرودگاه مشكلي نداشته و تمام تخلفات از جانب خلبان بوده است؟
بله فرودگاه حد تقرب دارد و مشخص شده است كه هواپيما تا چه حد ديدي، ميتواند فرود بيايدو حتي اين موارد در مقابل خلبان قرار دارد. خلبان تمام اين موارد را امتحان داده و به تمام اين موارد آگاه بوده است.
فرض كنيم خلبان ديد 800 متري لازم داشته و تا 650 هم آمده و ولي در حدي احساس كرده كه نميتواند و حد تقرب را نداشته بايد طبق قانون موتورها را باز ميكرد و با اوجگيري باز ميگشت اما با وجود تمام اين موارد خلبان پايينتر آمده و اقدام به فرود كرده است.
عقل ميگويد خلبان عاقل و صادق بوده كه در گزارشش عنوان كرده كه اشتباه ميكنم.
خلبان روسي ؟
بله ، برخلاف خلبان، كمك خلبان مكالماتي داشته است كه طبق قانون خلاف و بايد بررسي شود.
موضوع توبيخ شما از طرف وزير چي؟
من اصلا در جريان نيستم و نميدانم براي چه چيزي وزير بنده را توبيخ كرده است البته تا كنون بحثي از سوي وزير عنوان نشده است ولي در چنين شرايطي هر كس ديگري هم بود عصباني ميشد و ممكن بود چنين واكنشي نشان بدهد.
ايشان هنوز من را نخواستند، البته يكي ازخبرگزاريها دراين باره از من سوال كرد و چون من معتقدم ايشان همچون پدر ماست و مطمئنا قبل از توبيخ سوال خواهند كرد.
البته بايد در نظر داشته باشيم اگر كار اساسي صورت نگيرد اين مسائل مجددا اتفاق خواهد افتاد.
گفتوگو: نرگس رسولي