انتقام جویی من به سبک فیلم های جنایی نبود!

کد خبر: ۸۴۸۷۰۶
|
۱۳ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۵۷ 04 November 2018
|
4016 بازدید
|
۴

جوان 34 ساله ای که با تغییر چهره و به قصد انتقام جویی، برادر زن سابق اش را به طرز هولناکی کشته بود، در بازسازی صحنه جنایت که در حضور قاضی ویژه قتل عمد انجام شد گفت: انتقام جویی من به سبک فیلم های جنایی نبود و در واقع من اصلا وقت فیلم دیدن ندارم!

به گزارش خراسان، متهم این پرونده جنایی که «مجتبی» نام دارد، در حالی که انگیزه اصلی خود از این جنایت وحشتناک را «طلاق همسرش» می دانست با تفهیم مواد قانونی از سوی قاضی «کاظم میرزایی» که مواظب اظهاراتش باشد، در خیابان طلوع 13 (محل ارتکاب قتل) مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت و در تشریح چگونگی وقوع این جنایت هولناک گفت: همه بدبختی های من از سال 89 آغاز شد چرا که آن زمان به خاطر اعتیاد شدید به مواد مخدر و برای آن که همسرم از من طلاق نگیرد، وکالت بلاعزلی را به همسرم دادم تا در صورت تکرار چنین خلافکاری هایی به صورت یک طرفه از من طلاق بگیرد. با وجود این او تا سال 96 با من زندگی کرد ولی از زمانی که برای تامین هزینه های اعتیادم دست به سرقت زدم، دیگر خانواده او از من رویگردان شدند و سال گذشته همسرم با همان وکالت طلاق گرفت. بعد از این ماجرا خیلی تلاش کردم که او را به زندگی ام بازگردانم ولی پدرزنم اجازه نمی داد. آن ها دختر هشت ساله ام را نیز نزد خود برده بودند و من 10 ماه بود که نتوانسته بودم دخترم را ببینم!

حتی مادرزنم را تهدید کردم که روی او یا همسرم اسید می پاشم ولی باز هم نتوانستم کاری بکنم تا این که تصمیم گرفتم برادرزن 25 ساله ام را با چاقو بترسانم چرا که پدر زنم تک پسرش را خیلی دوست داشت. متهم به قتل 34 ساله در ادامه اعترافاتش افزود: منزلی را در بولوار میرزاکوچک خان اجاره کرده بودم چرا که پدرم نیز از من رویگردان بود و در واقع اهمیتی به من نمی داد.

من که دیگر به فکر انتقام از خانواده همسر سابق ام بودم، از یک ماه قبل هر روز صبح به محل زندگی آن ها می رفتم تا برادرزنم را تنبیه کنم! ولی شرایط فراهم نمی شد یکی دو بار هم که فرصت مناسبی پیش آمد من خودم ترسیدم به او حمله ور شوم تا این که روز حادثه (اول آبان) ساعت 5 صبح از خانه بیرون آمدم به صورت پیاده به طرف منزل آن ها حرکت کردم. وقتی به حدود 15 متری منزل پدر زنم رسیدم، کنار درختی روی زمین نشستم کلاه لبه داری را سرم گذاشته بودم و یک عینک به چشمانم زده بودم با وجود این برای آن که شناسایی نشوم یک برگ روزنامه را هم جلوی صورتم گرفتم تا همسایگان مرا نشناسند.

حدود ساعت 6:30 صبح وقتی برادرزنم با خودرو از حیاط بیرون آمد و پیاده شد تا در حیاط را ببندد من به سرعت به طرف او قدم برداشتم ولی یک لحظه او مرا شناخت و با دست به عینک ام زد که عینک از چهره ام افتاد. چاقوی اول را به بازویش زدم که درگیری شروع شد پریدم و با لگد به شکم اش زدم که دور خودش چرخید و در این هنگام چند ضربه دیگر هم با چاقو به نقاط مختلف بدنش زدم. وقتی روی زمین افتاد، تیغه چاقو را به قفسه سینه اش فرو بردم. او سرش را از روی زمین بلند کرد و به سینه خون آلودش نگاهی انداخت و دوباره سرش روی زمین افتاد. با خودم گفتم او فقط زخمی شد ! بلافاصله از آن جا گریختم و به اطراف خیابان طبرسی رفتم.

بعد از ظهر به صورت مخفیانه به محل بازگشتم. هیچ پارچه سیاهی نصب نبود. فهمیدم که او زنده است ولی روز بعد وقتی دوباره به محل زندگی آن ها بازگشتم تا اطلاعاتی کسب کنم پارچه های سیاه را دیدم و متوجه شدم که او را کشته ام!

بعد از آن بود که به کانکس پلیس در اطراف میدان طبرسی رفتم و درحالی که چاقوی خون آلود را نشان می دادم گفتم من با این چاقو برادر زنم را کشته ام ! ولی آن ها موضوع را جدی نگرفتند و به من گفتند به محلی که قتل کرده ای برو! من پولی همراهم نبود گفتم حداقل به گشت زنگ بزنید تا مرا به کلانتری ببرد ولی باز هم کاری انجام ندادند تا این که مجبور شدم با پیک موتوری تا کلانتری رسالت بروم. پیک موتوری هم پولی نگرفت!

گزارش خراسان حاکی است، در بازسازی صحنه قتل که سرهنگ سلطانیان (رئیس دایره قتل پلیس آگاهی خراسان رضوی) نیز حضور داشت، ابتدا سرگرد نجفی (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و سپس قاضی میرزایی با صدور قرار بازداشت موقت، متهم را روانه زندان کرد.

بنابراین گزارش، در حاشیه بازسازی صحنه قتل، «مجتبی» (متهم به قتل) در گفت وگویی کوتاه به سوالات خبرنگار خراسان پاسخ داد.

چند کلاس سواد داری؟ تا پنجم ابتدایی درس خوانده‌ام.

علت اصلی اختلاف شما با پدر زنت به خاطر طلاق همسرت بود؟ البته به جز این اختلافات دیگری هم داشتیم، آن هم به خاطر یک قطعه زمین بود که از او خریده بودم!

چگونه همسرت با یک آدم معتاد، بیکار، دزد و مشروب خوار زندگی می کرد؟

من بیکار نبودم این اواخر هم در پیک موتوری کار می کردم. همه لوازم خانه ام را عوض کرده بودم! حتی 10 میلیون برای رهن خانه پرداختم و ماهیانه 250هزار تومان هم اجاره می دادم!

چرا به خاطر اختلاف خانوادگی برادرزنت را کشتی؟ چون او را خیلی دوست داشتند و از سوی دیگر هم نمی خواستم او را بکشم. او دوست من بود فقط می خواستم او را بترسانم! ولی آن ها تهدیدهای مرا جدی نگرفتند!

پشیمانی ؟ خیلی، کاش این اتفاق نمی افتاد!

شکل جنایتی که انجام دادی شبیه فیلم های جنایی بود. نه! من فیلم نگاه نمی کنم یعنی اصلا وقتی برای این کار ندارم!

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۳
بعد از آن بود که به کانکس پلیس در اطراف میدان طبرسی رفتم و درحالی که چاقوی خون آلود را نشان می دادم گفتم من با این چاقو برادر زنم را کشته ام ! ولی آن ها موضوع را جدی نگرفتند و به من گفتند به محلی که قتل کرده ای برو! من پولی همراهم نبود گفتم حداقل به گشت زنگ بزنید تا مرا به کلانتری ببرد ولی باز هم کاری انجام ندادند تا این که مجبور شدم با پیک موتوری تا کلانتری رسالت بروم. پیک موتوری هم پولی نگرفت!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۳
سوای قتلی که صورت گرفته و باعث تاسفه موضوع خیلی جالب بی اهمیتی پلیس در برخورد با قاتل هست. قاتلین محترم از این به بعد لطفا بعد از قتل و مراجعه به پلیس خودشون هزینه ایاب و ذهاب رو پرداخت کنند و فاکتورش رو به خانواده مقتول بدهند از دیه کمش می کنند!!!
سعيد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۳
من پولی همراهم نبود گفتم حداقل به گشت زنگ بزنید تا مرا به کلانتری ببرد ولی باز هم کاری انجام ندادند تا این که مجبور شدم با پیک موتوری تا کلانتری رسالت بروم. اين كه پليس انقدر بي خياله از فاجعه خود قتل كمتر نيست
سام
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۷/۰۸/۱۳
ولی آن ها موضوع را جدی نگرفتند و به من گفتند به محلی که قتل کرده ای برو!
وا اسفا
وا اسفا
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟