محافل سینمایی در حالی از محمود اربابی به عنوان گزینه جدی ریاست سازمان سینمایی سخن به میان میآورند که این شخص بدترین سابقه را در میان مدیران کل نظارت و ارزشیابی سینمای ایران دارد و بیشترین تعداد فیلم توقیفی در تاریخ سینما، در دوره مدیریت او به ثبت رسیده و اکنون با چنین سابقه درخشانی به عنوان گزینه بالقوه ریاست سازمان سینمایی مطرح میشود؛ اتفاقی که اگر رخ دهد، دور از انتظار نیست که سینما به روزهای نه چندان جذاب سال 1384 بازگردد.
به گزارش «تابناک»؛ «پرونده هاوانا» علیرضا رئیسیان، «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» و «ترانه تنهایی تهران» سامان سالور، «زمان میایستد» علیرضا امینی، «کارگران مشغول کارند» مانی حقیقی، «گفتوگو با سایه» خسرو سینایی، «آدم» و «آن جا» عبدالرضا کاهانی، «پنج» عباس کیارستمی، «چند روز بعد» نیکی کریمی، «سنتوری» داریوش مهرجویی، «فقط چشماتو ببند» علیرضا امینی، «مثل یک قصه» خسرو سینایی، «صد سال به این سالها» سامان مقدم، «بیداری» فرزاد موتمن، «زادبوم» ابوالحسن داودی و... بخش کوچکی از لیست بلند آثاری هستند در دوره مدیریت محمدرضا جعفری جلوه معاون سینمایی دولت نهم، نتوانستند اکران عمومی شوند.
در دولت اول احمدی نژاد با سیاستهای سینمایی سختگیرانهای در پیش گرفته شد که بنابر گزارشهایی که هیچگاه رد نشده، شمار فیلمهای به نمایش درنیامده در آن دوران به هفتاد فیلم میرساند؛ آثاری که گمان میرود اغلب آنها نظیر بخشی که مورد اشاره قرار گرفت، توقیف شده باشند. البته با حسن تدبیر مدیران بعدی، برخی از این آثار نظیر «پرونده هاوانا» اکران شدند اما بسیاری از این فیلمها هیچگاه رنگ پرده نقرهای را ندیدند، چرا که فرآیند توقیف یک فیلم، حتی یک فیلم بدون مشکل نظیر «کارگران مشغول کارند» را نیز با حساسیتهایی همراه میسازد و فیلم تاویل پذیر میشود و دیگر رفع توقیف آن فرآیندی پیچیده را در برمیگیرد.
پیش بینی میشود در صورت انتخاب اربابی، شرایط سینما پیچیدهتر از اکنون شود
در آن دوران مسئول ممیزی سینما که با عنوان مديركل نظارت و ارزشيابی سينمای حرفهای در دوره معاونت سینمایی شناخته شده بود (اکنون با همین عنوان در قالب معاونت در سازمان سینمایی شناخته میشود)، محمود اربابی بود. محمود اربابي متولد سال 1340 تهران داراي مدرك كارشناسي از دانشكده صدا و سيما در رشته فيلمنامه نويسي و مدرك كارشناسي ارشد از دانشگاه تربيت مدرس در رشته كارگرداني و بازيگري تئاتر بوده و با توجه به سوابش، ظاهراً چهرهای سینمایی است اما عملکرد او در دوره حضورش در این اداره کل که به نام جعفری جلوه ثبت شد، همان فیلمهایی بود که ذکر شد.
با وجود آنکه سلسله حواشی دوره مدیریتی جواد شمقدری در سینما باعث شده این تصور پیش بیاید که بدترین دوره ممیزی نیز متعلق به اوست اما واقعیت آن است که فیلمهای به نمایش در نیامده در دوران جعفری جلوه و اربابی از هر دورهای -حتی دهه هفتاد و نخستین دوره مدیریت حیدریان- بیشتر بود! بنابراین نباید از رفتار انتحاری برخی سینماگران در انتخابات ریاست جمهوری بعدی تعجب کرد؛ سینماگرانی که آثار شماری از آنها در لیست توقیفیهای این دوره بود.
اکنون آیا قرار است مجدداً مدیری منتسب به دولت احمدی نژاد با عملکردی اینچنینی برای کشور مجدداً به کار گرفته شود و سینمای دولت روحانی را چنین شخصی به دست میگیرد؟ اتفاقی که اگر رخ دهد و قرار باشد مجدداً فضایی شبیه به فضای سینمای ایران در سال 1384 و 1385 حاکم شود، بالطبع سینماگران سکوت نخواهند کرد؛ به ویژه اگر قرار باشد همان سیاستهای دوره پیشین این بار نه صرفاً در سطح نظارت و ارزشیابی، بلکه در سطح کل سینمای ایران حاکم شود، نباید انتظار داشت اهالی سینما واکنشی نشان ندهند.
البته امیدواریم این گمانهزنیها از واقعیت به دور باشد و اگر حسین انتظامی از ترس سوختن در پست ریاست سازمان سینمایی، حاضر به پذیرش این مسئولیت نیست، این کار به یک سینماگر سپرده شود؟ چرا سینماگر پرسابقه که تجربه مدیریتی در خانه سینما و در حوزه تخصصی دارند و در عین حال بازنشسته نیستند، دعوت نمیشوند و از میان آنها، یک چهره به عنوان مدیر سینمای ایران انتخاب نمیشود؟ اهالی سینما از دوران زندهیاد سیف الله داد خاطرات شیرینی دارند؛ چرا تلاش نمیشود این خاطرات با انتصاب یک مدیر-سینماگر خوشسابقه تکرار شود؟