رئیس سازمان سینمایی ـ که با توجه به اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان، آخرین روزهای فعالیت قانونیاش را پشت سر میگذارد و از یک هفته دیگر نمیتواند به مسئولیت کنونیاش ادامه دهد ـ تأکید کرده که همچنان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میماند و در عین حال تأکید کرده، برنامهای که او از ابتدای سال در سینما اجرای کرده، تا پایان دولت دوازدهم اجرا خواهد شد؛ موضعگیریهایی که این پرسش را پیش آورده آیا حیدریان قرار است در مقابل قانون ایستادگی کند یا سینما از این پس با مدیریت سینما مواجه خواهد بود؟
به گزارش «تابناک»؛ با وجود آنکه از 26 آبان هرگونه فعالیت هر مدیر بازنشستهای در هر دستگاه و مؤسسه دولتی یا غیردولتی در هر موقعیتی اعم از معاون، مدیرکل، کارشناس، مشاور و... در حکم جرم است، بسیاری از مدیران بازنشسته هنوز جابجا نشدهاند و به نظر میرسد، فعالیت شماری از آنها تا واپسین ساعات روز 25 آبان تداوم داشته باشد؛ وضعیتی که توان مدیران بالادستی آنها را در مدیریت حوزه تحت مسئولیتشان برای انتصاب مدیران جایگزین با چالش مواجه میکند.
از جمله این مدیران، محمدمهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی است که نوع فعالیتش شبیه مدیرِ در حال تحویل مسئولیت نیست. نوع رفتار مدیر سینمای ایران در هفتههای اخیر منجر به شکلگیری این شائبه شده بود که حذف او از مدیریت سینما به منزله پایان کارش نیست و اکنون خود نیز به این شائبه دامن زده است. او در حاشیه جشنواره فیلم کوتاه تهران درباره ادامه فعالیت در حوزه سینما پس از تحویل مدیریت سازمان سینمایی تأکید کرده است: «در وزارت ارشاد خواهم ماند و در کنار سینما هم هستم، دیگر برای جدا شدن من از سینما دیر شده است.»
بی گمان، رئیس بازنشسته سازمان سینمایی پس از 26 آبان نمیتواند با کد پرسنلی یا در هر قالب دیگری به عنوان مسئول، تصمیمگیر یا تصمیمساز وارد این سازمان شود و تنها به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یا به عنوان یکی از ارباب رجوعهایی که به مسئولان سینمایی برای پیگیری امورشان مراجعه میکنند، میتواند در وزارت فرهنگ و ارشاد موردی حضور یابد؛ بنابراین، طرح اینکه «در وزارت ارشاد خواهم ماند» در این فضا که حیدریان حضور فیزیکی اش تداوم داشته باشد، خلاف قانون خواهد بود و نه تنها مدعی العموم، بلکه مردم نیز توان اعلام جرم نسبت به این رفتار را خواهند داشت.
البته شاید منظور حیدریان از این ادبیات دوپهلو، ایستادگی در مقابل قانون نبوده، بلکه مقصود مدیر سینمای ایران چنین بوده که همچنان در تصمیمات سازمان سینمایی تأثیرگذار خواهد بود. اگر مقصود چنین بوده که با توجه به عدم برخورداری از مسئولیت رسمی، چنین کاری نیز غیرقانونی است و این اتفاق ـ چه علنی و چه غیرعلنی ـ در قالب مدیریت سایه رخ دهد، قابلیت پیگیرد خواهد داشت.
حیدریان درباره آینده سینما نیز تعیین تکلیف کرده و گفته است: «آنچه مسلم است از ابتدای سال گذشته در سینما همه امور بر اساس یک برنامه جامع پیش رفته و قطعا این برنامه در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد، هم وزیر محترم و هم ما که در این زمینه فعال هستیم قرارمان بر همین بوده که این برنامه جامع حداقل تا پایان این دولت ملاک کار باشد» این تعیین تکلیف برای مدیر آینده سینمای ایران که میتواند برای بودجه سال 1398، پیشنهاد دیگری دهد و برنامه شکست خورده ی کنونی سینما را کنار بگذارد، اسباب نگرانی را فراهم کرده است.
اگر قرار است همین روالی که مدیران بازنشستگان پی گرفته بودند، پس از کنار گذاشتنِ آنها و روی کار آمدنِ مدیران جوان تداوم یابد، چرا باید این حجم گسترده از تغییرات مدیریتی در کشور رخ دهد؟ مشخصاً درباره این عرصه، چرا مدیران کنونی سینما که گروه اصلیشان متعلق به دهه شصت سینمای ایران هستند، نمیپذیرند که دورانشان به سر رسیده و باید با بازنشستگی کنار بیایند و مدیریت را به نسل جوان و باسواد سینمای ایران بسپارند؟