تأیید حناچی خیلی دور خیلی نزدیک، حذف صفر از پول ملی تا چه حد در اقتصاد تاثیر میگذارد؟، لاریجانی و ظریف در پیچ استیضاح سیاسی، دور زدن معاینه فنی ممنوع!، ده ابهام درباره قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان، دلار به کانال ۱۱ هزار تومان بازگشت، نگرانی مردم از احتمال افزایش نجومی قیمت رسمی خودرو، سیاست دوگانه اجرای اصل ۲۷، باید و نبایدهای بورس ارز و بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار برنامه سازان سیما، از مواردی است که موضوع گزارشهای خبری و تحلیلی روزنامههای امروز شده است.
به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز چهارشنبه هفتم آذر در حالی چاپ و منتشر شد که صفحات نخست بیشتر آنها با عناوینی مرتبط با استیضاح ظریف و لاریجانی همچون بازی استیضاح و تاوان ایستادن در زمین اصلاح طلبان روی پیشخوان رفته است. روزنامهها همچنین تیترهایی درباره ابهام در تأیید حکم شهردار شدن پیروز حناچی، ادامه کاهش بهای ارز، مطالبه تهران از بروکسل و برجام در کما را در صفحات نخست خود برجسته کرده اند.
روزنامه کیهان تیتر دستاورد برجام از «تقریبا هیچ» اوباما به «نزدیک صفر» ترامپ رسید! را در ادامه تیترهای انتقادی خود از برجام در صفحه نخست امروز خود برجسته کرد و در گزارشی دیگر از قول دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران تیتر دود خصوصیسازی اشتباه به چشم کارگران میرود را در بخشی از صفحه نخست خود قرار داد.
روزنامه اعتماد با چاپ تصویری از علی لاریجانی در صندلی ریاست مجلس، تاوان ایستادن در زمین اصلاح طلبان را در ارتباط با طرح اسیضاح رئیس مجلس توسط گروهی از نمایندگان، تیتر یک امروز خود کرد.
روزنامه ایران عنوان پاریس و برلین میزبان کانال انتقال مالی را همزمان با گفت وگوهای سیاسی ایران و اروپا تیتر یک امروز خود انتخاب کرد و درباره مطرح شدن طرح استیضاح علی لاریجانی در جایگاه ریاست پارلمان و استیضاح وزیر امور خارجه، تیتر بازی استیضاح را در کنار تصویر ظریف و لاریجانی در مجلس با قلم درشت برجسته کرد.
روزنامه ابتکار ضمن خبر دادن از میزبانی احتمالی آلمان یا فرانسه از سازوکار ویژه اروپا عنوان نخستین گام از حرف به عمل را تیتر یک امروز خود کرد و در گزارشی دیگر با عنوان لاریجانی و ظریف در پیچ استیضاح سیاسی این موضوع را در شماره امروز خود از نظر دور نداشت.
روزنامه خراسان با درج بخشی از یادداشت رهبر انقلاب، خطاب به تهیهکنندگان، کارگردانان و بازیگران سینما، عنوان هنر باید میدان دار دفاع از عظمت ایران باشد را تیتر نخست شماره امروز خود کرد. این روزنامه در یادداشت روز خود با عنوان همتی که جواب داده است ضمن تمجید از تلاشهای رئیس کل بانک مرکزی برای ساماندهی بازار ارز پیشنهادهایی برای ادامه کاهش نرخ ارز در برابر ریال ارائه داده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم؛
تهران را معطل نکنیم
هرمز شریفیان طی یادداشتی که در ستون سرمقاله امروز روزنامه همدلی چاپ شده، نوشت: شورایشهر و شهرداری تهران طبق معمول دو دهه گذشته روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر میگذارند، زیرا انتخاب شهردار بهخصوص در دوره جدید شورای شهر تبدیل به معضلی شده که گمان نمیرود به این زودیها برطرف شود.
شکی نیست که پست شهرداری تهران به اندازه چند وزارتخانه کار و هزینه دارد و آنچه باید در اولویت این سازمان قرار گیرد، بهبود وضعیت پایتخت است که آنهم چندین سال است با مشکلات عدیدهای مثل آلودگی هوا، ترافیک، تراکم، فضایسبز و ... دست به گریبان است.
اهمیت شهرداری تهران سبب شده تا گروههای سیاسی برای بهدست آوردن این خاکریز مهم تمام قوای خود را صرف کرده و به همین دلیل کارکرد شهرداری تهران را از حوزه اجتماعی به حوزه سیاسی منتقل کنند و برای همین، انتخاب شهردار همیشه پر چالش بوده و سبب شده که این انتخاب پای جناحهای سیاسی و حتی نهادهای امنیتی را نیز به این عرصه باز کند.
در میان همه شهرداران تهران که طی دو دهه گذشته راهی خیابان بهشت شدهاند، بدون تردید «پیروز حناچی» غیر سیاسیترین شهردار منتخب شورای شهر است و با اینکه گرایش به اصلاحطلبان دارد، اما چهرهای سیاسی محسوب نمیشود و طی سالها خدمت در عرصههای مختلف اجرایی تنها در حوزه تخصصی خود کار کرده و البته کارنامه درخشانی دارد.
درحالیکه شهردار تهران بر آمده از آرای نهادی انتخابی مانند شورای شهر است، اما حکم تایید او باید از سوی وزیر کشور که پستی انتصابی است، صادر شود که از ایرادهای قانون است. اما همه مشکل این نیست و عدم تایید حکم «حناچی» بنابر آنچه در محافل سیاسی گفته میشود و اگر درست باشد، پیشینه برادر اوست. حال با آن همه سوابق علمی، تحصیلی و اجرایی پیروز حناچی معلوم نیست که چرا پیشینه برادر او درست در زمان در دست گرفتن سکان شهرداری تهران مطرح شده است؟ که اگر چنین باشد، شهردار جدید تهران مصداق این ضربالمثل معروف میشود که: «گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری».
به گفته برخی از همدورهایهای حناچی در دانشکده معماری دانشگاه تهران، او شخصیتی مستقل و علمی دارد و در زمینه اجرا هم دارای تجارب زیادی است و از همه مهمتر اهل «امتیازدهی» نیست و همانطور که گفته شد شخصیتی سیاسی ندارد.
همین سیاسیکار نبودن یکی از امتیازهای برجسته حناچی است چراکه شهرداری تهران با وجود سازمانی سیاسی شده به هیچ وجه نباید سیاسی باشد و لازم است که نگاه سیاسی از کارکردهای این سازمان عریض و طویل به نگاهی اجتماعی و البته علمی و تخصصی تبدیل شود که حناچی اتفاقا دارنده تمام این خصوصیات است.
همین دیروز تصویری از پیروز حناچی در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که به شیوه مسئولان کشورهای توسعه یافته با اتوبوس راهی محل کار شده است. به احتمال بسیار حناچی بهدلیل سیاستمدار نبودن، خود واقعیاش را نشان میدهد و اساسا چهرههای دانشگاهی اصیل، شخصیت دانشگاهی خود را با هیچ شخصیت دیگری عوض نخواهند کرد و مهمتر اینکه بازهم گمان نمیرود که حناچی مانند اسلاف پر سروصدا و پر هزینهاش، «بهشت» را سکوی پرتابی برای رسیدن به «پاستور» ببیند و برای رسیدن به چنین هدفی، قانون را زیر پا بگذارد.
شواهد و قرائن نشان از آن دارد که حناچی گزینهای مناسب برای پست شهرداری تهران است و سوابق فامیلیاش اگر آنطور که میگویند باشد نباید تاثیری در سابقه او داشته باشد که اگر چنین باشد، هستند بسیاری از صاحب منصبان که اثبات شده فامیل و اقوامشان از همان روزهای نخست انقلاب کجاها بوده و چهها کردهاند.
از یک نکته اساسی نمیتوان چشمپوشی کرد که تاخیر در معرفی شهردار کلانشهر تهران خسارات مالی قابل توجهی خواهد داشت.
هدف از تلاشها برای استیضاح ظریف و لاریجانی چیست؟
علی نجفی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی طی یادداشتی در روزنامه امروز ایران نوشت: طیف مشخصی از نمایندگان مجلس در پی استیضاح وزیر امور خارجه و همین طور رئیس مجلس هستند. در چارچوب این دو طرح استیضاح میتوان به روشنی دو موضوع را شناسایی کرد و تشخیص داد؛ اول اینکه احتمال و امکان موفقیت این دو طرح تقریباً صفر است و آن گونه که از شرایط پیداست، از همین الان باید تلاشها برای کنار زدن آقایان ظریف و لاریجانی را شکست خورده دید. اما مسأله دوم و مهمتر این است که در این دو طرح نمیتوان حتی به سختی دغدغه برجستهای یافت که بتوان آن را ملی نامید. به عبارتی تمام زیرساخت و بهانههای این دو استیضاح که حتی مطرح شدنشان هم اتفاقاتی مهم محسوب میشوند، جناحی و گروهی به نظر میرسند.
کاملاً مشخص است که موافقان این دو استیضاح بیش از آنکه در پی برکناری آقایان ظریف و لاریجانی باشند، دنبال آن هستند که تحولات و رویدادهای جاری کشور در حوزه لوایح چهارگانه FATF را تحت تأثیرات منفی این دست اقدامات قرار دهند. این البته بدان معنا نیست که طیف موافق این استیضاحها مایل به کنار زدن رئیس مجلس و وزیر امور خارجه نباشند. اتفاقاً واقعیت کاملاً برعکس این است و اگر آنها موقعیت را مناسب ببینند، در این خصوص هیچ تردیدی به خود راه نخواهند داد. مسأله این است که اکنون این کار را در حوزه توان و قدرت خود نمیبینند. آسیب اصلی استیضاحهای یاد شده درست در همین جا رخ مینمایاند. آسیبی که خود دارای دو وجه اصلی است؛ اول اینکه مخالفان دولت در واقع یک ابزار نظارتی به نام استیضاح را تبدیل به یک اهرم سیاسی برای فشار به رقبای خود کردهاند. چنین بدل سازی در امکانات حقوقی و قانونی کشور در واقع تنها به کاهش شأنیت و همین طور تأثیرگذاری آنها منجر خواهد شد.
اما مسأله مهمتر خارج کردن روند قانونگذاری از مسیر طبیعی و منطقی آن است که اینجا بیشترین تأثیر منفی را خواهد گذاشت. لوایح چهارگانه مرتبط با FATF برای کشور ما یک مسأله حیاتی و مهم محسوب میشوند که اجزای مختلف نظام باید در یک فرآیند منطقی و اقناعی و با در نظر گرفتن اکثر احتمالات موجود درباره آن تصمیمگیری کند. انحراف این مسیر با متوسل شدن به شیوههایی، چون وقت کشی در جریان مذاکرات و بررسیهای بین نهادهای مختلف کشور میتواند خطراتی بزرگ را در پی داشته باشد. مخالفان این لوایح اصرار دارند که برای موضع خود منطق و مجموعه دلایلی عقلانی و واقعبینانه دارند. موافقان لوایح نیز ادعایی مشابه دارند. اصول منطقی تصمیمگیری درست حکم میکند که اجماع درون نظام بر سر این مسأله در یک فرآیند اقناعی میان این دو طیف شکل بگیرد که هم توان پذیرش حداکثری آن در داخل فراهم شود و هم بیشترین اطمینان نسبت به تبعات آینده آن ایجاد گردد. با این تفسیر روی آوردن به شیوه وقت کشی و انحراف مسیر اصلی تصمیمگیریها هیچ انطباقی با یک فرآیند اقناعی ندارد و مهمتر اینکه چنین تاکتیکی از سوی جریانی که معتقد است برای موضع خود دارای مجموعهای قوی از استدلال است نمیتواند پذیرفته باشد. جدای از همه این بحثها به طور مشخص ما در شرایطی قرار داریم که اصلاً مساعد تغییراتی در سطح رئیس مجلس و خصوصاً وزیر خارجه نیست. در شرایطی که فشار امریکا و متحدانش ناظر به این است که ثبات سیاسی ایران را به هم بریزد چنین دست اقداماتی این پیام را در پی خواهد داشت که در داخل هم افرادی در درون حاکمیت آماده به هم ریخته شدن شرایط هستند. پیامی که قطعاً نمیتواند تبعات مثبت و سازندهای برای کشور داشته باشد.
دولت چکار کند تا روند نزولی ارز ادامه پیدا کند؟
روزنامه خراسان در بخشی از یادداشت روز امروز خود با عنوان همتی که جواب داده است، نوشت: ۱- بانک مرکزی در دوره اخیر به درستی، بر نقش مبارزه با پول شویی و مدیریت تراکنشهای بانکی و محدودسازی آنها در مدیریت بازار ارز، تاکید داشته است و اقدامات مشخصی از جمله محدودیت در برخی تراکنشهای بانکی را اعمال کرده است. البته همتی از همان ابتدا در نخستین گفت: وگوی تلویزیونی خود، به ضرورت اصلاحات بانکی و نقش آن در مدیریت بازار ارز اشاره داشت. با این حال این روند و اصلاحات بانکی باید فراتر از آن چه تاکنون صورت گرفته انجام شود. اصلاح در بانکهای مخرب و به لحاظ ترازنامهای ورشکستهای که با برداشت از منابع بانک مرکزی، همچنان در تنور رشد نقدینگی میدمند، مهمترین بخش از پازل اصلاحات بانکی است. رصد شفافتر مبادلات بانکی و استفاده از ابزارهای مالیاتی از جمله مالیات بر سود سپرده و شفاف شدن دو طرف تراکنشهای بانکی از این دست است که برخی از این موارد در حال پیگیری است و بقیه نیز باید پیگیری شود.
۲- مدیریت بازار ارز در شکل کلان، مشابه هر بازار دیگری بر تعادل عرضه و تقاضا متکی است. اگرچه برای کاهش تقاضا، محدودیتهایی بر واردات کالاهای لوکس وضع شده است، اما روند قاچاق این محصولات و در نتیجه مصرف ارزی در این بخش همچنان جدی است. نکته مهمتر در بخش عرضه است. با کاهش تدریجی نرخ ارز در بازار و نزدیک شدن نرخ بازار آزاد به بازار ثانویه، احتمال این که صادرکنندگان، ارز خود را به بازار تزریق کنند، بیشتر میشود، اما مشکل اصلی، دسترسی به منابع ارزی دولت است. اگرچه بخش قابل توجهی از فروش نفت هم اکنون در حال انجام است، اما دور جدید تحریم ها، دسترسی به این منابع را با مشکلات جدی مواجه کرده است. رفع این مشکلات نیازمند اقدام هماهنگ بانک مرکزی و وزارت خارجه است. به نظر میرسد برای گشایش مسیرهای جایگزین به جای امارات و برخی مسیرهای حواله ارزی، لازم است اقدامات ارزی-دیپلماتیک مشخصی انجام شود و حتما باید تلفیقی از نیروهای مالی-دیپلمات با رویکرد «واکنش سریع» تشکیل شود که به سرعت با سفر به مناطق مختلف و رایزنی با مقامات سیاسی-اقتصادی، مسیرهای ارزی مورد نیاز را برای دسترسی به درآمدهای نفتی ایجاد کند. علاوه بر این تعیین تکلیف هرچه سریع تر، توافق با اروپا برای تشکیل SPV و توافقهای لازم با چین، روسیه و هند برای تعاملات سیاسی و اقتصادی در این زمینه ضروری است.
۳- ادامه مسیر مدیریت ارزی به تلاشهای موثر دیگر دستگاهها نیز بستگی دارد. بازار ارز، بخشی از اقتصاد ایران است، تحرک جدی در اقتصاد و فعال شدن بخشهای رکود یافته اقتصاد، علامت مشخصی برای شکوفایی اقتصاد ایران ایجاد میکند و میتواند، به بازار ارز، پیام امیدوارکنندهای بدهد. فعال شدن بخشهایی نظیر مسکن، کشاورزی، گردشگری و... با سیاستهای کوتاه و میان مدت، نقش مهمی در امیدواری به مقابله موثر با تحریمها دارد. تسریع در اجرای طرح دولت برای بازسازی بافتهای فرسوده برای رونق بخش مسکن، سامان دهی تعطیلات هفتگی با هدف رونق دادن بیشتر به گردشگری داخلی و افزایش موثر نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی به ویژه گندم، از جمله اقداماتی است که میتواند در این بخشها رونق لازم را ایجاد کند.
در هر صورت بازار ارز روند مثبتی را پیش گرفته است و بانک مرکزی با مدیریت نوسانات شدید، به تدریج در حال کاهش قیمت ارز در محدودهای قابل دفاع است. این محدوده قیمتی هر نرخی که باشد، در عمل باید از سوی نخبگان اقتصادی مورد پذیرش قرار گیرد و بانک مرکزی در مسیر رسیدن به آن و مدیریت قیمت ارز در آن محدوده حمایت شود. اکنون که تلاشهای عبدالناصر همتی موثر واقع شده است، دیگران نیز باید، ضمن حمایت از رئیس کل بانک مرکزی، در مدیریت موثر نرخ ارز، نقش مؤثرتری ایفا کنند.