در پاییز امسال، نیروهای ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده، بار دیگر حملات خود به سوریه را تشدید کردند و بیش از هزار حمله هوایی و توپخانه را صورت دادند که تقریبا همه آنها به مرز با عراق نزدیک بوده؛ چرا که واشنگتن قصد دارد تا قبل از پایان سال، به حضور داعش در این کشور پایان دهد. سرهنگ شان جی رایان، سخنگوی ائتلاف، در مورد جنگجویان باقی مانده داعش گفته: آنها در اینجا مانده اند که یا مبارزه کنند یا بمیرند، زیرا هیچ جایی برای رفتن ندارند.
با این حال، پس از آن که داعش به لحاظ جغرافیایی شکست خورد (هدفی که در حال حاضر به نظر می رسد، اجتناب ناپذیر است) آنچه برای حدود 2000 سرباز آمریکایی مستقر در سوریه رخ خواهد داد مبهم است. مقامات، توجیهات جدید ضد ایران را برای ادامه حضور نظامی در آن کشور ارائه داده اند، استدلالی که منتقدان ادعا می کنند هیچ مبنای قانونی ندارد و امکان استقرار نظامی بدون هیچ زمانی برای پایان را بازمی گذارد و با آنکه دموکرات ها در انتخابات میان دوره مجددا مجلس را به دست گرفته اند، دولت دونالد ترامپ ممکن است به زودی تحت فشار قرار گیرد تا توجیه بهتری برای این استراتژی پیدا کند؛ چیزی که می تواند بسیار سخت تر از آنچه انتظار می رود باشد.
برای حفظ حداقل تعداد نیروهای ایالات متحده در سوریه یک توجیه وجود دارد؛ برای نمونه، حسن حسن یکی از محققان ارشد دانشگاه جورج واشنگتن در حوزه افراط گرایی بیان می کند که وعده کمک ارتش آمریكا به جنگجویان كرد در مقابله با دولت بشار اسد، رئیس جمهور سوریه و تعهد مالی عربستان سعودی برای تثبیت مناطق آزاد شده از دست داعش است. مقامات آمریکایی همچنین معتقدند، این استقرار نظامی می تواند موضع ایالات متحده را در مذاکرات برای راهکار سیاسی در سوریه تقویت کند.
اما نیروهای نظامی ایالات متحده هرچه قدر هم که فشار سیاسی ایجاد کنند، خود جنگ به نفع دولت اسد رقم خورده است. در حالی که بسیاری از اعضای دولت ترامپ در تلاش برای جلوگیری از تکرار آنچه آنها به عنوان تجربه ایالات متحده در عراق می بینند هستند، که یک عقب نشینی زودهنگام منجر به ایجاد فضا برای یک شورش افراطی شد، کاخ سفید دلیل دیگری برای نگه داشتن سربازان در منطقه ارائه داده است: ایران. تهران از نیروهای اسد پشتیبانی زمینی اساسی کرده است که به کمک روسیه منجر شده تا موجی از مناقشات خنثی شود و اکنون کاخ سفید برای ماندن در سوریه تمرکز خود را بر ایران گذاشته است.
جان بولتون، مشاور امنیت ملی، در ماه سپتامبر اعلام کرد که نیروهای آمریکایی در سوریه خواهند ماند؛ تا زمانی که نیروهای ایران خارج از مرزهای ایران هستند و این مساله شامل نایبان و شبه نظامیان ایرانی نیز هست. جیمز جفری، فرستاده آمریکا در سوریه، در همان ماه گفت: قرار است واشنگتن بر حضور دامنه دار ایران در سوریه و راه هایی برای متوقف کردن آن تمرکز کند، در حالی که ما همچنان مشغول کار بر روی مشکل داعش هم هستیم و هم اکنون نیز روی زمین، ائتلاف در چند نوبت از اقدامات مرگبار در برخورد با نیروهای تحت حمایت ایران یا طرفدار دولت سوریه استفاده کرده است.
این مسأله منحصر به سوریه نیست. در خصوص یمن، دولت نه تنها به سؤال کنگره در رابطه با حمایت خود از ائتلاف تحت رهبری سعودی و امارات، با اشاره به خطر شورشیان حوثی تحت حمایت ایران، بلکه همچنین القاعده و داعش، پاسخ داده است. اما تلاش مستمر دولت آمریکا برای به دست دادن این توجیه ها، همزمان در هفته گذشته، هنگامی که مجلس سنا رأی به تصویب لایحه پایان دادن به حمایت از ائتلاف داد، فرو ریخت.
قانونی بودن هر گونه استقرار طولانی مدت ایالات متحده که به واسطه تهدید ایران منطبق است، در نهایت بی بنیه است. زمانی که باراک اوباما دستور داد تا علیه داعش در سال 2014 مداخله شود، توانست از مجوز استفاده نیروی نظامی 2001 (AUMF) بهره ببرد که بخش عمده آن فقط شصت کلمه است و در اولین روزهای پس از 11 سپتامبر امضا شده، اما از آن زمان تاکنون هفده سال است در عملیات ضدتروریسم آمریکا مورد استفاده قرار گرفته است.
به همین ترتیب، جورج دبلیو بوش و ترامپ هم از آن قانون بعنوان مبنایی برای اقدام به فعالیت هایی که از استفاده از حملات هواپیماهای بدون سرنشین در یمن و پاکستان تا حمله هوایی در لیبی و استقرار نیروهای ایالات متحده در سراسر آفریقا وسعت دارد، بهره برده اند. در سوریه، دولت اوباما از AUMF برای نابودی داعش استفاده کرد؛ گروهی که در 11 سپتامبر وجود نداشت.
با این حال به عقیده استیو ولدک، استاد حقوق دانشگاه تگزاس که کارش اغلب بر AUMF تمرکز دارد، هیچکس نمی تواند مستقیم ابراز کند که AUMF اکنون در مورد ایران یا دولت سوریه اعمال می شود. اعضای ائتلاف مانند انگلستان و فرانسه هر دو دارای منطق قانونی و سیاسی داخلی خود برای مبارزه با داعش در سوریه هستند. فشار بیشتر بر آنها برای مقابله با ایران ممکن است دشوار و منجر به ایجاد رنجش در ائتلاف هایی که برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرند، شود.
مقامات وزارت دفاع می گویند که حضور نیروهای آمریکا در زمین به مقابله با جاه طلبی های ایران و حمایت بیشتر از اسرائیل کمک خواهد کرد. پنتاگون نیز حق دفاع گسترده ای برای خود در نظر گرفته که به شرکایی مانند نیروهای دموکراتیک سوریه، متحدان ایالات متحده در سوریه گسترش می یابد. پنتاگون و کاخ سفید حوادث گذشته مانند برخورد با شبه نظامیان طرفدار دولت، ساقط کردن هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی و کشتار تعدادی از نیروهای وابسته به روسیه را به عنوان دفاع از خود اعلام کردند.
افراد اندکی از خارج از دولت این توضیحات را کافی یافتند. هینا شمسی، مدیر پروژه امنیت ملی ACLU، گفته: هیأت اجرایی نتوانسته شفافیت معناداری در مورد اینکه گروهی که ادعا می کند در حال مبارزه با اوست، چه گروهی است، با چه هدف و با چه پیامدهای حقوق بشری و استراتژیکی این مبارزه صورت می گیرد. کنگره تا حد زیادی موفق به انجام نظارت معنادار شده و پرسش های سختی را در این خصوص مطرح و محدودیت هایی را برای ادعاهای فزاینده و فریبنده در خصوص جنگ اعمال می کند.
در حالی که چشم انداز کمی وجود دارد که خود قانون AUMF تغییر کند، موفقیت دموکرات ها در انتخابات میان دوره می تواند به معنی یک کنگره کنجکاوتر باشد. رهبران دموکرات از جمله آدام اسمیت، که احتمالا رئیس بعدی کمیته خدمات نیروهای مسلح است، گفته اند، نظارت بر عملیات حساس نظامی، اولویت اصلی است. حتی قبل از انتخابات میان دوره ای، این نمایندگان برای ارائه توضیح شفاف تری از استراتژی نظامی آمریکا در سوریه فشار آورده بودند. در جلسه استماع کمیته خدمات نیروهای مسلح در ماه اکتبر، سث مولتون نماینده دموکرات از ماساچوست دستیار وزیر دفاع رابرت کریم را درباره اظهارات بولتون راجع به ایران به صلابه کشید. مولتون که قبل از راهیابی به کنگره، چندین سفر را به عراق انجام داده گفت: این یک قضاوت تحلیلی نیست. اگر دختر شما در حال حاضر در سوریه باشد و مشاور امنیت ملی بگوید که دختر شما زمانی می تواند به خانه برگردد که ایران سوریه را ترک کرده باشد، به نظر من او این مساله را کاملا وابسته به ایران کرده است.
طبق گفته ی یک مشاور کنگره که به دلیل ترس از آسیب رساندن به تلاش دفترش برای کسب اطلاعات بیشتر، نخواسته نامش فاش شود، وکلای پنتاگون هم سؤالات اضافی در مورد منطق استقرار نیروهای نظامی را از قانونگذاران دموکرات پنهان می کنند. و یکی دیگر از اعضای کمیته خدمات نیروهای مسلح در حال آماده شدن برای پرسش و پاسخ هستند. جیمی پانتا، نماینده دموکراتیک در کالیفرنیا، در هفته گذشته اعلام کرد: تصمیم به گسترش مأموریت نظامی ایالات متحده در سوریه فراتر از هدف شکست دولت اسلامی است. کنگره مجوز استفاده از زور علیه ایران را صادر نکرده است.
از ماه آینده، انتظار می رود مقامات بیشتری از کاخ سفید و پنتاگون برای ادای توضیح سیاست دولت در سوریه به کنگره فراخوانده شوند. جلسه ای که کارم در ماه اکتبر به آن فراخوانده شد، اولین جلسه نظارتی بود که در طی این ماه ها برگزار شد. پیتر بیلربک، یکی از مشاوران ارشد دفاعی و سیاست خارجی مولتون، گفته: با وجود این، ما هنوز از استراتژی دولت ترامپ در مورد سوریه کمترین اطلاعات و آگاهی را داریم.
هرچند دموکرات ها در میان دوره کنترل سنای آمریکا را نگرفتند، آنها نیز برای گرفتن پاسخ در این خصوص فشار آورده اند و احتمالا این کار را پس از رأی گیری در مورد یمن در هفته گذشته، ادامه خواهند داد. سناتور تیم کین، دموکرات از ویرجینیا، نظر پنتاگون را در این باره که «دفاع جمعی از خود» آمریکایی ها به نیروهای متحد ایالات متحده تسری یابد، آن هم بدون در نظر گرفتن مهاجم احتمالی، مورد انتقاد قرار داده است و این سوال را مطرح کرد که آیا کنگره چنین اقدام نظامی را مجاز می داند یا خیر؟
امسال، کین و باب کورکر جمهوری خواه از تنسی جانشین AUMF را معرفی نمودند اما منتقدان حقوقی بیان کردند که این جانشین به شکلی نقض غرض کرده و توانایی اجرایی دولت برای مدیریت جنگ در آینده افزایش می دهد.
سناتور جف مرکلی از اورگان، دموکراتی که به شدت از وضع موجود در سوریه انتقاد می کند، پیش از این لایحه خود را ارائه کرده که حدود استفاده از AUMF در آینده را محدود می کند و شامل تبصره هایی برای ایجاد خط پایان و نیاز به اعطای مجوز استفاده در هر سه سال یک بار است.
مرکلی به نشریه آتلانتیک گفته است: کنگره هرگز به اعزام نیروهای آمریکایی به سوریه رأی نداده و قطعا مجوز حضور نامحدود در آنجا برای مقابله با ایران را نیز صادر نمی کند. اگر قانون فعلی AUMF ، که تا کنون بیش از حد خود مورد استفاده قرار گرفته است، برای توجیه اقدام نظامی علیه ایران و یا قرار دادن نسل جدیدی از مردان و زنان آمریکایی در یک منطقه جنگی در خاورمیانه استفاده شود، این اقدام کاملا غیر قانونی خواهد بود.
اما در سوریه، مانند یمن، تنش اساسی تنها با مقابله با خود AUMF حل و فصل می شود که به نظر می رسد کنگره در سال های آتی مایل به سر و کله زدن با آن نیست. به نظر می رسد، در مجلس سنا، اشتیاق کمی برای یک لایحه مانند لایحه مرکلی وجود دارد؛ بماند که این لایحه را یک رئیس جمهور جمهوری خواه هم امضا کند. در مجلس، اولویت های دموکرات ها در حال افزایش است و توجهات به جاهای دیگر معطوف شده؛ به مواردی مانند بررسی امور مالی رئیس جمهور و یا ارتباطات دولت او با روسیه. پنتاگون و کاخ سفید ممکن است بهتر از قبل تحت نظارت کنگره باشند، اما تنها تحت قوانین موجود این اتفاق رخ می دهد.
حتی نظارت بیشتر هم ضمانت شده نیست. پروفسور لیندا فلاور، استاد کالج دارتموت، نشان داده است که تعداد روزهای جلسه استماع علنی در کنگره از دهه 1970 تقریبا بدون وقفه کاهش یافته است. او در تحلیل اخیر از کاهش نظارت بر سیاست خارجی نوشته: جلسات نظارتی موثر، طی هفته ها یا ماهها ادامه می یابد، بنابراین نیازمند صبوری و نظم و انضباط اعضای کنگره هستند. اگر بررسی سیاست ایالات متحده در سوریه موجب حقانیت و مباشرت با نیروهای درگیر جنگ شود، دموکرات ها مجبور خواهند شد این روند را متوقف کنند.