این روزها به هر بازاری که سر بزنید، قیمتها به سقف چند ماهه اخیر چسبیده و خیال پایین آمدن ندارند. فرقی نمیکند بازار چه محصول یا کالا و خدماتی باشد؛ از بازار خودرو و قطعات آن گرفته تا بازار مسکن و نیازهای ضروری و اساسی سفره های مردم.
اگر به میانه های نیم سال اول بازگردیم، خبرها حکایت از افزایش قیمتها به دلیل جهشهای لحظه ای و ساعت به ساعت نرخ ارز به ویژه دلار آمریکا در بازار آزاد داشت. هرچند مسئولین دولتی معتقد بودند که قیمتهای ارز در بازاری کم حجم رقم خورده و نباید تأثیری بر کالاها به ویژه کالاهای اساسی مردم داشته باشد، زیرا دولت برای تأمین نیاز اساسی مردم، دلار 4200 تومانی تخصیص داده است.
اما آنچه مسلم است، اینکه جهش نرخ ارز تأثیر قابل توجهی بر افزایش قیمت سایر کالاها و خدمات گذاشته بود و مردم نیز این ارتباط مستقیم را باور کرده بودند و بسیاری از مردم دلیل دیگری را متصور نمیشدند.
به هر حال با گذر زمان، این روزها نرخ دلار آمریکا تقریباً به نصف رسیده است. اما بر خلاف انتظار، خبری از عقبگرد قیمتها در سایر کالاها و خدمات نیست و حتی در مواردی شاهد ادامه روند افزایشی نرخها هستیم.
♦ حال پرسش اینجاست که آیا اساساً جهشهای چند ماه اخیر نرخ کالاها و خدمات، تنها متأثر از افزایش نرخ ارز بوده که حالا با افت آن، باید انتظار کاهش قیمتها را داشته باشیم؟!
♦ آیا عوامل دیگری همچون افزایش نقدینگی در رشد نرخ کالاها اثرگذار بوده است؟ اگر پاسخ مثبت است، این اثرگذاری را چند درصد میدانید؟
♦ بسیاری از کارشناسان، چسبندگی قیمتها را عاملی میدانند که از کاهش قیمتها در بازه زمانی کوتاه جلوگیری کرده و معتقدند در ماه های آتی، قیمتها کاهش خواهد یافت. آیا شما با این استدلال موافق هستید؟
♦ اگر بپذیریم که تنها جهش نرخ ارز باعث افزایش قیمت کالاها در بازار داخلی بوده، چرا با ریزش نرخ ارز، کاهش قیمت کالاها را احساس نمیکنیم؟
♦ برخی معتقدند که جهش قیمت کالاها به دنبال افزایش تقاضا به وجود آمده و همچنان وجود تقاضا مانعی در برابر افت قیمتهاست. آیا این استدلال قابل تعمیم به کل بازار و کالاهاست؟
و سؤال پایانی؛ آیا شما کالایی را سراغ دارید که به دنبال ریزش اخیر نرخ ارز، به کاهش قیمت رضایت داده باشد؟