بودجه ۹۸ نیز به منبع اصلی درآمد ارزی کشور، یعنی صادرات و فروش نفت و گاز وابسته است؛ موضوعی که در شرایط تحریم، تحقق پیشبینیهای درآمدی در بودجه را دشوار کرده است. اما بررسیها نشان میدهد، در سال های اخیر، میزان درآمدهای ارزی کشور تنها از طریق صادرات نفت و گاز، آنقدر قابل توجه بوده که دولتها نمیتوانند عذری در خصوص کمبود منابع داشته باشند، ولی جای سؤال است که چرا همچنان مشکلات اقتصادی در کشور خودنمایی میکنند؟
به گزارش «تابناک اقتصادی»؛ بودجه 98 چند روزی است که توسط رئیسجمهور رونمایی شده است. در این میان اعداد و ارقام مربوط به منابع بودجه عمومی دولت نشان میدهد که بخشی از منابع بودجه عمومی متعلق به درآمدها و بخشی دیگر نیز مربوط به واگذاری داراییهای سرمایهای میباشد. در این میان، منابع دولت از بخش درآمدها، 2,086,755,000 (میلیون ریال) یعنی بیش از 208 هزار میلیارد تومان پیشبینیشده است. این رقم شامل موارد زیر هست؛
درآمدهای مالیاتی (1,535,746,001) ، درآمدهای حاصل از مالکیت دولت (252,605,500)، درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات (97,675,870)، درآمدهای حاصل از جرایم و خسارات (50,276,000) و درآمدهای متفرقه (150,451,629).
از سوی دیگر منابع دولت از واگذاری داراییهای سرمایهای، شامل سه بند زیر است.
بند اول: منبع حاصل از نفت و فرآوردههای نفتی (1,425,382,001)
بند دوم: منابع حاصل از فروش و واگذاری اموال منقول و غیرمنقول (45,000,000)
بند سوم: منابع حاصل از واگذاری طرح تملک داراییهای سرمایهای (10,000,000)
اما آنچه در این اعداد و ارقام مهمتر میباشد، سهم مربوط به منابع حاصل از فروش نفت و فرآوردههای نفتی است. سهمی که نسبت به سال قبل با رشد 41 درصدی مواجه شده است. اما ذکر این نکته مهم است که بدانیم بخشی از این افزایش، مربوط به کاهش سهم صندوق توسعه ملی از صادرات نفت می باشد، زیرا سهم این صندوق در بودجه 97، 32 درصد تعیین شده بود ولی در بودجه 98 به 20 کاهشیافته است. درنتیجه، کاهش 12 درصدی از سهم صندوق توسعه ملی و همچنین افزایش نرخ تسعیر ارز، باعث رشد قابل توجه درآمدهای ریالی دولت از فروش نفت در بازار جهانی شده است. اما بهطورکلی پیشبینیهای درآمدی دولت در بودجه سال آینده نشان میدهد که بودجه 98 با رشد سهم نفت در حسابوکتاب دولت مواجه شده است. زیرا در سال جاری، پیشبینیشده بود که سهم درآمدهای نفتی دولت از منابع عمومی بودجه، حدود 26 درصد باشد ولی در بودجه سال آینده، این رقم به نزدیک به 35 درصد (34.96) افزایشیافته است که نشان میدهد در سال آینده یکسوم از منابع عمومی دولت به درآمدهای نفتی وابسته خواهد بود.
اما تحقق این ارقام نفتی، در شرایط تحریم، قدری سخت و با ابهام روبه روست، چون این روزها بهای جهانی نفت برخلاف ماههای قبل، با کاهش قیمت همراه شده و از طرفی، مشتریان نفتی ایران تحتفشار دولت آمریکا قرار دارند. هرچند کشورمان سالهای سال است که در شرایط تحریم قرار دارد و همواره توانسته است راههایی برای صادرات و فروش نفت پیدا کند. اما در این میان، مروری بر درامدهای نفتی ایران در 58 سال گذشته، نشان میدهد که درامدهای ارزی کشور از تولید و صادرات نفت با چه فراز و فرودی همراه بوده است و مشخص خواهد شد که کشور ایران در چه سالی، بیشترین درامدهای نفتی را داشته است اما با همه این درآمدهای ارزی، همچنان کشور در حسرت توسعهیافتگی قرار دارد و بهتر است مسئولین دولتی به دنبال پاسخ به این پرسش باشند که چرا با این همه منابع درآمدی نفتی، کشور با مشکلات فراوان اقتصادی دستوپنجه نرم میکند:
بر اساس این گزارش، برای آنکه بدانیم در شش دهه اخیر در اقتصاد ایران چه میزان درآمد ارزی از طریق صادرات نفت و فرآوردهای آن حاصلشده است، میتوان به گزارش اخیر دفتر پژوهشهای اقتصاد و توسعه اتاق مشهد استناد کرد.
در این گزارش، منابع ارزی کشور به دودسته منابع مستقیم و غیرمستقیم تقسیم شده است. در این مطلب، قصد داریم به منابع مستقیم ارزی کشور بپردازیم تا مشخص شود طی شش دهه اخیر از صادرات نفت خام، گاز طبیعی، پتروشیمی و صادرات غیرنفتی که متأسفانه شامل مشتقات نفتی نیز میشود، چه میزان ارز برای کشور حاصل شده است.
این بررسی از سال 1338 تا 1396 را شامل میشود و همانطور که در جدول زیر مشخص است، از زمان شروع تحریمها، یعنی از سال 1385 تا سال 1396، 1,252,054 (ارقام: میلیون دلار) ، از منابع مستقیم ارزی، برای کشور درآمد حاصل شده است.
در ادامه با مروری بر آمار و ارقام جدولهای پیش رو، ملاحظه میشود که در زمان تحریم، منابع قابلتوجهی برای کشور فراهم بوده است، اما با وجود برخورداری از این منابع عظیم، اکنون کشور از منظر اقتصادی با مشکلات متعددی روبه رو شده است.
همچنین محاسبه متوسط سالانه منابع در دسترس برای اداره کشور در هر دوره ریاست جمهوری، نشان میدهد که بیشترین منابع فراهم بوِده طی چند دهه گذشته، متعلق به دوره ریاست جمهوری آقای احمدینژاد است. در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی نیز مشاهده می شود که منابع قبال توجه ارزی برای کشور فراهم بوده است.
نگاهی به آمارهای صادرات نفت و گاز ایران از سال 1338 تا سال 1396 نشان میدهد که در طی این سالها، 1,503,590 (ارقام: میلیون دلار)، درآمد ارزی تنها از بخش صادرات نفت و گاز برای کشور حاصل شده است که از این میزان درآمد ارزی، 81 درصد از سال 1368 تا سال 1396 بوده است. همچنین باروی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد، از سال 84 تا سال 92، بیش از 42 درصد از منابع ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز، در دولتهای نهم و دهم به دست آمده است. که این میزان تا پایان سال 1396، به بیش از 60 درصد رسیده است.
یعنی دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد و آقای روحانی، درمجموع تا پایان سال 1396، 912,324 ( ارقام: میلیون دلار) درآمد ارزی تنها با صادرات نفت و گاز برای کشور حاصلشده است؛ هرچند اگر دایره این بررسی را به مجموعه منابع ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز، پتروشیمی، کالاهای غیرنفتی و خدمات، افزایش دهیم شاهد درصدهای قابلتوجهی خواهیم شد. بهگونهای که از سال 1368 تا سال 1396، 84 درصد منابع ارزی برای کشور به دست آمده است.
همچنین در زمان دولت محمود احمدینژاد در سالهای 1384 تا سال 1392، این سهم از درآمدهای ارزی مستقیم به بیش از 46 درصد در طول شش دهه اخیر میرسد و در کل دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد و آقای روحانی، این درصد از دریافتیهای ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز، پتروشیمی، کالاهای غیرنفتی و خدمات، به بیش از 64 درصد میرسد.
در گزارش اخیر ارائهشده از سوی دفتر پژوهشهای اقتصاد و توسعه اتاق مشهد، تأکید شده که چرا با وجود در دسترس بودن مقادیر بالای منابع ارزی در کشور آن هم تنها از طریق صادرات نفت و گاز و ...، شاهد مشکلات اقتصادی در این شش دهه از اقتصاد ایران بودهایم؟ هرچند در گزارش اخیر، سعی شده است که به این سؤال پاسخی داده شود، بهگونهای که در بخشی از گزارش دفتر پژوهشهای اتاق مشهد آمده است که از جمله دلایل مواجه کشور با چنین وضع ناخوشایند اقتصادی که بهتبع آن، با چالشها و ناهنجاریهای اجتماعی حادی روبرو شده، میتوان به نکات زیر اشاره داشت؛
آنچه مشخص است، بر اساس آمارهای موجود در این گزارش، بههیچوجه دولتها نمیتوانند عذری در خصوص کمبود منابع داشته باشند و در شرایط فعلی کشور یعنی شروع دوباره تحریمهای یکجانبه علیه ملت ایران، بهتر است مسئولان دولتی بیشتر از آنکه نگران چگونگی صادرات نفت خام باشند، نگران از دست رفتن ثروتهای انسانی و فکری جامعه و فرصتهای ازدسترفته تولید واقعی باشند.