ماجرا به اواخر آذرماه و به بخشی از برنامه پایش برمی گردد که به معرفی کسب و کارهای مختلف به مردم می پردازد. آن برنامه به معرفی یک شرکت حمل و نقل ریلی و گردشگری اختصاص داشت که «دایا» نام دارد و میهمانی از آن برای معرفی فعالیت این شرکت روانه استودیوی پایش شده بود.
گپ و گفت با فردی که ایده پرداز خلاق این شرکت معرفی شده و گفتوگوی اسفندیاری با وی تا آنجایی پیش میرود که از توضیح تورهای گردشگری با راه آهن، به جذب نمایندگی فروش این شرکت نیز میرسد. ایدهای که البته مدت هاست اجرایی هم شده و از این روی، تریبون دادن به تبلیغ آن در رسانه ملی برای یک شرکت و طرح ادعای ایده پردازی در این خصوص، عجیب به نظر میرسد.
نکاتی که ظاهرا تنها ابهام در این خصوص نیست و به سرعت به بازتاب نکاتی در فضای مجازی منجر میشود؛ نکاتی از جمله اینکه کیاداود اسفندیاری، ایده پرداز این شرکت خاص است. فردی که در سایت این شرکت ایده پرداز خلاق این شرکت معرفی شده و برای آنکه شائبهای در خصوص هویتش نباشد و مثلا برخی فکر نکنند که ممکن است پای تشابه اسمی در میان باشد، بر «مجری» بودن او در رسانه ملی تأکید شده است!
نکته جالب توجه در این میان، حذف صفحه معرفی این ایده پرداز از سایت این شرکت، آن هم پیش از پخش برنامه تلویزیونی است که بسیار مشکوک و شبهه برانگیز است. صفحهای که تصویر آن در شبکههای مجازی دست به دست میشود و سندی در راستای اثبات تبلیغ این مجری برای شرکت خودش در رسانه ملی است.
ادعایی که البته حاوی ابهاماتی است؛ ابهاماتی که در واکنش این مجری رسانه ملی به اخبار منتشره پیرامون تبلیغ این شرکت و نسبت آن با خودش، برخی شان توضیح داده میشود و بعضی شان بر جای میمانند یا زاییده میشوند!
اسفندیاری در این باره به تسنیم میگوید: «این موضوع از اصل اشتباه و دروغ است. ما سامانهای داریم که شرکتها و صاحبان شرکت را نشان میدهد. همین رسانهها میتوانند به آن سامانه مراجعه کنند و ببینند من مدیرعامل یا عضو هیأت مدیره این شرکت هستم یا خیر. اگر ثابت نکنند، شرکت مذکور متعلق به من است، باید هزینه خرید آن را به من بپردازند یا پاسخگوی دروغشان باشند.»
واکنش این مجری در ادامه جالبتر میشود، چون از طرح تلویحی شکایت از بیان کنندگان این موارد که به زعم وی، دروغ است، به دوستی با شرکت مذکور و دشمنی برخی با این دوستانش میرسد. او میگوید: «ماجرا این است که من به برخی از مجموعههای عامالمنفعه یا تجاری مشاوره پولی یا فکری صرف میدهم که یکی از شرکتهایی که کمک فکری صرف دادهام، همین شرکت مهندسی بازرگانی راهیان عصر دایا بود... هیچ پولی هم در این میان رد و بدل نشده و فقط ایده و فکر نقل و انتقال بنده با این شرکت بوده است.»
کمک فکری که به گفته این مجری، موجب شده مدیران شرکت، نام وی را به نشانه تقدیر از او، در زمره ایده پردازان درج نمایند تا تشکری از وی کرده باشند و او بعد از چند روز پی برده و تقاضای حذف نامش را مطرح کرده است؛ تقاضایی که به سرعت اجابت شده است، «اما رقیب تجاری از نام من برای پیشبرد دعوای تجاری خودش سوء استفاده کرد که به لحاظ قانونی قابل پیگیری است.»
این جملهای است که اسفندیاری بر زبان آورده تا بگوید ریشه دعواها، رقابت ناسالم یک رقیب با این شرکت است. کدام شرکت؟ شرکتی که مجری این برنامه نام وی را ذکر نکرده، اما با بیان این ادعا نشان داده که هرچقدر به شرکت دایا نزدیک و در زمره دوستانش است، از آن شرکت رقیب دور است و حتی احتمالا افشاگری آنها را [که از قضا به نوعی صحت هم داشته]پیگیری قضایی و حقوقی خواهد کرد!
دوری و نزدیکی که نشان میدهد به عملکرد اسفندیاری در برنامه تلویزیونیاش خدشههایی جدی وارد است؛ خدشهای از جنس ورود به رقابت دو شرکت با هم که یکی شان به صراحت دشمن دیگری معرفی میشود و مجری با اطلاع از این دشمنی ها، طرف دیگر را به رسانه ملی فرا خوانده تا از آنها حمایت کرده و شرایط را برای تبلیغ رایگان و وسیع کسب و کار ایشان فراهم آورد.
شرایطی که ظاهرا به رایگان فراهم آمده است، همان گونه که اسفندیاری مدعی است به رایگان به این شرکت ایده فکری داده است. ارتباطی رایگان که برای بسیاری شبهه آفرینی کرده و حاشیههایی را موجب شده که میشد پیش از این با راهکارهای بسیار ساده از وقوعشان پیشگیری کرد؛ راهکارهایی مثل دعوت از دو طرف این رقابت یا دشمنی یا چشم بستن بر هر دویشان و اختصاص وقت رسانه ملی به کسب و کاری دیگر. کسب و کارهایی که هم آرزو دارند به تبلیغ رایگان برسند و هم استحقاقش را دارند!