خبرنگار و عکاسی که ظهر دیروز به استودیوی یک تلویزیون اینترنتی رفته بودند تا از صحنه ورود کارشناسان این تلویزیون به استودیو گزارش بگیرند، ناگهان با صحنه‌های عجیبی روبه‌رو شدند.
به گزارش ایسنا، «خبرورزشی» در ادامه نوشت: ملی‌پوش سابق پرسپولیس که کارشناس یک شبکه تلویزیونی برای پخش بازی‌های تیم ملی در جام ملت‌های آسیا بود با اتومبیل شخصی خود به محل استودیو رسید. هنوز یک ساعتی به شروع بازی مانده بود و این ملی‌پوش (که اخیراً با یک مصاحبه در برنامه تلویزیونی و طرح ادعای پیشنهاد بی‌شرمانه به او برای پوشیدن پیراهن تیم ملی، نام خود را بر سر زبان‌ها انداخته بود) می‌خواست برای کارشناسی بازی تیم ملی به استودیوی تلویزیون اینترنتی در خیابان ولی‌عصر برود اما همین که وارد کوچه شد، مأموران را منتظر خودش دید. گویا او قصد فرار داشت که یک نفر با لباس شخصی خودش را مقابل ماشین انداخت و پلیس هم مجبورش کرد از ماشین پیاده شود. خبرنگار و عکاس هاج و واج مانده بودند، آنها از آن شخص که خودش را جلوی ماشین انداخته بود پرسیدند داستان چیست و جواب شنیدند: «حکم جلب سیارش را دارم.» دقایقی بعد این ملی‌پوش سابق پرسپولیس با دستبند سوار ماشین نیروی انتظامی شد و او را به کلانتری سنایی بردند.
وکیل این ملی‌پوش پیشین در تلاش بود او را با وثیقه بیرون بیاورد اما شاکی شخصی‌اش رضایت نمی‌داد.
راست و دروغش گردن راوی که می‌گفت این ملی‌پوش سال‌های نه چندان دور، چند شاکی دارد. یکی از او سر ماجرای معامله زمینی در شمال ایران شاکی است و حکم جلبش را گرفته و طبق این حکم، این فوتبالیست سابق به رد مال، زندان و پرداخت ۲۰ میلیون تومان حق دادرسی محکوم شده، دیگری بابت داستان‌های یک آرایشگاه زنانه طلب چندصد میلیونی از او دارد و یکی از همبازیانش در تیم ملی هم از او شکایت کرده و مدعی است سند خانه مادرش را برای وام گرفتن این ملی‌پوش در گرو بانک گذاشته بود که او قسط‌های بانک را نداد و بانک هم خانه مادرش را تصاحب کرد.
می‌گویند در ساعاتی که وکیل این بازیکن تلاش می‌کرد از شاکی‌اش رضایت بگیرد، افراد دیگری به عنوان شاکی به کلانتری مراجعه کردند و شاکی اصلی هم اصرار داشت طبق حکم جلب صادر شده، این فوتبالیست سابق باید به دادگاه مازندران منتقل شود.
گویا شاکیان ملی‌پوش دستگیر شده از مدت‌ها قبل با حکم جلب دنبال او بودند. آنها بعد از پخش مصاحبه‌های پی‌درپی این فوتبالیست سابق از شبکه‌های تلویزیونی مختلف، متوجه می‌شوند او کارشناس یک تلویزیون اینترنتی است و او را پیدا می‌کنند.
زمان بازی اول تیم ملی، کشیک داده‌اند و متوجه ساعت ورود و خروج او شدند و سرانجام دیروز او را به دام انداختند.
هیچ کس نفهمید منظورتون ح ک هست