هفته پیش بالاخره استعفای قاضیزادههاشمی از وزارت بهداشت از سوی رئیسجمهور پذیرفته شد. آقای وزیر از آنچه «ناهماهنگی و خلف وعدههای مکرر مدیریت سازمان برنامه و بودجه کشور» خوانده، گلایه کرده است.
به گزارش دانشجو، محمد کفیلی؛ هفته پیش بالاخره استعفای سیدحسن قاضیزادههاشمی از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از سوی رئیسجمهور پذیرفته شد. آقای وزیر از آنچه «ناهماهنگی و خلف وعدههای مکرر مدیریت سازمان برنامه و بودجه کشور» خوانده، گلایه کرده است. معنای صریح حرف جناب هاشمی گلایه از این است که چرا دولت پول بیشتری را خرج طرح تحول سلامت نمیکند؛ یعنی یک اعتراض بزرگ به «عدم توزیع پول دولتی!» جناب آقای نوبخت، رئیس سازمان مدیریت هم از اینکه چرا نمیتواند بیش از «پول زیادی که تاکنون دولت به وزارت بهداشت داده است»، پول دیگری تزریق کند حرف زده و در کنایه به وزیر مستعفی گفته است: «میخواهید سازمان برنامه و بودجه را هم مثل بیمه سلامت که از وزارت کار گرفتید، ببرید به وزارت بهداشت» از این رو برای بررسی وضعیت طرح ناتمام تحول سلامت و عملکرد آقای قاضیزاده در دوره ۶ سال وزارتشان با تعدادی از فعالین دانشجویی به میز گفتگو نشستیم.
در این باره با حاتمی، دبیر شورای صنفی دانشگاههای علوم پزشکی کل کشور، محمودی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، رضیعی، دبیر کمیته آزاداندیشی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل و سالمی، دبیر شورای صنفی دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفتگو کردیم.
خبرگزاری دانشجو: وضعیت شش ساله مدیریت وزارت بهداشت را در بخش اجرایی کردن طرح توسعه سلامت چگونه ارزیابی میکنید؟
حاتمی: در مورد عملکرد جناب دکتر قاضیزاده هاشمی در طول ۶ سال وزارت ایشان در دوره ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی، شورایهای صنفی میتوانند به خوبی به نقد و بررسی بپردازند.
این وزارت خانه از اولین روزهای شروع فعالیت خودش با طرحی به نام طرح تحول سلامت شناخته شد که طرحی جامع و در برگیرنده موضعاتی، چون بهداشت، درمان، پیشگیری و آموزش بودهاست.
طرح تحول سلامت با وجود نقدهای متعددی که در حال حاضر به آن وارد شدهاست در ابتدا یک طرح موفق و پویا بوده، بسیاری از هزینههای سرسام آور بهداشت و درمان در سالهای ۹۱ و ۹۲ را کاهش داد و باعث کاهش هزینههای بیماران در سطح درمان شد، مراکز بهداشت گسترش پیدا کرد؛ بیمههای سلامت با تحت پوشش دادن دو میلیون نفر به ۱۰ میلیون نفر رسید و با این حساب و رشد و موفقیتی که این در طرح در اوایل داشت، باعث شد که وزیر بهداشت به عنوان موفقترین وزیر کابیه دولت یازدهم شناخته شود.
ما به طرحی با این ویژگیها در حوزه سلامت نیاز داشتیم و این طرح میتوانست به موفقیتهای خودش در ادامه هم برسد. ولی نقد کلی که ما درحال حاضر به آقای قاضیزاده هاشمی وارد میدانیم تکمیل نکردن و در مسیر اشتباه قرار گرفتن آن است.
طرحی که به خوبی مدیریت نشد و در مسیر صحیح خودش ادامه پیدا نکرد و این مهم ناشی از علتهای متفاوت و ریشهایی میباشد. یکی از آن علتها را میتوان به عدم مطالعه علمی قبل از اجرای طرح دانست. این طرح صرفا به یک طرحی که الگو برداری شده از چندین طرح موفق در حوزه بهداشت و سلامت در دیگر کشورها بود، شکل گرفت و توجهی به بومی سازی آن نشد. این عدم وجود علم کافی در مدیریت این طرح همراه با گستردگی آن، به این وضعیت کنونی منجر شد که بیمهها به مرحله ورشکستگی رسیدهاند، دانشگاههای علوم پزشکی به خاطر ضررهای این طرح مجبور به کاهش هزینههای دانشگاه شدهاند که این امر ناخودآگاه تاثیر میگذارد در روند آموزشی دانشجویان و موجب ایجاد نارضایتیهای متنوع در بخشهای مختلف نهادهای علمی و درمانی تحت نظارت این طرح میشود.
با این وضعیت استعفا و شانه خالی کردن جناب آقای قاضیزاده صحیح نبودهاست و ایشان باید با توجه به ریسکی که انجام دادهاند پای مسئویت آن میایستادند و در صدد جبران آن بر میآمدند. در حالی که چندین ماه پیش جناب وزیر در خصوص عدم وجود صبر و تحمل- که در بسیاری از مسئولین دیده میشد- آنها را به مراعات و صبر دعوت میکرد، ولی با گذشت زمان کوتاهی خود ایشان دست به شانه خالی کردن از مسئولیت خود زدهاند.
در این شش سال ما در حوزه آموزش در سطح دانشگاهها بسیار ضربه خوردیم. متاسفانه این وزارتخانه از همان نام خود دچار تناقض شده بود که با توجه به نام وزارت خانه که وزارت بهداشت و درمان و آموزش که میباشد، کمترین توجه به حوزههای پیشگیری، بهداشت و آموزش شده بود و صرفا تمام توجه را درگیر مسایل درمانی کرده بود.
در نظام سلامتی ما از اوایل تا به امروز نوعی پزشک سالاری حاکم بودهاست و با رویکردی که این طرح در پیش گرفت و کمتر توجه خود را در حوزه بهداشت و پیشگیری اختصاص داد، به نحوی گستردهتر به این وضعیت پزشک سالاری در نظام آموزشی دامن زد.
با این حساب دومین اشکال به طرح سلامت همانطور که گفتیم عدم توجه به پیشگیری و بهداشت بودهاست. در حالی که میشود با هزینههای کمتر و مدیریت شدهتر شرایط را به گونهای مهیا میکرد که مردم کمتر درگیر بیماری شوند و با این حساب زمینههای کمتری از طرف دولت و هم از جانب مردم در جهت درمان صرف میشد. این طرح توجه کمی به مسئله مهم پیشگیری و آموزش در سطح جامعه داشتهاست و این اشکال اساسی به عدم توجه به مسئله مهم پیشگیری به همان وضعیت پزشکسالاری و فوکوس این طرح در مسائل درمان صورت یافت. با توجه به آمارهای داده شده بعد از گذشت این شش سال مقدار دریافتی پزشکان جهت درمان به بیشتر سه برابر رسیدهاست.
با این توجه که این طرح توجه خود را بیشتر در جهت کاهش هزینههای پرداختی بیماران در طول درمان خود دانسته بود منجر به پزشکسالاری، عدم توجه به پیشگیری، بهداشت، بیمهها و دیگر جنبههای تحت نظارت این طرح شد.
این وضعیت و هزینههای گزاف در حوزه درمان باعث شد که بار سنگینی بر دوش بیمهها و مراکز آموزشی در سطح دانشگاهها شده است که با کمبود بودجه قابل توجهایی روبه رو هستند که موجب فراهم شدن وضعیتی شدهاست که کف مطالبات صنفی و آموزشی دانشجویان به سقف مطالبات تبدیل شدهاست.
با این حساب که سقف مطالبات دانشجویی به کف مطالبات نزول پیدا کردهاست دیگر نباید آن شور و حلاوت را در دانشگاهها و خط دهیها و جریان سازیهای دانشگاه در جامعه به صورت زمانای گذشته داشته باشیم.
رضیعی: نکته اولی که باید بررسی شود این است که تفکر اشتباهی در اذهان عمومی به دلیل رویکرد مسئولین ایجاد شدهاست که طرح سلامت از این جهت آمدهاست که میزان پرداختی را از جیب مردم کاهش دهد. البته با یک مقایسه آماری که در سازمان آماری کشور به دست آمدهاست متوجه میشویم که این پرداختی کاهش نیافته که هیچ افزایش نیز یافتهاست.
طبق آماری که سازمان آمار از سال ۹۲ تا به سال ۹۶ داده است ناشی از آن است که این میزان پرداختی در طی این دوره افزایش داشتهاست و با توجه به تورم ۶۰ رصدی باز ۸۵ درصد به هزینه پرداختی مرد در حوزه سلامت افزوده شدهاست و به نوعی ۲۵ درصد بیشتر وضعیت اقتصادی جامعه تورم و افزایش هزینه وجود داشتهاست؛ این در حالی است که در این دوره ۶ ساله بودجه کشور دو برابر شدهاست و بودجه وزارت بهداشت هم ۴ برابر شدهاست.
استعفای آقای قاضیزاده یک بازی دو سر برد برای ایشان بوده است، اگر با درخواست بودجه ایشان موافقت میشد و روال همانگونه بنا بر سابق ادامه پیدا میکرد شرایط قبلی ادامه پیدا میکرد و در حال حاضر هم که جانشین آقای قاضی زاده روی کار آمدهاند با چالشهای جدی و جدید تری مواجه خواهد شد و بدهیها و ورشکستگیهای بیمهها اگر روال و رویکرد جدیدی ایجاد نشود در سالهای اینده بحرانهای جدیدی را به همراه خواهد داشت.
یکی از اقشاری که بیشترین تاثیر در خصوص اجرای طرح توسعه سلامت با آن مواجه شده، قشر دانشجو است که فشارهای متعددی را متحمل شده است. در دانشکدههای مختلف پزشکی مشکلات متعدد صنفی و آموزشی و کمبودهای بودجهایی وضعیتی را ایجاد کردهاست که دانشکدهها به سمت درآمدی زایی و همکاری با بنگاههای آموزشی خارجی بروند و فضای دانشگاهی و آموزشی را هم به بهانه درآمدزایی در اختیار قشر غیر دانشجویی و متفرقه قرار دادهاست.
ما در حال حاضر با پدیدهای مواجه هستیم به اسم فروش صندلیهای آموزشی؛ که فضا را برای هر فردی که سرمایه کافی را دارد ایجاد میکند که با عدم لیاقت و صلاحیت جای یک دانشجوی مستعد دیگر که میتوانست در آن جایگاه تحصیل کند را گرفته است. این وضعیتی است که پس از ۶ سال برای وضعیت آموزشی و درمانی در حوزه نظام سلامت ایجاد شدهاست.
سالمی: طرح توسعه سلامت در ابتدا با قوت فعالیت خود را شروع کرد و توانست برخی خواسته و اهداف کوتاه مدت این طرح را عملی کند، ولی در دامه با توجه به عدم مدیریت اجرایی صحیح از وضعیت مطلوب خود فاصله گرفت و به وضعیت کنونی رسید.
طرح تحول سلامت در حوزه بهداشت نتوانست رویکرد خوبی را داشته باشد و در بخشهایی مثل مامایی، پرستاری و بهداری به علت تمرکز اصلی در حوزه درمان ضعفهای گسترده ای را به نمایش گذاشت.
بنا بر اقتضای این طرح در حوزه پیشگیری، بهداری و حتی درمان به ایجاد ظرفیت بالاتری برای وجود پرستاران و افزایش سطح کیفی آنها نیاز پیدا شد و به ایجاد فضای گسترده در دریافت دانشجوهای بیشتر در دانشکدههای علوم پزشکی روبه رو شد. با وضعیت نامناسب آموزشی و رفاهی در دانشگاهها صرفا به این وضعیت نامطلوب بیتشر دامن زده شد که روز به روز دانشگاه را به ایجاد فضاهایی برای کسب درآمد بیشتر جهت پوشش کمبود بودجه صورت داده شد.
در زمان اجرایی این طرح شکاف بزرگی ایجاد شد در حوزه دریافتی کارکان نظام سلامت که پزشکان با اختلاف بسیار زیادی به نسبت بهداران پرستاران و دیگر حوزه قرار دارند که سبب رشد همان نظام پزشک سالارانه در نظام سلامت شد.
محمودی: طرح تحول و توسعه سلامت یکی از مهمترین و اصلیترین طرحهای چندین سال اخیر نظام سلامت بوده است که با شعارهایی روی کار آمد. یکی از آن شعارها را میتوان بحث عدالت و افزایش امکانات بهداشتی درمانی دانست. در سه دهه اخیر نظام سلامت ما متولی آنچنان خوبی نداشته است و دوره وزارت آقای قاضیزاده بهترین دوره نظام سلامت بودهاست.
با این حال مسئلهای که در حال حاضر حائز اهمیت دارد، این است که وزارت بهداشت با ورود به مسائل اقتصادی صرف و سیاسی تمام موفقیتهایی که در حوزه تخصصی خود کسب کرده بود را زیر سوال برده و آن موفقیتها را هم تحت تاثیر این رویکردهای ناصحیح قرار داده است.
از جمله خدماتی که در دوره ۶ ساله میتوان به آن اشاره کرد، افزایش حدود دو هزار تخت بیمارستانی، ساخت نزدیک ۷۰۰ خانه بهداشت و ترمیم بیش از ۸۰۰ خانه بهداشت است. ولی با اینکه خدمات با ارزشی به مردم ارائه کردند در دور ۶ ساله یک سری فعالیتهای نامطلوبی را صورت دادند.
انجام فعالیت اقتصادی با پشتوانههای مالی بزرگی که در این وزارتخانه وجود دارد از فعالیتهای این دوره ۶ ساله بود که با تکیه بر بودجه فراوان، دسترسی به منابع مالی مانند بیمهها و صندوق توسعه ملی و درآمدهای خصوصی سازی مراکزدرمانی- آموزشی یک اعتبار گستردهای را برای این وزارت خانه مهیا کرد، ولی باز ما شاهد آن هستیم که عمده کادر نظام سلامت از دانشجویان، پرستاران، بهداران، اساتید و... از کمبود اعتبار و نبود امکانات مالی گلهمند هستند.
این وضعیت ناشی از یک بازی سیاسی و اقتصادی میباشد که این حجم از اعتبار را بدون هیچ ملاحظهای نابود کردهاست و بسیاری از ملزومات این وزارت خانه مانند امکانات و تجهیزات پزشکی و دارویی را به انحصار کشاند و حجم زیادی از وارد کنندههای این حوزه را به ورشکستگی کشاند. از آن طرف وزارت بهداشت و مراکز آموزشی خود را به مراکز اقتصادی تبدیل شد که انحصار این بازار را نیز بر عهده گرفت.
در حوزه آموزش و مسائل صنفی این دوره بهتر از دورههای دیگر بودهاست، ولی خروجی که از آن حاصل شدهاست چندان مطلوب نیست، زیرا این خروجی یک خروجی پزشک محور بوده و توجه چندانی به بخشهای پیشگیری و بهداشتی نشده است.