۱/ خبرنگاران عراقی در جایگاه مخصوص مدیا (مدیا تریبون) با هر حمله عراق و بخت نصفه و نیمه تیمشان روی دروازه ایران، از ته حنجره فریاد می زدند و دستانشان را به علامت حیرت و حسرت هدر رفتن فرصت گلزنی به صدرنشین رنکینگ آسیا روی سر می گذاشتند. چشم های از حدقه بیرون زده و ژست حیرتشان رو به ردیف صندلی خبرنگاران آرام ایرانی بسیار شبیه هیجان همکاران ما مقابل رقبای بزرگ تر و قوی تر در جام جهانی بود و از این لحاظ قابل درک به نظر می رسید که آنها با یک حریف قوی تر بازی دارند و این فرصت های نیم بند را هم بدون آنکه گلی به ثمر برسد، جزو برتری شان ثبت می کنند! هرچند در جدول ایران یک پله بالاتر و صدرنشین گروه شده باشد.
۲/ در حالی که کاتانچ آغازگر بحث استفاده از ذخیره ها در بازی مقابل ایران بود و در همین رابطه چندین مصاحبه متناقض طی چند روز اخیر انجام داده بود، این کی روش بود که در عمل فارغ از کری و حساسیت تاریخی، از نفرات ذخیره اش بهره گرفت. کی روش بدون نشان دادن طرح و برنامه اش در هیچ یک از سه بازی نخست، با زوج های مختلف دفاعی گل نخورد تا هیچ ردی از تاکتیک تیمش بر جای نگذارد. ایران حالا در حالی به دور حذفی رفته که آشناترین و ناشناخته ترین مدعی جام است، چون به جز شجاعی و گلر ذخیره تیم و البته کریم انصاری فر، باقی نفرات را در زمین امتحان کرده است!
۳/ بر خلاف بازی های قبل، حالا که خیال کی روش با شش امتیاز تا حدود زیادی راحت بود، مارکار لب خط بیشتر ظاهر می شد و حتی اجازه دستور فنی هم یافته بود! این، همه ی سهم مربیان ایرانی از تدابیر تاکتیکی سرمربی پرتغالی است که البته پررنگ تر از گذشته بود؛ حیف که گفته می شود بعد از جام ملت ها دیگر در ایران نیست، وگرنه شاید نقش مربیان ایرانی روی نیمکت تیم کمی بیشتر هم می شد!
۴/ گیت های ورودی تماشاگران در استادیوم مکتوم به دو بخش عراقی و ایرانی تقسیم شده بود که حجم جمعیت ایرانی ها فشرده و حداقل دو برابر هواداران حریف بود؛اما در جریان بازی سروصدای عراقی ها بسیار بیشتر از ایرانی ها و سازمان یافته تر به نظر می رسید. گویا عراقی ها انرژی زیادی برای حمایت از تیم خود جمع کرده اند و تشویق هماهنگ همراه با اشعار موزون مختلف در دستور کارشان قرار داشت. آنها بعد از تساوی هم فرصت را از دست ندادند و جشن و پایکوبی بی دلیلشان را به خیابان های دوبی کشاندند!
۵/ بیش از پنج هزار ایرانی و عراقی بدون بلیت خود را به پشت حصارهای متحرک ورزشگاه آل مکتوم رسانده بودند. بازی ایران و عراق شاید نخستین دیدار جام هفدهم بود که استادیوم میزبان را پر کرد. با این حال نیروهای نظم دهنده و داوطلبان پرتعداد که اغلب نوجوانان دختر و پسر اماراتی و هندی بودند، یک ساعت مانده به آغاز مسابقه، کاملا کنترل نظم ورزشگاه مکتوم را از دست دادند و هرج و مرج استادیوم و سکوها را در بر گرفت. تقریبا نیمی از حاضران بلیت به دست سر صندلی خود نبودند.
۶/ اعزام خبرنگاران زن ایرانی در رویدادهای ورزشی مهم آسیا و جهان به رویه ثابت تبدیل شده و مثل جام جهانی روسیه، سه خبرنگار خانم ایرانی و دو عکاس زن کشورمان در امارات ۲۰۱۹ حضور یافته اند که دیگر باعث تعجب خبرنگاران سایر کشورها نیست.
۷/ کارلوس کی روش در اواسط نیمه دوم روح تازه ای به خط حمله خسته ایران دمید تا با ورود ترابی و طارمی، شاید ورق را برگرداند و استخوان در گلو مانده اش را قورت دهد. کی روش برای دو دقیقه از هدایت و تماشای بازی بازیکنانش صرف نظر کرد تا با حضور مارکار کنار نیمکت تیم ایران، جلسه سرپایی و چهارنفره ای برگزار شود. تغییر ترفند کی روش با ورود این دو مهره آشکار شد، اما عراق در این دیدار فرصت قابل ذکری به ایران نداد.
۸/ دستیار تازه کی روش که گفته می شود، مجانی به تیم ملی کمک می کند، عراق را برای ایران آنالیز کرده بود اما قرار نبود کی روش دستش را مقابل قوی ترین رقیب گروه رو کند. اعتراض وینگادا به ایرماتوف بعد از سوت پایان نیمه اول و سکوت کی روش که با نگاه غضب آلودش، داور سرشناس ازبک را دنبال می کرد، نشان داد که فعلا پیشقراولان کی روش مشغول هستند و سرمربی، انرژی اش را برای دور حذفی گذاشته است.
۹/ در طول بازی، دو سرمربی سعی داشتند داور را با حرکات خود تحت تأثیر قرار داده و روی تصمیماتش اثر بگذارند، به ویژ] کاتانچ که یکبار نزدیک بود کتش را از تن خارج کند تا داور او را ببیند؛ اما بین دو مربی یک مبارزه صامت هم در جریان بود که تنها با نگاه و زبان ایماواشاره پاسخ هم را می دادند.
۱۰/ موضوع عجیب اینکه انگار مسئولیت شجاعی در تیم کی روش تا آخر جام مشخص است؛ حضور در نشست های خبری قبل مسابقه! مسعود همچنان روی نیمکت است و حتی برای گرم کردن هم فراخوانده نمی شود! چنین شرایطی را اشکان در جام جهانی تجربه کرده بود اما در امارات به ترکیب برگشته... آیا کاپیتان اول تیم که از نیمه بازی مراکش تا کنون برای تیم ملی بازی رسمی نداشته، به ترکیب کارلوس برمی گردد یا او همراه سرمربی و بدون بازی، لباس ملی را می بوسد و کنار می گذارد؟!
۱۱/ هرچند شاید بیش از نیمی از هواداران ایرانی، یک پنالتی را حق تیم کشورمان مقابل عراق بدانند، داوری پرحاشیه و سخت ایرماتوف، بی غرض و سالم بود. به نظر نمی رسد او در اعلام نکردن هیچ یک از دو صحنه مشکوک به پنالتی ایران اشتباهی مرتکب شده باشد؛ شاید نهایتا بتوان روی یکی دو کارت زرد او ایراد گرفت.
۱۲/ جنگ وسط زمین بین مثلث امجد عطوان، صفا هادی و طارق همام با ابراهیمی، چشمی و امیری شاه بیت مسائل فنی این دیدار بود. درگیری ها و دوستی های این بازیکنان و جنگ قدرتشان تا پایان ادامه داشت و قدرت دست به دست می شد. این رقابت شدید چند بار به زدوخورد و چند بار هم به دلجویی و آشتی ختم شد. عراق راضی به مساوی بود و به محمود علی مهاجم جوان شماره ۱۰خود دل بسته بود که بار دیگر کی روش را بگزد، اما او توان عبور از سد بیرانوند و مدافعان ناهماهنگ ایران را نداشت.
۱۳/ تشویق ویژه بیرانوند که بعد از مهار پنالتی رونالدو در روسیه گلری فراآسیایی است، حالا به یک روال عادی نزد طرفداران ایران تبدیل شده است. او محبوب ترین بازیکن فعلی تیم ملی در امارات است که امشب با سیو عالی اش، جایزه بازیکن برتر زمین را هم گرفت. بعد از او قدوس و پس از آنها کمی سردار آزمون دل هواداران را به دست آورده اند.
نویسنده : مجید کوهستانی