در جمعیت شناسی، افرادی که تا به حال ازدواج نکرده و دیگر شانس ازدواج ندارند، به عنوان «مجرد قطعی» شناخته می شوند.
به گزارش «تابناک»، روزنامه خراسان در ادامه نوشت: هم اکنون سن تجرد قطعی برای خانم ها در ایران از 40 سالگی و برای آقایان از 45 سالگی محاسبه می شود. طبق آخرین سرشماری در سال 95 حدود 81 هزار مرد مجرد بالای 45 سال و 426 هزار زن مجرد بالای 40 سال داریم که شانس زیادی برای ازدواج ندارند و تصور می شود که تا پایان عمر مجرد خواهند ماند. هر چند واقعیت این است که مجرد ماندن به خودی خود نقص نیست اما زمانی که فردی تمایل به ازدواج دارد و امکان آن را پیدا نمی شود، این مسئله می تواند آزاردهنده و مشکل ساز باشد. با افزایش سن، بخشی از موانع ازدواج مانند مسائل اقتصادی می توانند برطرف شوند اما به نظر می رسد با افزایش سن، مسائل دیگری می توانند مانع ازدواج افراد شوند. در ادامه و به بهانه این که به تازگی امیرحسین صدیق در 46 سالگی با باران خوش اندام، شاعر و تصنیف سرا ازدواج کرده، نکاتی را مطرح خواهیم کرد.
از شما نگذشته است!
یکی از مواردی که در راه ازدواج افراد بالای 40 سال مانع ایجاد می کند، مسائل فرهنگی است. این که فرد تصور می کند حالا که سن اش بالا رفته، زشت است که به دنبال ازدواج باشد یا اصلا به این موضوع فکر کند. از سویی افرادی که در این سنین می خواهند ازدواج کنند، ممکن است با شوخی هایی چون «دیگه از تو گذشته» و «سر پیری و معرکه گیری» مواجه شوند. در این شرایط برخی افراد حتی ممکن است به خودشان اجازه ندهند که حتی علاقه مند شدن شان به دیگری را جدی بگیرند. تغییر دادن این فرهنگ کار دشواری است اما در قدم اول اگر خودمان جزو این گروه هستیم، با گذر از 40 سالگی موضوع ازدواج کردن را کنار نگذاریم و به خودمان اجازه دهیم تا حتی در این سنین نیز به ازدواج فکر کنیم و اگر مورد مناسبی پیش آمد، بدون ترس از حرف دیگران، آن را بررسی کنیم. در قدم بعد اگر کسی از نزدیکان و دوستان مان بعد از 40 سالگی حرف از ازدواج زد، از موضوع استقبال کنیم و مانع تراشی نکنیم. به عنوان نکته آخر هم وقتی خبر ازدواج فردی را در این سنین شنیدیم، به او تبریک بگوییم و از کارش استقبال کنیم؛ آقای صدیق و خانم خوش اندام ازدواج تان را تبریک می گوییم!
امروز صبح وقتي سوار اتوبوس شدم تا به محل كار بيايم ديدم مثل هميشه قسمت عقب اتوبوس كه بخش مربوط به خانم هاست مملو از جمعيت و بخشي از قسمت آقايان نيز به ناچار در اختيار خانم ها بود، در ذهنم حدود سی سال پيش را تداعي كردم كه روزهاي اول كارم بود و وقتي سوار اتوبوس مي شدم قسمت خانم ها تعداد كمي صندلي اشغال شده بود و قسمت آقايان جمعيتي بيش از حد ظرفيت داشت و اين ذهنيت را ايجاد مي كرد كه چرا قسمت كمتري را به خانم ها اختصاص نمي دهند؟ 
بله شنیده ایم. شخصی به خواستگاری دوستم آمده بود و خانواده ی اون پسر به خاطر اینکه دختر شاغل بود به خواستگاری اومده بودن و اولین چیزی که می پرسیدن این بود که در آمد دختر چقدره. همسر خود من به خاطر شاغل بودنم من رو انتخاب کرد چون به تنهایی از عهده مسائل مالی بر نمی اومد. توی این اوضاع اقتصادی کمرشکن مردها به تنهایی از عهده ی مشکلات مالی برنمیان 
