من با مرحوم عباس زریاب خویی (20 مرداد 1298 خوی، 14 بهمن 1373 تهران) از نزدیک آشنا بودم. از شخصیتهای استثنایی فرهنگ ما بود. ایشان نه فقط در حوزه تاریخ بلکه در زمینه ادبیات، نسخهشناسی، دایرهالمعارفنویسی، ترجمه و... هم شخصیت مهم و قابل اعتنایی بود.
ایشان متولد خوی بود. بعد از اتمام تحصیلات در دوره متوسطه به قم رفت و در حوزه علمیه دروس حوزوی خواند. حضور در حوزه در زمینه زبان عربی هم به او کمک زیادی کرد؛ طوری که به عربی تا حد زیادی احاطه پیدا کرد و حاصلش ترجمههای مختلفی است که از عربی به فارسی دارد.
مرحوم زریاب خویی بعد با حسن تقیزاده آشنا شد. نمیدانم قومیت آذری او در این آشنایی چقدر مؤثر بوده است امابه نظر میرسد زبان مادری و اینکه اهل خوی بود در نزدیک شدنش به تقیزاده تأثیر داشت. مرحوم خویی آنطور که خودش به من گفت، با کمک و راهنمایی تقیزاده به آلمان رفت و در آنجا تحصیل کرد. ایشان در آلمان دکترای تاریخ و فلسفه گرفت. علاوه بر این، مرحوم زریاب خویی در آلمان با محققان مشهور آلمانی آشنا شد و آثارشان را که در حوزههای شرقشناسی و ایرانشناسی نوشته شده بود، مطالعه کرد. مرحوم ایرج افشار در جایی حضور پنج ساله مرحوم زریاب خویی در آلمان را فرصتی علمی و گرانقدر دانسته است که علاوه بر آشنا کردن او با مطالعات شرقشناسی در دانشگاههای آلمان، او را از امکان دیدار و همسخنی با استادان بزرگی مثل اشپیتالر، هانس روبرت و ایرانشناسان بزرگ دیگری برخوردار کرد. مرحوم خویی در زمینه ترجمه هم کارهای مهمی انجام داده است که از آن میان میتوان به ترجمه آثاری چون «تاریخ فلسفه» و «لذات فلسفه» ویل دورانت اشاره کرد.
ایشان در امریکا هم تجربههای خوبی داشت آنطور که خودش به من گفت، کارش را از کتابخانه سنا آغاز کرد. تجربههای اندوخته در آنجا را با خود به ایران آورد و به کتابخانه ملی رفت. او اوایل دهه 40 به امریکا رفت و به مدت دو سال در دانشگاه کالیفرنیا به تدریس زبان و ادبیات فارسی مشغول شد. برخورداری از سمت استادی در آن دانشگاه با تمام جایگاهی که میتواند برای یک نفر داشته باشد، نتوانست مرحوم زریاب را در آنجا ماندگار کند. ایشان به ایران بازگشت تا تجربههای خود را در اختیار هموطنانش قرار دهد.
واقعیتی که امروز باید به آن اذعان کنیم این است که مرحوم عباس زریاب خویی بعد از انقلاب تا حدی مورد بیمهری قرار گرفت، طوری که مجبور به ترک دانشگاه شد. به گفته زبانشناس و ایرانشناس برجسته مرحوم احمد تفضلی، از ترک اجباری عباس زریاب خویی از دانشگاه، این دانشگاه بود که زیان فراوان دید نه او.
مرحوم زریاب کسی بود که در بسیاری از دایرهالمعارفها کار کرد و شخصیتی چند بعدی در فرهنگ معاصر ایرانی به شمار می آمد. از یک طرف در حوزه تاریخ، از یک سوی دیگر در زمینه ادبیات، از جهتی در حوزه ترجمه و آشنایی با سه زبان آلمانی، انگلیسی و عربی و از جنبهای آشنایی بسیط با مسائل فقهی ایشان را به شخصیتی جامعالاطراف در زمانه خود تبدیل کرده بود. این آشنایی با مسائل فقهی البته به دوره حضور ایشان در قم و دروس حوزوی برمیگردد. به هر حال ایشان اهل و متولد خوی بود که شهر آیتالله خویی و یک شهر مذهبی است. کتاب «سیره رسولالله از آغاز تا هجرت» از تألیفات ایشان است.
* مدرس دانشگاه و تاریخدان
این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.