آیا میتوان معلم یک کلاس درس بود و به اخراج چندین دانش آموز افتخار کرد؟ اگر جای معلم را با مدیرعامل و جای دانش آموزان را با کارمندان عوض کنیم چطور؛ آیا اخراج تعدادی زیادی از کارمندان برای یک مدیر مایه فخر و مباهات خواهد بود؟ بستن بخشی از مغازههای حاشیه یک خیابان توسط پلیس چه؛ این اتفاق افتخارآمیز است؟
به گزارش «تابناک»، اگر در سوال فوق دو گزاره «وزیر علوم» و «دانشگاه» را مورد استفاده قرار داده و بپرسیم آیا وزیر میتواند به تعطیلی انبوهی از دانشگاهها افتخار کند، به پاسخی خواهیم رسید که روز گذشته از زبان وزیر جاری شده است: «فعالیت ۷۰ دانشگاه غیرانتفاعی را متوقف کردیم»!
خبری که غلامی در تشریح آن گفت: «به دلیل ارزیابیهای صورت گرفته و عدم کفایت برخی دانشگاههای غیردولتی و موسسات غیرانتفاعی در شاخصهای مدنظر، فعالیت ۷۰ مرکز در این زمینه متوقف شده است. ارزیابی از این مراکز علمی هر ساله در حال انجام است و امیدواریم آنها با رساندن خود به شاخصهای مدنظر بتوانند فعالیت خود را در این حوزه حفظ کنند.»
جملاتی کوتاه که حکایت از تداوم تعطیلی دانشگاهها توسط وزارت علوم دارد. موضوعی که وزیر علوم بر آن تاکید دارد، آنقدر که در حاشیه همایش حکمرانی و سیاستگذاری عمومی با محوریت تعامل حاکمیت، مردم و نخبگان از تعطیلی ۷۰ دانشگاه غیرانتفاعی سخن به میان میآورد تا ثابت شود این تعطیلی انبوه، نتیجه حکمرانی خوب غلامی و همکارانش در حوزه آموزش عالی است.
حکمرانیای که در آن میتوان رای به تعطیلی انبوه دانشگاههایی داد که ضوابط و مقررات را رعایت نکردهاند و ظاهرا امیدی به اصلاحشان وجود نداشته است. ۷۰ دانشگاه از ۳۰۹ دانشگاه غیرانتفاعی فعال در کشور که کسر بزرگ و قابل تاملی میشود، اما نه از دید وزیر و همکارانش که برایشان تعطیلی ۲۲ درصد دانشگاههای غیرانتفاعی کشور، اتفاقی مثبت است.
اتفاقی آنقدر مثبت که در حاشیه یک همایش و در راستای نمایش دستاوردها بیان میشود تا این سوال به وجود آید که آیا با این روند، دانشگاه غیرانتفاعیای خواهد ماند که مورد بررسی و نظارت قرار گیرد؟ آیا این حجم از اشکالات در این دانشگاهها که موجب شده تنها در سال جاری ۲۲ درصد آنها به تعطیلی برسند، نشان دهنده یک سختگیری بزرگ و شدید یا کوتاهی مسئولان در هدایت این مجموعههای آموزش عالی به رعایت قوانین و مقررات نیست؟