زنان به عنوان نیمی از پیکره اجتماع نه فقط امروز و در شرایط کنونی بلکه در تمامی ادوار تاریخ ایرانزمین نقشی تأثیرگذار و تعیینکننده داشتهاند و در تمامی برهههای حساس تاریخی حضور پر صلابت زن مسلمان ایرانی توانسته است تاریخ را به نفع جریان جبهه حق تغییر دهد.
انقلاب اسلامی ایران در طول سالهای شکلگیری تا پیروزی از ۱۵ خرداد سال ۴۲ تا ۲۲ بهمن سال ۵۷ نیز با نقش آفرینی تعیینکننده زنان همراه بوده است. چه حضور مستقیم زنانی که در راهپیماییها و اعتراضات فعالانه شرکت میکردند و چه حضور غیرمستقیم زنان در صحنه مبارزه علیه رژیم ستمشاهی که با حمایت و ایستادگی در کنار مردان مبارز کمتر دیده شد در حالی که پشت صحنه حضور و مقاومت مردان انقلابی مادران و همسرانی صبور و مبارز بودند که نه فقط سد راه مردانشان نمیشدند بلکه مشوق این مقاومت جانانه نیز بودند، اما بازخوانی جریان انقلاب اسلامی و درخشش زنان در به ثمر رسیدن این پیروزی مردمی ما را به تاریخ مبارزه علیه استعمار و استبداد میرساند؛ مبارزهای که شاید اصلیترین ریشههای آن را در انقلاب مشروطه بتوان جستوجو کرد. هر چند پیش از مشروطه نیز لغو قرارداد رژی با جنبش اجتماعی زنان از تودههای مردمی تا زنان درباری از قدرت تحلیل و وسعت نگاه زن در تاریخ ایران زمین حکایت دارد.
انقلاب مشروطه که در فاصله سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۴ ه. ق. در ایران رخ داد نقطه عطف بنیادینی در جریانهای سیاسی و اجتماعی یک قرن اخیر به شمار میآید، زیرا در واقع پایانی بر شیوه سنتی حکومت شاهان در ایران محسوب میشد.
در بررسی نقش و جایگاه زنان در مشروطه اغلب به بازخوانی نقش زنان درباری در این برهه تاریخی پرداخته شده است. این در حالی است که در این دوران با فعالیت توده زنان مسلمان ایران را که هم میخواستند از مدنیت برخوردار باشند و هم دیانت خود را پاس بدارند مواجه هستیم و اتفاقاً این گروه نقش مؤثری در پیشبرد انقلاب مشروطه داشتهاند.
زنان پرچمدار لغو قرارداد رژی
مخالفتهای ضددولتی زنان دوره قاجار را میتوان به دوره پیش از مشروطه، انقلاب مشروطه و پس از آن تقسیم کرد. در دوره پس از مشروطه، زنان به انحصار تحت تأثیر علمای دینی و برای پاسداشت ارزشهای مذهبی به میدان آمدند.
زنان در سالهای پیش از مشروطه، حضوری چشمگیر و مؤثر داشتهاند. یکی از مهمترین نقش آفرینیهای زنان در لغو قرارداد رُژی (۱۲۶۹هجری شمسی) مشاهده میشود.
در جریان این جنبش برای نخستینبار زنان اندرونی در تحقق یک مطالبه سیاسی - عمومی نقش قابلتوجهی ایفا کردند. همراهشدن زنان درباری حرمسرای شاه با دیگر زنان نیز نخستین گام برای همصدا شدن جامعه زنان و عبور از اختلاف طبقاتی آن دوره بود.
نکته قابل توجه در این ماجرا گسترش این کنشگری اجتماعی - سیاسی زنان از پایتخت سایر شهرهای کشور است.
پس از آنکه ناصرالدینشاه به میرزایآشتیانی دستور داد در انظار مردم قلیان بکشد یا تهران را ترک کند و پس از آنکه میرزا تصمیم به ترک تهران گرفت، موج عظیمی از مردم به خیابان آمدند و مشخص شد بخش عمدهای از این مردم را زنان تشکیل میدهند؛ زنانی که علاوه بر تهران در دیگر نقاط کشور نیز به میدان آمدند. بارزترین حضور زنان شهرستانی، قیام زینب باجی در تبریز بود که بازار را به تعطیلی کشاند. در تبریز، دستهای از زنان مسلح با چادرنمازهایی که به کمر بسته بودند، به بازار آمدند و بازار را در اعتراض به قرارداد رژی بستند و به سرعت در کوچهها و پس کوچهها ناپدید شدند. رهبری این زنان را زینب باجی بر عهده داشت. مأموران بارها کوشیدند بازار را باز نگه دارند ولی هر بار گروه زینب، با اسلحه و چماق مانع باز شدن بازار میشدند و این کار را تا لغو قرارداد ادامه دادند. در دوران ناصرالدین شاه همچنین با اعتراضات گسترده زنان به بیکفایتی شاه و مأموران حکومتی در ماجرای کمبود نان مواجه هستیم که نه فقط در تهران بلکه در تبریز صورت گرفت.
نقش توده زنان در مشروطه
مشروطه تنها محصول کار مردان نیست، بلکه زنان به صور مختلف در آن شرکت جستند. از همان روزهای آغازین مشروطه بازتاب دو گرایش فکری دیگر در فعالیت سیاسی- اجتماعی زنان به چشم میخورد: نخست آنکه عدهای از زنان به تأثیرپذیری از اروپاییها یا اروپازدهها، با افکار فمینیستی به میدان آمدند. عدهای دیگر تحت تأثیر جنبش سوسیالیسم روسیه قرار داشتند، اما تعداد هواداران و میزان فعالیت این دو جریان فکری محدود باقی ماند و توده زنان مسلمان، همچنان پیشقراول حرکتهای سیاسی ضد استبدادی و استعماری این دوره بودند. در این دوره علاوه بر فعالیت زنان در مبارزات سیاسی شاهد نقش آفرینی آنان برای حفظ جان علما هم هستیم.
مشارکت زنان در تهیه پول برای تأسیس بانک
اواخر سلطنت مظفرالدین شاه، دولت مشیرالدوله تصمیم گرفت برای تأمین برخی مخارج دولتی و کشوری از دولت روس و انگلیس وامی با سود ۷ درصد دریافت کند. این تصمیم با مخالفت مجلس و مردم روبهرو شد. در نتیجه دولت از اجرای تصمیم خود منصرف شد و مجلس برای اینکه پول کافی برای دولت فراهم کند، تأسیس بانک ملی را به تصویب رساند. زنان در فراهم آوردن پول و تأسیس بانک، فداکارانه شرکت جستند. برای مثال «روزی در پای منبر سیدجمال واعظ در مسجد میرزاموسی، زنی به پا خاست و چنین گفت: دولت ایران چرا از خارجه قرض کند؟ مگر ما مردهایم؟ من یک زن رختشوی هستم. به سهم خود یک تومان میدهم. دیگر زنها نیز حاضرند. همزمان با آن زنان دیگر گوشوارهها، النگوها و گردنبندهای خود را فروختند و آن را برای تأسیس بانک دادند. این مسئله تنها مختص تهران نبود، بلکه زنان شهرهای دیگر هم در آن مشارکت کردند. از جمله زنی از قزوین برای سعدالدوله (رئیس مجلس) نوشت: «مقدار ناقابل از زیورآلات خودم را که برای ایام سخت ذخیره کرده بودم، به جهت بانک ملی میفرستم. اشیای اهدایی را اعضای محترم بانک ملی، به امانت و شرافت بفروشند، سهم بانک بخرند و برایم روانه کنند. او اضافه میکند:زنی از همسایگان که شوهر ندارد و یک پسر صغیر دارد، چون پول ندارد، سه فقره از اسباب منزل را توسط من، برایتان فرستاد تا آنها را بفروشید و سهمی از بانک ملی به نام صغیر او تهیه کنید.»
مساعدت مالی زنان در انقلاب مشروطه به کمک آنان در تأسیس بانک ملی محدود نماند، بلکه زمانی که مبارزان مشروطه برای تأمین هزینههای مقاومت و خرید اسلحه با مشکل مالی مواجه شدند، زنان نیز با فداکاری و ایثار و فروختن جواهرات یا وسایل خانه به کمک آمدند؛ از جمله پس از فتح اصفهان به دست سواران بختیاری، عدهای زنان به انجمن ایالتی اصفهان رفته و زیورآلات خود را هدیه کردند. در این میان زنی کاسه مسین را که تنها دارایی او بود، به مشروطه خواهان تقدیم کرد.
حرکت خودجوش زنان در تحریم کالاهای فرنگی
در دوره استبداد صغیر که درگیری نظامی میان مردم و محمدعلی شاه شدت یافت و برخوردهای مسلحانه سختی روی داد نیز زنان در موارد متعدد نقش مستقیم و فعالی داشتند. زمانی که مجلس شورای ملی توسط محمدعلی شاه به توپ بسته شد و مشروطهخواهان قتل عام شدند، تنها زنان جرئت یافتند نعش مجاهدان را از زمین بردارند و به خاک بسپارند و زمانی که بازماندگان مشروطهخواه از ترس جان به اختفا رفتند، زنانی، چون عمه جهانگیرخان صوراسرافیل که خانهاش محفل آزادیخواهان و سینهاش مخزن اسرار انقلابیون بود، بار دیگر به میدان آمد و با تشکیل مجامع سری و به کارگیری اسلحههایی که پیش از این مخفی کرده بود، به جنگ با استبداد صغیر رفتند.
همچنین به گواهی تاریخ زنان در مخالفت با استعمارگران، بارها به تحریم کالاهای خارجی روی آوردند و، چون اغلب زنان مسئول خرید خانه یا تعیین کننده نوع مصرف منزلند، تحریم کالا از سوی آنان به منزله کاهش فروش کالای خارجی در سطح کشور است که این مسئله میتوانست زیانهای فراوانی بر کشورهای خارجی و اجنبی صادرکننده کالا به ایران بگذارد. زنان با درک این مسئله، بارها به تحریم کالاهای خارجی پرداختند. با تمام اینها، اما با پیروزی مشروطه زنان و تشکلهای آنان به رسمیت شناخته نشد و حتی آنان حق رأی بهدست نیاوردند.
مبارزهای به روش خانهنشینی
در عصر پهلوی اول نیز تأثیرگذارترین حضور و مبارزه زنان را میتوان در ماجرای کشف حجاب مشاهده کرد؛ مبارزهای که از یکسو با خانهنشینی زنان محجبه همراه بود و در ابعاد دیگر به مبارزه و مطالبهگریهایی نظیر قیام مسجد گوهرشاد انجامید. در اول فروردین ۱۳۱۴ رضاخان فرمان داد مردها کلاه لگنی بر سر گذارند و زنها چادر را بردارند، در همین ایام جشن بزرگی در ساختمان دانشسرای عالی برگزار شد و به دستور شاه تمام معلمانی که در این برنامه دعوت شده بودند باید بدون حجاب شرکت میکردند. اوج اعتراضات مردمی به این ماجرا در قیام مسجد گوهرشاد بود. در روز شنبه ۲۱ تیرماه ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد، شعارهای ضدسلطنت و ضدحجاب زدایی داده شد و مسجد یکپارچه سرود مقاومت سر میداد.
قوای دولتی که مقاومت مردم را دیدند به دستور رضاخان به اجتماع آنان یورش بردند و در کشتاری خونین و وحشیانه بین ۲ تا ۵ هزار نفر را کشتند.
نهضتی که مدیون زنان است
اما مبارزات علیه پهلوی دوم از سال ۴۲ به رهبری امام خمینی آغاز شد؛ مبارزاتی که زنان پا به پای مردان در آن حضور و نقشآفرینی داشتند. امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نقش زنان در پیروزی انقلاب را اینگونه توصیف میکنند: «مردها به تبع زنها در خیابانها میریختند، تشویق میکردند، زنها مردان را، خودشان در صفهای جلو بودند.»
امام امت نقش مؤثر زنان در پیروزی انقلاب را اینگونه توصیف میکنند: «شما در چه تاریخی چنین دیدهاید؟ امروز زنهای شیردل، طفل خود را در آغوش کشیده و به میدان مسلسل و تانک میروند، در کدام تاریخ چنین مردانگی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟!» و تأکید دارند: «آمدن شما خانمها به خیابانها و میدانهای مبارزه موجب این شد که مردها هم قوت پیدا بکنند، تقویت بشوند، روحیه آنها هم با آمدن شما تقویت بشود.» امام خمینی تأکید داشتند: «ما نهضت خودمان را مدیون زنها میدانیم.»
در ورای همین نگاه بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران بود که در انقلاب اسلامی ایران بر خلاف انقلاب مشروطه حقوق زنان به رسمیت شناخته شد و در سایه برقراری نظام اسلامی زنان فرصت یافتند تا در جامعه حضوری فعال داشته باشند و امام خمینی (ره) خود در خط مقدم مطالبه حضور اجتماعی زنان هستند به گونهای که وقتی پای مشارکت سیاسی آنان به میان میآید میگویند: «شما هم (زنان) باید رأی بدهید. شما هم با سایرین فرقی ندارید، بلکه شما مقدمید بر مردها.»
الزام زنان به مشارکت اجتماعی
حضرت امام در تبیین حدود جایگاه اجتماعی زن در یک نظام ایدهآل میفرمایند: «در نظام اسلامی زن به عنوان یک انسان میتواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت یک شیء. نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند» و نیز «اسلام زن را مثل مرد در همه شئون - در همه شئون - همانطوری که مرد در همه شئون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد.» امام درباره مشارکت زنان تنها به توصیه اکتفا نمیکردند و مشارکت زن در تمامی امور را یک الزام میدانستند: «زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند.» از نگاه امام پیش زمینههای این الزام نیز در نقشآفرینی زنان برای به ثمر رسیدن پیروزی انقلاب و نظام اسلامی ریشه داشت به همین دلیل هم تأکید داشتند: «ما نهضت خودمان را مدیون زنها میدانیم. مردها به تبع زنها در خیابانها میریختند.»
در پی همین ارزشگذاری امام (ره) به زنان بود که زنان در ایام پس از انقلاب نیز در دوران دفاع مقدس در جایگاه مادر، خواهر و همسر شهدا حماسه آفریدند. در کنار این فداکاریها با حاکمیت ارزشهای اسلامی و انقلابی شاهد رشد و اعتلای جایگاه زنان هستیم و امروز به برکت انقلاب زن مسلمان ایرانی الگوی سوم زن نه شرقی نه غربی را به دنیا ارائه داده است. زنی که در عرصههای علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خوش میدرخشد و در تمامی عرصهها با حفظ حجاب و پایبندی به اصول حضوری تأثیرگذار داشته و مسیر رشد و تعالی زنان ما همچنان باز است
این مطلب نخستین بار در روزنامه جوان منتشر شده است.