سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر در شرایطی به پایان رسیده که حواشی آن تداوم دارد اما چرا بسیاری از دورههای جشنواره فیلم فجر نظیر این دوره به حاشیه کشیده میشود؛ اما اعتراضهای مشابه در طول تاریخ جشنوارههای معتبر جهان، نادر است؟ آنها چه روشی در پیش میگیرند که جشنوارههای فیلمشان با چنان وضعیت ترحمبرانگیزی به پایان نمیرسد و یک رویداد باشکوه را در خاطرهها باقی میگذارند؟
به گزارش «تابناک»؛ فرجام سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در حالی مشخص شد که مطابق با انتظارها، این رویداد اعتراضاتی را در پی داشت؛ اعتراضاتی که اسباب نقد ساختارهای جشنواره و مدیریت آن را فراهم ساخته و البته سکوت مسئولان جشنواره را در پی داشته است. در واقع در حالی که دبیر جشنواره پیش از جشنواره دو نشست خبری داشت، پس از جشنواره از قضا وقت برگزاری نشست خبری و پاسخگویی است، نه او و نه هیچ یک از عناصر اصلی جشنواره در نشست خبری حاضر نشدند و پاسخگوی افکار عمومی نبودند.
یکی از علل حواشی جشنواره ملی فیلم فجر، این رویکرد عدم پاسخگویی هیأت داوران و دبیر جشنواره در مقابل افکارعمومی در قالب یک نشست خبری است، حال آنکه در جشنوارههای معتبر سینمایی نظیر جشنواره فیلم کن، هیأت داوران بلافاصله پس از اعلام برندگان در نشست خبری، پاسخگوی اهالی رسانه هستند و نه از چند و چون انتخابهایشان میگویند، بلکه درباره اسلوب کاری و فیلمهای مورد علاقهشان در میان آثاری که تماشا کردهاند، یک به یک سخن میگویند. چرا در جشنواره فیلم فجر چنین اتفاقی رخ نمیدهد و شاهد چنین رویکردی نیستیم؟ وقت شفافیت کافی و اقناع کننده نباشد، چنین اعتراضاتی طبیعی نیست؟
آنها در طول جشنواره نیز دور از منظر خبرنگاران نیستند و معمولاً فیلمها را به همراه سازندگان فیلمها و اهالی رسانه در یک سالن میبینند و به داوری درباره آنها میپردازند. بدیهی است این نوع تماشا، باعث میشود داوران بازخورد اهالی رسانه و منتقدان و دیگر فیلمسازان را پس از نمایش دریافت کنند و اگر در ارزیابی فیلم دچار اشتباه شدهاند ـ متأثر از بازخوردی که سالن نمایش فیلم میگیرند ـ از ارزیابی شتابزده بپرهیزند و در داوری دقت و تأمل بیشتری داشته باشند.
از سوی دیگر، داوران جشنوارههای معتبر معمولاً از میان معتبرترین چهرهها که به اصطلاح «روی بورس هستند» و یا برندگان دوره پیشین انتخاب میشوند اما در ایران در میان هیأت داوران، بعضاً فیلمسازان کمکار یا چهرههایی که اساساً سینمایی محسوب نمیشوند و از دیگر مجموعهها نظیر تلویزیون به یک باره وارد سینما شدهاند، در هیأتهای انتخاب و داوران به کار گرفته میشوند. نتیجه این نوع انتخاب این است که اساساً این چهرهها مرجعیت لازم را ندارند که اهالی سینما ولو به انتخابهای اشتباهشان احترام بگذارند و در مقابل هر تصمیمشان سر تعظیم فرود بیاورند.
همه اینها اما به دبیر جشنواره فیلم فجر بازمیگردد که سکاندار اصلی این رویداد است؛ اوست که باید هیأت داورانی از برجستهترین چهرهها را انتخاب کند که امضایشان اعتراضها را به صفر برساند و در نهایت آنها را وادارد که در یک نشست خبری همچون استاندارد مرسوم در دنیا، پاسخگوی انتخابهایشان به افکارعمومی باشند و جشنواره را با حواشی رها نکنند و صرفاً هرکس اعتراض کرد را با لحن تهدیدآمیز خطاب قرار ندهند. وقتی در چهل سالگی انقلاب نیز مدیران سینمایی این ضرورت را احساس نمیکنند که باید دبیر مهمترین رویداد سینمایی را به یک سینماگر سرشناس و با تجربه مدیریت سپرد، چگونه میتوان انتظار رعایت حداقل استانداردها را داشت؟!
نتیجه اینکه عضو هیأت داوران، علت برنده شدن یکی از برندگان سیمرغهای بلورین جشنواره را در پشت تریبون اشتباه میگوید و محمدرضا شجاعی برگزیده طراحی لباس جشنواره فیلم فجر که برای دو فیلم «شبی که ماه کامل شد» و «ماجرای نیمروز: رد خون» نامزد دریافت جایزه شده بود برای فیلم «ماجرای نیمروز: رد خون» این سیمرغ را دریافت کرد که به اشتباه در مراسم اختتامیه شبی که ماه کامل شد عنوان شد.
یا اتفاقی دیگر در کاتالوگ جشنواره، شماری از فیلمها جا میافتند و اثری از آنها نیست؛ فیلمهایی نظیر غلامرضا تختی و قصرشیرین که ظاهراً در چاپ یا صحافی، صفحاتشان جا مانده و انگار هیچکس متوجه نشده تا در این جشنواره با این حجم مسئول و کارمند، چنین اشتباه بچهگانه تصحیح شود و مجموعه گافهای جشنواره روز به روز افزوده نشود. (نسخه کاتالوگ جشنواره که در اختیار دبیر فرهنگی تابناک قرار گرفته و ناقص است، نزد تابناک محفوظ است)
«تیری فرمو» مدیر انستیتو لومیر و دبیر هنری جشنواره فیلم کن دارای مدرک کارشناسی ارشد تاریخ سینماست و به عنوان منتقد فیلم نیز شناخته میشود. همین طور «کارلو شاتریان» دبیر پیشین جشنواره لوکارنو و دبیر کنونی جشنواره فیلم برلین نیز از سال 1995 مستندساز بوده و تجربیات گستردهای در سینما داشته است. این سوابق را با رزومه ابراهیم داروغه زاده مقایسه کنید که هرچند یک. باره جزو مدیران سازمان سینمایی شد فیلمساز یا حتی منتقد فیلم نیز نیست و یک پزشک عمومی است!
دیوار کج جشنواره فجر در دورههای مختلف روی امثال همین خشت کج انتخابهای اشتباه دبیر، بالا رفته و متأسفانه رؤسای سازمان سینمایی نیز تلاشی برای تغییر ساختار این دیوار نکرده بودند، چرا که میترسیدند این دیوار روی سر آنها بریزد. در بهترین حالت، مدیران سینمایی که تازه نفس بودند، به این دیوار کج جشنواره فیلم فجر مهار زدند تا روی سرشان نریزد و بابت این رویداد هزینه جدی پرداخت نکنند. سکوت رئیس کنونی سازمان سینمایی نسبت به وضعیت این دوره از جشنواره فیلم فجر و عدم پاسخگویی دبیر و هیأت داوران، نشانه قناعت به همین مهار نیست؟!