ارکسترملی ایران به رهبری فریدون شهبازیان و رهبر میهمان آقاوردی پاشایف در سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر با اجرای بسیار خوبی روی صحنه رفت، برنامهای که با استقبال کم نظیری همراه بود. به گفته فریدون شهبازیان، برگزاری این اجرای مشترک و اتفاق فرهنگی مربوط به کنسرت ارکسترملی ایران درهفته فرهنگی ایران درجمهوری آذربایجان بود؛ برنامهای که با حضورسید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درشهرهای باکو و گنجه برگزارشد؛ استقبال بسیار خوب از این برنامه و مورد توجه قرار گرفتن آن در نگاه دانشجویان، اساتید موسیقی و رهبران ارکستر سبب شد «آقاوردی پاشایف» رهبرارکسترملی آذربایجان برای یک اجرای مشترک درایران اظهارتمایل داشته باشد، بنابراین از ایشان دعوت به عمل آمد و این برنامه در دو بخش موسیقی ملی ایران وموسیقی ملی آذربایجان در شامگاه چهارشنبه 24 بهمن ماه در تالار وحدت برگزار گردید.
فریدون شهبازیان حدوداً سه سالی است سکان رهبری ارکستر ملی ایران را برعهده دارد و طی این مدت زمان هر سال، ارکستر ملی ایران درافتتاحیه جشنواره موسیقی فجر حضور داشته است.گفتوگو با فریدون شهبازیان موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکسترملی ایران را در ادامه میخوانید:
سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر با حضورآقای شاهین فرهت و تأکید بر اجرای آثار آهنگسازان ایرانی کمی متفاوت تراز سال های گذشته برگزار شد، نظر شما دراین باره چیست؟ چرا آهنگسازان ایرانی همکاری کمتری با ارکسترملی ایران دارند؟
تأکید آقای شاهین فرهت براجرای آثار آهنگسازان ایرانی بود، اما ارتباط گرفتن با آهنگسازان واستفاده از آثار آنها پروسه ای زمانبر بود که متأسفانه آن طورکه باید و شاید انجام نگرفت در حالی که میتوانستیم از آثار بسیاری از آهنگسازان مطرح سرزمینمان که مورد توجه مردم بوده و هستند استفاده کنیم ولی متأسفانه این اتفاق میسرنشد.اما درخصوص اینکه چرا آهنگسازان ایرانی آثارشان را دراختیار ارکسترملی قرار نمیدهند باید بگویم اینطور نیست؛ در سه سال گذشته بیش از 100 اثر از آثار آهنگسازان را برای اجرا در ارکستر ملی گردآوری کردیم و تا آنجا که در توان بنده بوده تلاش کردم با آهنگسازان رابطه برقرارکنم و از آثارشان استفاده کنیم اما جای تأسف است که در مهمترین و بزرگترین فستیوال موسیقی کشور این اتفاق اینگونه انجام نگرفت.
جشنواره موسیقی فجر بهانه ای است تا به آثار هنری ساخته شده در انقلاب اسلامی بیشتر پرداخته شود اما تا به امروز آثار کمتری از آن برهه تاریخی روی صحنه رفته است؟
بله و این موضوع جای تأسف دارد و به عنوان رهبر ارکستر ملی تصمیم داشتیم کارهای بسیاری از آن دوران اجرا کنیم و سعی کردم با آهنگسازان ارتباط منطقی تری برقرار کنیم ولی متأسفانه به دلایل مختلف دبیرخانه جشنواره از در اختیار گرفتن آثار بیشتر آهنگسازان موفق نبود و ما فقط توانستیم چهار اثر از یکی از آهنگسازان قدیمی آقای علی رحیمان استفاده کنیم. خوشبختانه در این اجرا یکی از آثار زنده یاد جواد معروفی پیانیست و آهنگساز مطرح سرزمینمان را که برای پیانو و ارکستر نوشته شده بود با تک نوازی آقای پویان آزاده برای اولین بار اجرا کردیم که بسیار مورد توجه قرار گرفت.
به نظر شما با گذشت بیش از سه دهه از جشنواره موسیقی فجر آیا بزرگترین فستیوال موسیقی ایران توانسته به موفقیت برسد؟
البته سالهای ابتدایی جشنواره موسیقی فجر بسیار پربارتر بود و از کشورهای مختلف، دعوتهای بسیار خوبی صورت میگرفت. در آن سالها من داور جشنواره موسیقی فجر بودم و گروههای داخلی خوبی هم شرکت داشتند اما به دلیل بودجههای اندک و عدم حمایت مسئولان فرهنگی آرام آرام جشنواره تنزل پیدا کرد. مسئولان برگزاری جشنواره باید از هر نوع موسیقی و ارکستر حمایت کنند اگر ارکسترهای ما شرایط مناسبی نداشته باشند قطعاً اجراهای خوبی هم نخواهند داشت. شما میدانید که ارکستر سمفونیک تهران قدمتی 100 ساله دارد اما ارکستر ملی ایران یک ارکستر 20 ساله است بنابراین اگر بخواهیم این ارکسترنو پا را سرپا نگاه داریم باید تصمیمهای جدی و مهمتری گرفته شود و صددرصد مورد حمایت قرار گیرد.
با توجه به اجرای مشترک موسیقی ایران و موسیقی آذربایجان در سی و چهارمین جشنواره موسیقی فجر به نظر شما چرا موسیقی ملی آذربایجان یا دیگر کشورها کمتر در ارکسترهای ملی ایران استفاده میشود؟
در ارکستر ملی آذربایجان که آقای پاشایف آن را رهبری میکنند از سازهای ملی آذربایجان استفاده میشود. ما مجبور شدیم به خاطر اجرای مشترک از آثاری استفاده کنیم که بر مبنای موسیقی ملی آذربایجان نوشته شده و برای ارکستر ملی ایران تنظیم شده باشد به این دلیل علاوه بر آثاری که آقای پاشایف برای اجرا همراه خود داشتند چند اثر تنظیم شده آهنگسازان سرزمینمان را به رپرتوار اجرا اضافه کردیم. در آینده قرار است ارکستر ملی ایران و ارکستر ملی آذربایجان درکنار هم اجرا داشته باشند.در مورد استفاده از موسیقی دیگر کشورها، لازمه آن ارتباط برقرارکردن با ناشران آثار موسیقی در کشورهای دیگر است، یکی از موارد حمایت گسترده از ارکستر ملی همین مورد است که امیدوارم درآینده اتفاق بیفتد.
در سالهای گذشته ارکستر ملی ایران به دعوت از کشورهای مختلف اجراهای گسترده ای را در عرصه بینالملل برگزار میکرد اما متأسفانه طی این سال های اخیر، حضور و اجرای ارکستر ملی در کشورهای مختلف بسیار محدود بوده است آیا این مسأله به روابط سیاسی و فرهنگی کشورها ارتباط دارد؟
در ظاهر هرسال بهانهای برای این اتفاقات وجود دارد و بیشتر نداشتن بودجه را بهانه قرار دادهاند.اما نسبت به مواضع سیاسی آن چندان اطلاعی ندارم. لازم به ذکر است در سال های نخست جشنواره موسیقی فجرکشورهای بزرگی به ایران میآمدند و اجرای برنامه داشتند با این حال با وجود تدوین و تصویب آیین نامه جشنواره موسیقی فجر که هرگز به اطلاع ما نرسید، نقایصی وجود دارد که امید این است با تصویب این آیین نامه در سال های آینده شاهد اتفاقات پرباری در جشنواره موسیقی فجر باشیم. البته در سالجاری ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران طی دو سفر به کشور روسیه و جمهوری آذربایجان کنسرت هایی برگزار کردند که بسیار مورد توجه قرار گرفت. با امید اینکه این امکان در آینده با تصمیمات بنیاد رودکی، به شکل گسترده تری درسایر کشورهای جهان اتفاق بیفتد؛ چرا که به اعتقاد من موسیقی ملی ارکسترال سرزمینمان شایستگی اجرا در کشورهای دیگر را دارد.
آیا استقبال نکردن از ارکستر ملی ایران به این دلیل است که موسیقی ایران هنوز در دنیا شناخته شده نیست؟
لازم است بگویم اگر اجراهایی از سوی خوانندگان در کشورهای مختلف و در سال های گذشته برگزار شده است همراه با گروههای کوچک و کم تعداد بوده و شاید این مسأله به دلیل هزینههای بالا بوده است. زمانی که به ارکستر ملی ایران دعوت شدم یکی از ایدههای من این بود که رپرتواری برای ارکستر تعریف شود که از نظر فنی و مبانی علمی و موسیقایی دارای اعتبار جهانی باشد تا بتوانیم خارج از ایران کنسرتهایی را اجرا کنیم که مردم از جذابیت و زیباییهای موسیقی ملی ایران لذت ببرند. میدانیم که موسیقی ملی ایران بر مبنای موسیقی ردیف و موسیقی بومی ایران شکل میگیرد به این معنا که ملودیهای موسیقی محلی ایران که بسیار گسترده و غنی است و همچنین ملودیهای آوازهای موسیقی ردیف ایران میتواند دستمایه آهنگسازان مطرح سرزمین ما باشد و این پدیدهای است که میتواند موسیقی ما را جهانشمول گرداند.مطمئناً آشنایی مردم دیگر کشورها با موسیقی ملی ما باعث خواهد شد که در جشنوارههای مختلف موسیقی در سراسر جهان مورد دعوت قرار بگیریم.
در مصاحبه ای اشاره داشتید اگر بخواهیم موسیقی ایران در عرصه بینالملل جذب شود باید از سازهای بینالمللی استفاده کنیم؛ به نظر شما آیا موسیقی ایران و سازهای ملی کشورمان به تنهایی پتانسیل معرفی شدن به دنیا را ندارند؟
ما هم به مانند دیگر موزیسینها و آهنگسازان دنیا از یک مبانی موسیقی بینالمللی استفاده میکنیم. موسیقی ایران از غنای بسیاری برخورداراست و شامل ردیف و دستگاههای موسیقی ارزنده و موسیقیهای مقامی است که در جهان بینظیر است. اما متأسفانه در ارکسترها کاربرد کمتری دارند و این کار برعهده آهنگسازان است و بایستی آنها از ظرفیت موسیقی ایران بیشترین بهره را ببرند بنابراین ارتباطی به سازها یا موسیقی اصیل ایران ندارد، البته در صورت آشنایی با سازهای ایرانی این اتفاق خواهد افتاد. در حال حاضر گروههای کوچک بسیاری با خوانندگان موسیقی اصیل ایران به خارج از کشور برای اجرای برنامه سفر میکنند که همین باعث آشنایی بیشتر خواهد شد.
نکته دیگری که کمتر به آن توجه شده و یا شاید تا به امروز مورد اهمیت نبوده اجرای موسیقیهای فولکلوریک با ارکستر ملی است، چرا ارکسترملی ایران موسیقی فولک کشور آذربایجان را اجرا میکند اما تمایلی به اجرای موسیقیهای مقامی و اصیل ایران ندارد؟
کارهای بسیاری در این خصوص ساختهام و استفاده از موسیقیهای مقامی و نواحی مورد علاقه شخص من نیز بوده و هست اما استفاده از آن در ارکستر به عهده آهنگساز است.آهنگسازان باید از ملودیهای محلی و ریتمهای موسیقی نواحی بهره ببرند و آثاری دراین باره بنویسند و در اختیار ارکستر قراردهند، اما انجام تمامی این کارها نیازمند بودجه کلان و حمایت دولتی است. ما ارکستر ملی داریم اما حمایت گسترده ای در پشت آن نیست. ارکسترهای ملی در همه جای دنیا باید مورد حمایت قرار گیرند.«آقاوردی پاشایف» رهبر ارکستر ملی آذربایجان میگفتند مردم و دولت جمهوری آذربایجان از ارکستر ملی آذربایجان بسیار استقبال میکنند و هفته ای یک یا دو بار اجرای برنامه دارند و همین حمایت گسترده ای را سبب میشود.
با وجود این مشکلات فکر نمیکنید آثار ارکستر ملی ایران به تکرار خواهد افتاد؟
متأسفانه این اتفاق افتاده است؛ تهیه رپرتوار برای ارکسترملی بسیار مشکل است و طبیعی است که مخاطبان ما دوست دارند آثار جدیدی در اجرای ارکستر بشنوند. اما میدانیم که برای دیگر ارکسترها این مشکلات کمتر است یا اصلاً وجود ندارد چرا که به اندازه کافی رپرتوار موسیقی کلاسیک قابل دسترس است. من طی این سه سال آثار بسیاری از آهنگسازان مطرح سرزمینمان را اجرا کرده و و اجرا خواهم کرد اما باز هم تأکید میکنم به مرورنیاز به افزایش این آثار است که مبادا در آینده دستمان خالی بماند.
برخی از آثار موسیقی ایران در ارکسترسمفونیک تهران اجرا شده یا میشود، آیا ارکستر ملی ایران هم میتواند آثار موسیقی کلاسیک رااجرا کند؟
بله. تمامی کارهایی که برای ارکستر ملی یا سمفونیک تعریف شده و نوشته شده است درهر دو ارکستر قابل اجرا است منتهی باید دید آیا ارکسترها توانایی اجرای این کارها را دارند! ما نیز در ارکستر ملی ایران تصمیم داریم درآینده نزدیک برخی از آثار آهنگسازان موسیقی کلاسیک را با ارکستر ملی اجرا کنیم.
فریدون شهبازیان از آهنگسازان شناخته شده و بزرگ موسیقی پاپ است و آثار بسیار و ماندگاری از خود به جای گذاشته است، سؤال این است با وجود تخصص و تبحر در این کار چرا هیچ گاه نخواستید برای موسیقی پاپ یک ارکستر تخصصی تشکیل بدهید تا این ژانر از موسیقی سروسامان یابد و از بلاتکلیفی خارج شود؟
باید بگویم با وجود آنکه سال ها پیش موسیقی پاپ را سروسامان دادم و حامی آن بودم اکنون از مخالفان سرسخت موسیقی پاپ هستم. درحال حاضر آثار اجرا شده موسیقی پاپ بشدت نازل و بیهویت است و صدمات فراوانی به موسیقی ملی و اصیل ایران وارد میکند. این موسیقی تنها جنبه مالی و سرگرم کننده دارد و به عنوان موسیقی پاپ اجرا و منتشر میشود. باید بدانیم علاوه بر موسیقی در این رابطه ادبیات بالنده ایران هم آسیب میبیند، امیدوارم مسئولان فرهنگی از وارد شدن این لطمه به موسیقی ایرانی ممانعت کنند چرا که با ادامه این کار موسیقی ایران هویت اصلی خود را رفته رفته از دست خواهد داد.
لیدر و یا حامی این کار هنرمندانی چون شما هستند که تجربه و تخصص دارند.
متأسفانه از دست ما کاری بر نمیآید؛ اختیار دست کسانی است که به این موسیقیهای بیهویت مجوز میدهند و کنسرت های پاپ برگزار میکنند. بارها و بارها شاهد این اتفاق بودیم که وقتی یک کنسرت پاپ برگزار میشود یک کارشناس متخصص و موزیسین برای بررسی آن برنامه وجود ندارد و متأسفانه شاهد آن هستیم که خوانندهها پلی بک میخوانند و کارشناسان نابلد متوجه این موضوع هم نیستند.
شرایط و اوضاع موسیقی سنتی یا بهتر است بگوییم موسیقی اصیل ایرانی را چگونه میبینید؟
موسیقی ایرانی هم به تکرار افتاده و این برای کشوری که مهد تمدن و فرهنگ است و موسیقی آن سابقه کهن دارد جای تأسف است. موسیقی ایران دارای یک گنجینه بزرگ چون ردیف و موسیقی محلی و مقامی است که میتواند راهگشا و دستمایه آهنگسازان باشد اما متأسفانه علمی که لازمه آن است وجود ندارد تا با بهره بردن از مبانی موسیقی جهانی به موسیقی نواحی و ردیف ما قوت ببخشند؛ حال باید دید درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
آینده ارکستر ملی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
ارکستر ملی ایران به حضور شخص خاصی بستگی ندارد بلکه نیازمند حمایت است تا بتواند روی پای خود بایستد و ادامه حیات داشته باشد و این نیازمند حمایت همه جانبه مسئولان و مدیران فرهنگی کشور است.در ضمن باید بدانیم که پایه اصلی ارکسترها را نوازندگان تشکیل میدهند و باید با آنها رفتاری در خور شأنشان داشته باشیم. امیدوارم درآینده مسائلی که مطرح کردم اتفاق بیفتد و بتوانیم نه یک ارکستر بلکه ارکسترهای متعدد داشته باشیم که موسیقی بالنده سرزمینمان هر روز سربلندتر باشد.
گفتوگو از: ندا سیجانی
این مطلب نخستین بار در روزنامه ایران منتشر شده است.